با اعلام نتایج انتخابات ۱۸ فوریه (۲ بهمن) سال جاری و شکست بی سابقه "ژنرال پرویز مشرف" و متحدینش درین انتخابات، داوری روی آینده سیاسی پاکستان بیش از هر زمان دیگر، کاری بس دشوار و نامطمئن به نظر می رسد. در یک هفته اخیر که در این کشور به سر می برم، بیشتر رسانه های داخلی بیش از هر مورد دیگر، روی کارکردهای ژنرال مشرف و آینده سیاسی وی در دولت جدید می پردازند. البته در این مورد، نظریات ضد و نقیض وجود دارد."مسعوده بانو" پژوهشگر سیاسی پاکستان در "دانشگاه آکسفورد" باور دارد که سهم فعال مردم این کشور در روند انتخابات و تصمیم اکثریت برای نه گفتن به پرویز مشرف و متحدینش، بیانگر درک سیاسی مردم پاکستان می باشد. او از انتخابات این کشور به عنوان داوری مردم برای عدالت یاد می کند، که بزرگترین آرزو و آرمان مردم پاکستان برای پایان دادن به نظام های دیکتاتوری درین کشور بوده است."ایاز امیر" سیاستمدار پاکستانی که شکست مشرف با نه گفتن مردم این کشور به وی را شگفت آور می خواند، از ابراز آمادگی شماری از احزاب برای تشکیل دولت جدید با مشرف انتقاد می کند. او می گوید: "مشرف با اعلام وضعیت فوق العاده و به تعلیق در آوردن قانون اساسی، چهره اصلی خود را برای مردم پاکستان و متحدین غربی خویش نمایان ساخت. بنابراین نباید بیش ازین برای وی فرصت داد، تا با سرنوشت مردم این کشور بازی کند.""شفقت محمد" از نویسندگان سیاسی پاکستان بدین باور است، که ژنرال پرویز مشرف هنوز توانمند می باشد. وی خاطر نشان می کند: "با وجود آنکه اکثریت مردم پاکستان در برابر ژنرال پرویز مشرف قرار گرفتند و برایش ’نه ‘گفتند، اما وی هنوز از توان لازم برای بکار گیری زور به نفع سیاسی خویش برخوردار است." شفقت می افزاید: "مشرف افتخار محمد چودری و خانواده اش را در بازداشت خانگی قرار داده است، و کودکان ده ساله افتخار محمد از رفتن به مدرسه محروم گردیده اند. به طوری که خرید ادویه نیز برای آنان کار آسانی محسوب نمی شود.""عایشه تامی حق" پژوهشگرمسایل حقوقی در پاکستان هم می گوید: "انتخابات ۱۸ فوریه (۲ بهمن) تنها یک نمایش برای انتخاب نمایندگان ملت برای گزینش رییس جمهوری و کابینه اش نبود." بلکه به باور وی انتخابات مورد اشاره، در حقیقت یک همه پرسی یا "ریفرندم " در برابر ژنرال پرویز مشرف تلقی می شود. به این مفهوم که "مردم، رسانه ها و ناظرین بین المللی صریحآ برای آقای پرویز مشرف فهماندند، که کمپاین (مبارزات) انتخاباتی وی را گذشته سیاسی اش برای مردم پاکستان گفته است."عایشه می افزاید: "مردم به خوبی شاهد انتخاب غیر قانونی ۶ اکتوبر ۲۰۰۷ (۲٣ مهر ماه سال جاری) و اعلام وضعیت فوق العاد در ۳ نوامبر ۲۰۰۷ (١۲آبان ماه سال جاری) بودند.وی باور دارد که شکست راهکارهای سیاسی مشرف برای دوستان و متحدین سیاسی وی نیز، سایه افکنده است. عایشه در این مورد می گوید: "شماری از حامیان مشرف در نتیجه شکست سهمگین او و به سبب همراهی با وی، کرسی های خود را در مجلس از دست داده اند. زیرا گرچه ممکنست در میان حامیان او افراد برجسته ای نیز وجود داشته باشند که در عرصه سیاست پاکستان درخشیده اند، اما حمایت از مشرف و سپس شکست او، همه را با خاک یکسان کرد." عایشه بدین باور است که انتخابات ۱۸ فوریه (۲ بهمن) پاکستان دارای پیام روشن برای مشرف و جهان بوده است. به نظر وی این پیام این است که "در سند شمار گسترده مردم برای آنچه کشیدن انتقام از مشرف برای ترور رهبر فقیدشان خانم بی نظیربوتو بوده است، با پای صندوق های رای رفتند. همچنین در پنجاب کتله بزرگی از مردم به حمایت مسلم لیگ شاخه نواز برخاستند، و برای تحکیم ثبات و حاکمیت قانون رای شان را بر ضندوق ها ریختند."به گفته این پژوهشگرمسایل حقوقی، "در مناطق قبایلی هم که همواره سرنوشت شان به عنوان حربه ی سیاسی در دست نظامیان به ویژه مشرف بوده است، مردم نمایندگان قانونی خود را انتخاب کردند. آنها با برد بزرگ سیاسی در شمال و جنوب پاکستان، نشان دادند که قضاوت در مورد ایشان ناعادلانه بوده است."
ولی شماری از کسانی هم هستند که در برابر این همه نظر مخالف، همچنان از مشرف حمایت می کنند و با انتقاد های که از وی صورت می گیرد موافق نیستند."دکتور مظفر اقبال" نویسنده و تحلیل گر سیاسی پاکستان با آنچه انتقاد از مشرف خوانده می شود، شدیدآ نا راحت شده است. او دوران مأموریت این ژنرال را برای ساختن ملت و دولت، در تاریخ این کشور بی سابقه می داند. این دکتور با یادآوری از دست آورد های تاریخی سیاستمداران پاکستان، ژنرال پرویز مشرف را در کنار "ژنرال ایوب خان" و "ژنرال ضیاالحق" به عنوان سه چهره تابناک در عرصه سیاسی پاکستان می داند.اقبال بدین باور است که آنچه ژنرال پرویز مشرف در دوره مامورتش انجام داده -حتی اعلام وضعیت فوق العاده و هر اقدام دیگری-، برای ملت و مردم اش بوده است. این نویسنده ایستادگی مشرف در برابر طرح ایالات متحده برای حمله به خاک پاکستان را، نمادی از پایمردی وی به خاطر ملت و مردم اش می داند.اینک که سخن از پاکستان شده، بدنیست که به عنوان یک غیر پاکستانی نگاهی از درون به این کشور بیندازم.
پاکستان را می توان کشور افراط و تفریط خواند. زیرا تنها کشور اسلامی دارای اکثریت مسلمانان تند رو و افراطیست، که انسان در آن بانوانی با لباس های غربی و یا به قول اسلامگرایان "نیمه برهنه" را می بیند. در حالی که در مقابل بانوانی هم هستند که حتی برای پوشانیدن دست هایشان از نظر مردان، دست کش به دست دارند.همچنین در این کشور خودروهای آخرین مدل سال را می بینید، و در مقابل شهر های پراز خودرو های دهه های چهل و پنجاه (بیست و سی خورشیدی) هم دیده می شوند. با توجه به وخامت اوضاع امنیتی در پاکستان، آگاهی از وضعیت امنیتی درین کشور به دور از جذابیت نخواهد بود.
اسلام آباد
اسلام آباد شهریست که تمام استاندرد های جهانی در ساخت و ساز آن در نظر گرفته شده است. یعنی شهری زیبا، بزرگ، دارای طبیعت گرم بحری و مجهز به فن آوری امروزین می باشد. اما وضعیت در همه شهرهای پاکستان چنین نیست. زیرا اسلام آباد یکی از شهرهای این کشور است. مثلا از دیدگاه امنیتی، دوربین های مخفی برای کنترل شاهراه های این شهر دیده می شوند. اما در مقابل در پیشاور فروشگاه های بزرگ اسلحه وجود دارند، که بی هیچ ممانعتی انواع سلاح های خرد و بزرگ را به فروش می رسانند. آنها حتی برای پذیرش فرمایش نیز آماده اند.
نقش قانون از اسلام آباد تا پیشاور
اوضاع امنیتی در اسلام آباد در حد کافی زیر نظارت شدید دولت پاکستان قرار دارد، که با سیستم مجهز با فن آوری کنترل می شود. در این شهر حضور فیزیکی پلیس کمتر به نظر می آید، و همه چیز با دوربین های مخفی کنار جاده ها کنترل می شود. چنان به نظر می رسد که رعایت قانون در اسلام آباد نهادینه گشته است. چراکه ساعت ۵٠:۵ دقیقه صبح با تکسی به سوی کابل سفر می کردم. تکسی ران درحالی به اشاره ترافیکی در چهارراه "ابن سینا" ایستاده بود، که در اطراف جاده هیچ چیزی حتی انسان هم به نظر نمی آمد. اما راننده ٦٠ ثانیه را برای رعایت قوانین ترافیکی درجاده خالی منتطر ماند، که بیانگر رعایت نظم درجاده های داخل شهراسلام آباد می باشد. زمانی که وارد شاهراه اسلام آباد-پیشاور می شوید، جدا ازینکه جاده ها با دوربین های مخفی کنترل می شود، گشت های شاهراه را نیز می بینید. آنها برای کنترل سرعت عراده جات گشت زنی می کنند، و ناظر وضعیت امنیتی هم هستند. اما زمانی که به تابلوی "پیشاور موترویز تول پلازه -ایم-١" نزدیک می شوید که بیانگر وارد شدن به پیشاور است، احساس می کنید آرام آرام به روستایی رسیده اید. زیرا در این شهر حداقل قوانین ترافیک هم رعایت نمی شود. شهروندان نیز برای رفت و آمد کمتر از پیاده رو ها استفاده می کنند. جدا ازین خیل عظیم نظامیان در کنار جاده ها و پارک های پیشاور، یاد وضعیت فوق العاده درشهر را زنده می کند. یک تن ازباشندگان پیشاور می گوید هرچند تطبیق قانون دراین شهر تا اندازه ی رنگ خود را می بازد، اما با بودن در آن تا هنوز در سایه قانون هستید. این مرد اضافه می کند رفتار پلیس با شهروندان پاکستانی و خارجی درین شهر یکسان نیست. زیرا زمانی که شما تبعه یک کشور دیگر بویژه افغانستان هستید، اگر مورد بازپرسی پلیس قرار بگیرید، بدون قید و شرط باید یک مقدار پول برای پلیس بدهید. در غیر آن شما راهی "تانه" یا بازداشتگاه می شوید.
قلمرو زور و زر
زمانی که به نزدیکی "کارخانو" یعنی بازار معروفی در پیشاورمی رسید، تابلوی بزرگ یکی از صدها فروشگاه اسلحه به نام "پاک-افغان آرمز ستور" (فروشگاه اسلحه پاکستانی-افغان) توجه تان را خیره می کند. در اینجا فروشگاه های مجلل از اسلحه ردیف شده اند، که در پیش چشمان نظامیان پاکستانی مشغول فروش و خرید سلاح هستند. فروشندگان آنها پس از فروش سلاح حتی برای خریدار تضمین می کنند، که اجازه حمل آن در بازار کارخانو را نیز داشته باشد.این بازار دو راه دارد. یکی به سوی تورخم (منطقه ای در جنوب پاکستان) می باشد، و دیگری به داخل شهر پیشاور می رسد. خریدارانی که سلاح خود را به داخل شهر پیشاور انتقال دهند، مورد جستجوی پلیس قرار خواهند گرفت. اما اگر اسلحه ی خرید شده را بسوی تورخم انتقال دهند، پلیس ممانعتی ندارد. هرچند پست های بازرسی پلیس پاکستان در شمار محدود از ساحات خارج از شهر پیشاور قرار دارند، اما تنها ساحه اقتدار آنها محوطه پاسگاه هایشان است. به طوری که حتی درصورت مسدود شدن شاهراه تورخم-پیشاور توسط افراد مسلح غیرمسوول، نظامیان پاکستانی قادر به بازگشایی شاهراه مسدود شده نیستند.ارتش و پلیس پاکستان دلیل عدم علاقه مندی برای دخالت در امور شورشیان "افریدی" را، تنها مساله حفظ ثبات درین مناطق از پاکستان می خوانند. این دو نهاد نظامی و انتظامی بدین باورند که افراد مسلح غیر مسوول درین منطقه که از قوم "افریدی" می باشند، حتی اگر فردی را در ساحات زیر نفوذشان به گلوله ببندند و نظامیان دولت پاکستان هم در محل حاضر باشد، حق دخالت در امور داخلی این افراد را ندارند. این ساحات زیر نفوذ، از تورخم آغاز و به پیشاور ختم می شوند.یکی از نمونه های برجسته مراکز بازرسی پلیس پاکستان در مناطق زیر نفوذ افریدی ها، "تگری چک پوست" یا پاسگاه پلیس در منطقه "تگری" است. در این محل پلیس به دقت مشغول بازرسی عراده جات می باشد. اما در چند متری همین پاسگاه افراد قبایلی به راحتی اسلحه بردوش داشته، و حتی حین گذر از پاسگاه پلیس با آنها احوال پرسی هم می کنند. یک تن از متنفذین معروف قوم افریدی در پاکستان، "الحاج محمد ایوب خان افریدی" است. این مرد قدرت و ثروت که بزرگترین منزل رهایشی در منطقه را دارد، به عنوان بزرگ این قوم شناخته می شود. محوطه ی منزل ایوب خان در حدی می باشد، که حتی مسجد جامع را نیز در درون آن بنا کرده است. روزانه ده ها نفر برای صرف طعام چاشت به منزلش گرد می آیند، و پس از صرف طعام نماز ظهر را ادا می کنند. شهرت این مرد میان مردمان روستایی در حدیست، که یک تن از باشندگان محل می گوید ایوب خان در زمان نخست وزیری خانم بی نظیربوتو از وی در خواست کرده بود تا برایش دو روز فرصت دهد، تا تمام آمریکا را با همه قدرت و عظمتش از پا در آورد. این تنها عقیده ی یک باشنده این محل نیست. اینجا همه باور دارند که ایوب خان یک چهره ی ضد آمریکاییست. لذا شاید دلیل ضدیت باشندگان این محل با آمریکا، سبب نزدیکی آنها به ایوب خان گردیده است.
شگی
در مسیر راه تورخم-پیشاور گاه و نا گاه در منطقه ی شگی که یک پایگاه نظامیان پاکستانی هم در آن جا وجود دارد، شورشیان و یا افراد مسلح غیرمسوول دست به بازرسی عراده جات می زنند. آنها مسافرین را هم مورد پرس و جو قرار می دهند. رانندگان این شاهراه بدین باورند که شورشیان درین منطقه تنها با افرادی برخورد می کنند، که ریش های شان تراشیده باشد و یا لباس های غربی به تن کنند. کمااینکه یکی از آنها که ما را ازین منطقه حمل می کرد و به قول خودش چهارده سال تمام در این شاهراه رانندگی کرده، گفت اینجا هر مساله در ظاهر نهفته است. او با اشاره به ریش بلند خود و کلاه سپیدی که به سر داشت، به ما گفت که تنها راه نجات از دست شورشیان درین منطقه همین دو مهم می باشد. به گفته وی "طارق عزیزالدین" سفیر پاکستان در افغانستان نیز، در همین جا توسط افراد مسلح ربوده شده است. او با اشاره به نزدیکترین پاسگاه نظامیان پاکستان خندیده، و می گوید که اینها حتی امنیت جان خودشان را تامین کرده نمی توانند.
علی مسجد
این منطقه از لحاظ مذهبی برای مردم اسلامگرای پاکستان دارای اهمیتی فوق العاده می باشد. در اینجا یک مسجد وجود دارد که به باور باشندگان محل، "حضرت علی" خلیفه چهارم مسلمانان در آن نماز ادا کرده است. هرچند زمانی که من به "علی مسجد" رسیدم حتی وقت ادای نماز نبود، اما شمار زیادی از افراد را در داخل و بیرون آن دیدم. راننده برایم گفت که این مسجد به یک مدرسه تبلیغ دین برای مردمان این محل تبدیل گشته است، و بیست و چهار ساعت در آن برای کودکان این منطقه دروس دینی داده می شود. آنچه در نواحی بزرگی که به نام علی مسجد مسمی گردیده توجه را به خود جلب می کند، پرچم های سپید بر در و دیوار منازل روستاییان است. این پرچم ها نمادی از اقتدار طالبان درین منطقه محسوب می شوند. باشندگان این محل می گویند که آنها زیر نفوذ طالبان افغانی نیستند، و جز اینکه برادران دینی یکدیگرند، هیچ پیوندی هم با آنان ندارد. باشندگان محل همچنین می گویند که این مناطق توسط "خان ها" یا همان سران قومی اداره می شوند، که هر کاره مناطق زیر نفوذ شان هستند. از برجسته ترین عادات این خان ها هم، زیر بار کس نرفتن شان است. آنها هر یک خود را بزرگترین قدرت در منطقه می دانند، و از همین لحاظ نمی خواهند رهبری هیچ کس را به خود قبول کنند.
لولگی
آنچه خیلی توجه را درین منطقه از پاکستان به خود جلب می کند، کار بازسازی و نوسازی جاده ها به سرعت تمام می باشد. این چیزیست که ذهن هر بیننده ای را که از آن سوی مرز (افغانستان) به پاکستان می آید، به خود مشغول می کند. چراکه طالبان افغانستان که از لحاظ فکری با مردمان این محل دارای شباهات های زیادی می باشند، همه هست و بود خود را می خواهند از ریشه برکنند. سبب هم اینست که با پول کشوری های غربی ساخته می شود. کسانی هم که در افغانستان جاده ها را ترمیم و یا نوسازی می کنند، در امان نیستند. اما در این سوی مرز، برداشت های شورشیان متفاوت است. اینجا همه سهولت ها دراختیارشان قرار گرفته، و در کار نوسازی و بازسازی دولت دخالت ندارند. مردمان این منطقه دارای برق بیست وچهار ساعته بوده، ولی حتی یک پول هم برای آن به دولت نمی پردازند. زمانی دولت از مردم این محل برای استفاده از این برق، تقاضای پول می کند. اما باشندگان این منطقه به یک صدا برای دولت پاسخ می دهند، که ما دولت فعلی پاکستان را به رسمیت نمی شناسیم اما زمانی که مساله ی انتخابات مطرح می شود، هیاهو را برپا می کنند و از دولت می خواهند تا حق آنها به عنوان شهروندان پاکستان را در نظر داشته باشد. مساله دیگر درین منطقه، دسترسی مردم به اطلاعات می باشد. چراکه در هر منزل یک آنتن ماهواره وجود دارد، که برای آگاهی از جریانات سیاسی از آن استفاده می کنند. برعلاوه با استفاده از آنتن های ماهواره به دروس اسلامی ای گوش می دهند، که از سوی شماری از رسانه های کشورهای اسلامی نشرات دارند.
هیچ نظری موجود نیست:
ارسال یک نظر