۱۳۸۷ خرداد ۱۰, جمعه

پاکستان: سناریویی کهنه، بازیگرانی نو


به گفته مقامات ارشد آمریکایی و سازمان پیمان آتلانتیک شمالی (ناتو)، پس از امضای موافقتنامه صلح دولت جدید پاکستان با طالبان در آخرین هفته های سال روان میلادی (اوائل دی ماه سال گذشته خورشیدی)، افغانستان شاهد بیشترین آمار خشونت ها از زمان سقوط طالبان در این کشور بوده و کماکان از دیدگاه ستراتیژیک (راهبردی) شماری از مناطق شرق آن در اختیار نیروهای طالبان درآمده است. همزمان با آغاز بازی دولت جدید پاکستان با طالبان، فشارهای سیاسی داخلی و خارجی بر دولت آمریکا به بیشترین میزان در شش سال گذشته رسیده است. "دانا پرینو" یکی از سخنگویان کاخ سفید، از امضای توافقنامه یی بین طالبان و دولت گیلانی ابراز نگرانی کرد. وی در این پیوند گفت: "ما از این بابت خیلی نگرانیم، و به دولت پاکستان توصیه می کنیم به مبارزه علیه تروریسم ادامه دهند. همچنین هیچ یک از عملیات نظامی و امنیتی خود را که در حال اجرا هستند، متوقف نکنند. چرا که بیم آن می رود که شمال پاکستان باز به بهشت امنی برای تروریست ها تبدیل شود."
بازیگران نو
براساس توافقنامه ١۵ ماده یی دولت نوپای "یوسف رضا گیلانی" بازیگر محوری طرح مذاکره با طالبان، پاکستان در تلاش است در قبال آزادی و معاوضه زندانیان طالبان و عقب نشینی تدریجی ارتش این کشور از منطقه فدرالی قبایل و وزیرستان جنوبی، گروه های شبه نظامی افراطی را به آتش بس ترغیب کند. کمااینکه گفته می شود در حالی که هنوز مذاکرات برای نهایی کردن این پیش نویس بین دولت و بزرگان منطقه قبایل در جریان است، "بیت الله محسود" رهبر شورشیان طالب به تمامی نیروهای تحت فرمان خود در این منطقه و استان مرزی شمال غرب دستور آتش بس داده و تهدید کرده اگر کسی از دستور وی سرپیچی کند به شدت مجازات می شود. با این اقدام محسود، اکنون میله های تفنگ حامیان وی به سمت افغانستان نشانه رفته، و این جنگ سالار پاکستانی تهدید کرده است که جهاد در افغانستان را تا زمانی ادامه خواهد داد که نیروهای آمریکایی و ناتو آن کشور را ترک کنند. این مساله نگرانی دولت های غربی به ویژه آمریکا را از اقدامات دولت گیلانی دوچندان کرده است. در واقع دولت جدید پاکستان در سیاستی جدید، راهی کاملاً مخالف مسیر مشرف را در پیش گرفته است. مسیری که در هفت سال گذشته به عنوان بزرگترین متحد امریکا در جنگ با ترور برای مهار حرکت‌های افراطی و تروریستی در شمال این کشور، تنها شیوه نظامی را برگزیده بود. اما شخص گیلانی، ادعای مذاکره با طالبان را کاملاً رد کرده است. به طوری که هفته گذشته در مصاحبه یی با نیوزویک تاکید نمود: "ما نمی خواهیم با شبه نظامی ها و افراطی ها مذاکره کنیم. ما فقط با آنهایی گفت و گو خواهیم نمود، که اسلحه خود را زمین گذاشته و ترک مخاصمه کرده اند."
پیروزی بزرگ بن لادن
آزادی سفیر پاکستان در افغانستان که در حد فاصل مسیر پیشاور به کابل در وزیرستان جنوبی توسط نیروهای منتصب به بیت الله محسود ربوده شده بود، به آزادی متقابل بیش از ٤٠ تن از زندانیان طالبان منجر شد که در اختیار دولت پاکستان بودند. در عین حال دعوت محسود از خبرنگاران برای برگزاری کنفرانس مطبوعاتی در وزیرستان جنوبی که قلمرو وی محسوب می‌شود نیز، از نشانه‌های پیشرفت مذاکرات بین دولت جدید پاکستان و طالبان در هفته‌های اخیر به شمار می ‌رود. پیشرفتی که آمریکا آن را "پیروزی بزرگ بن‌لادن" خوانده، و محکوم کرده است.در پی این ناکامی ها کاخ سفید و رهبری ناتو با اعلام نگرانی از وضعیت جاری در پاکستان، می کوشند تا صدمات حقیقی و تبلیغاتی ناشی از این ناکامی را به حداقل کاهش دهند. ژنرال "دیوید پترائوس" فرمانده نیروهای نظامی امریکا در عراق روز ٢۵ ماه می (۵ خرداد) در "کمیته نیروهای مسلح" مجلس سنای این کشور، دیداری با وکلای این مجلس داشت. او در این دیدار گفت برای شکار "اسامه بن‌لادن" رهبر نیروهای القاعده در مناطق کوهستانی و صعب‌العبور شمال پاکستان، طرحی جدیدی را پیشنهاد کرده است. برمبنای این طرح باید اسامه بن لادن دستگیر، و یا هم از بین برده شود. ژنرال پترائوس که در مسیر ارتقاء درجه می باشد، قرار است به عنوان فرمانده جدید نیروهای مرکزی آمریکا در منطقه خاورمیانه معرفی شود. همانگونه که گفته شد وی در چهار سال گذشته فرمانده نیروهای کشور خود در عراق بوده است. در سمت جدید نیز، از داخل خاک آمریکا هدایت نیروهای کشورش در منطقه خاورمیانه را برعهده خواهد داشت. او در سمت جدید از اختیارات بیشتری برخوردار خواهد بود. یعنی علاوه بر عراق، مسائل نظامی افغانستان و دیگر کشورهای حوزه خلیج فارس نیز در حوزه اختیارات وی قرار خواهد گرفت.
این ژنرال که در جلسه کمیته نیروهای مسلح آمریکا صحبت می کرد، گفت که با آغاز مأموریت جدیدش خواهد کوشید تا سران سیاسی پاکستان را با خود همسو کند، و مهره اصلی حرکت القاعده در شمال پاکستان را مرده یا زنده به دام بیاندازد. وی همچنین اظهار داشت: "در برهه کنونی نیاز کلیدی ما برآورد میزان صحت و درکمان از دلایلی است، که آن ها را در مناطق مرزی پاکستان نگه داشته است . بنابراین در صورتی که به عنوان فرمانده ستاد مرکزی ارتش انتخاب شوم، در یکی از اولین سفرهایم به پاکستان خواهم رفت تا با دیگر فرماندهان ارتش آمریکا در منطقه و ژنرال پرویز اشفاق کیانی و البته دیگر رهبران سیاسی پاکستان به مذاکره و رایزنی بنشینیم."
مسوولان دولت آمریکا بار ها اعلام کرده اند که رهبران دو گروه طالبان و القاعده و در رأس آنها ملاعمر و اسامه بن لادن، در مناطقی از پاكستان مخفی شده‌اند. اما پاکستان این ادعا را به شدت رد می کند.

پاکستان، سیا و دپلمات ها
بنابراخبار درز کرده به رسانه ها، بـسـیـاری از مـقـامات اطلا‌عاتی آمریكا براین عقیده‌اند كه واشنگتن باید پاكستان را در زمینه مصالحه با شبه نظامیان تحت فشار قرار دهد. یكی از این مقامات می گوید: "ما همواره گفته ایم كه این امر - مصالحه با شبه نظامیان- اوضاع را بدتر می‌كند." این در حالی است كه سایر مقامات دولت آمریكا از جـمـلـه دـپـلـمات های وزارت خارجه این كشور براین عـقیده‌اند، كه رهبری جدید پاكستان باید فضای كافی برای رسـیـدگـی به مشكلا‌ت خود را داشته باشد.کمااینکه یك مقام ارشد آمریكایی گفته، که دولت جدید پاكستان خواستار فاصله گـرفـتـن از سـیـاسـت‌هـای پـرویـز مشرف رئیس جمهور این كشور است. چراکه آنها می خواهند، با روش خود با تروریسم مبارزه كــنـنــد. وی خاطرنشان کرد: "دولــت بــوش خــواسـتــار آن اســت كــه بــا تلا‌ش‌های اسلا‌م آباد- به شرطی كه رهبران قبیله ای و دولت پـاكستان توافق صلح را تقویت كنند- همسو باشد." "بروس ریدل" یكی از كارشناسان ارشد پیشین سازمان اطلاعات مرکزی آمریکا (سیا) نیز، در این پیوند می گوید: "سكوت احتمالا‌ بهترین ژست آمریكا در افكار عمومی می باشد. زیرا بسیار روشـن اسـت كـه دولـت پاكستان در این زمینه، به واشنگتن گـوش فـرا نـمی ‌دهـد."

افغانستان: یک نظر سنجی، پنج نتیجه گیری


از کدام رژیم دل خوش دارید؟
ایستگاه رادیوی خصوصی "وطندار" نظر خواهی ای را سفارش داد، که در آن ۵ هزار شهروند افغان از پایتخت و ولایت های همجوار شرکت کردند.این نظرخواهی بخشی از مجموعه برنامه های ویژه رادیوی مورد اشاره برای پنج آخرین دولت گذشته افغانستان بود. مجموعه برنامه هایی که از ٢٠ تا ٢٩ ثور/اردیبهشت (٩ الی ١۸ ماه مه) سال جاری پخش و منتشر گردید. نظر خواهی وطندار که در شهر کابل و حومه ی آن انجام یافت، بر کارکردهای پنج آخرین رژیم گذشته افغانستان، یعنی از آخرین حاکمیت کمونیستی تا دولت به رهبری "حامد کرزی" متمرکز بود. براساس نتیجه این نظرخواهی دکتر "نجیب الله" با کسب ٢/٩۳ درصد رای مثبت در صدر، و "ملا محمد عمر" با کسب نزدیک به ۸٠ درصد آرای منفی در پایان جدول قرار گرفتند.
دکتر نجیب الله
همانگونه که گفته شد نتایج این نظر خواهی نشان می دهد که ٢/٩۳ در صد از شهروندان شرکت کننده درین رأی گیری معتقدند که حکومت به رهبری دکتر نجیب الله، حاکمیت مطلوب برای افغانستان بوده است. در حالی که فقط ۲/٦ در صد ازین شهروندان اعتقاد دارند، که وی رهبر مناسبی برای این کشور نبوده است .در میان پاسخ دهندگان تنها ۵ در صد بر این نظرند، که این حکومت نه مطلوب و نه نا مطلوب بوده است.
دکتر نجیب الله از سال ١٣٦۵ تا ١٣٧١ (١٩۸٦ الی ١٩٩٢) آخرین رییس جمهوری رژیم کمونیستی تحت حمایت اتحاد جماهیر شوروی سابق در افغانستان بود. وی قبل از پیروزی مجاهدین در ٩ اردیبهشت ١٣٧١ (٢۸ آوریل سال ١٩٩٢) به دفتر سازمان ملل در کابل پناه برد، و تا اشغال این شهر بوسیله ی طالبان در شهریور ١٣٧٤ (سپتمبر ١٩٩۵) در آنجا ماند.
اما طالبان با تسلط بر کابل و پایان دادن به حکومت مجاهدین در صبحگاه نخستین روز ورود به کابل، دکتر نجیب و برادرش شاهپور احمدزی را کشتند و در چهار راه آریانا در نزدیکی ارگ ریاست جمهوری افغانستان به دار آویختند.
حضرت صبغت الله مجددی
تنها ٦/٣٧ در صد از شرکت کنندگان در رای گیری معتقد بودند دوره شش ماهه ی که از آن به حاکمیت به رهبری پروفیسور "حضرت صبغت الله مجددی" نامبرده می شود، حاکمیت قابل اعتباری برای شهروندان این کشور بوده است. ٩/٦٠ درصد از این شرکت کنندگان اعتقاد داشتند که دوره زمامداری وی برای بهبود شرایط زندگی مردم کمکی نکرده، و ناکام بوده است. ۵/١ در صد هم نه آنرا تائید و نه هم رد می کردند.

حضرت صبغت الله مجددی به مدت شش ماه در افغانستان، نخستین رییس دولت اسلامی مجاهدین پس از فروپاشی حاکمیت های کمونیستی در سال ١٣٧١ ( ١٩٩٢) بود. او در حال حاضر رییس مجلس سنا و رییس کمیسیون مستقل تحکیم صلح در این کشور می باشد.
استاد برهان الدین ربانی
٦/۵١ در صد از شرکت کنندگان در رأی گیری رادیو وطندار احساس می کردند که روی هم رفته حاکمیت به رهبری استاد برهان الدین ربانی، حکومت موفقی بوده است. در حالی که ٤۷ درصد رای مخالف و ٤/١ در صد رای ممتنع نیز به دوره زمامداری وی به چشم می خورد.
استاد برهان الدین ربانی دومین رییس دولت اسلامی مجاهدین در سال های ١٣٧١ تا ١٣۷۵ (١٩٩٢ الی ١٩٩٦) در افغانستان بود. در حال حاضر نیز رهبری "جمعیت اسلامی افغانستان" و جبهه ملی ( اپوزیسیون مقتدر دولت) را برعهده دارد، و وکیل مردم در مجلس نمایندگان می باشد.
ملا محمد عمر مجاهد
نزدیک به ٤/١۸ در صد از رأی دهندگان در نظر خواهی مورد اشاره گفتند، که ملا محمد عمر رهبر مناسبی برای افغانستان بوده است. در حالی که ٩/۷٩ در صد به عکس این مطلب رای داده، و وی را رد کردند. درین نظر خواهی ٧/١ در صد از شرکت کنندگان تنها به رای ممتنع اکتفا نمودند.
ملا محمد عمر بنیانگذار امارت اسلامی در افغانستان بود، که در سال های ١٣۷۵ تا ١٣۸١ (١٩٩٦ الی ٢٠٠۲) در نود در صد از خاک این کشور حکمروایی داشت. وی پس از حمله نیروهای ائتلاف به رهبری آمریکا از قدرت خلع گردید، و در جای نا معلومی پنهان شد. او در حال حاضر رهبر اپوزیسیون مسلح دولت و نیروهای خارجی مستقر در افغانستان می باشد.
حامدکرزی
در حالی که ۵/٤۵ در صد از پاسخ دهندگان قبول داشتند که حامد کرزی روزنه ای را برای آینده افغانستان باز کرده و رهبر موفقی در این کشور بوده است، تقریبآ نزدیک به ۵۲ درصد از رأی دهندگان در مورد دولت به رهبری وی نظر منفی داشتند. درین نظر خواهی ٢/۵ در صد از شرکت کنندگان رای ممتنع برای او را مد نظر قرار دادند.حامد کرزی نخستین رییس جمهوری افغانستان است، که با آرای مستقیم مردم به این مقام رسید. او در سال ١٣۸۳ (٢٠٠٤) از میان هجده نامزد دیگر و با کسب بیش از ۵٠ در صد آراء، ریاست دولت این کشور را برای یک دوره پنج ساله به دست آورد. دوره ریاست جمهوری وی سال آینده به پایان می رسد.
البته نارضایی شرکت کنندگان در نخستین انتخابات ریاست جمهوری افغانستان و عدم کارآیی دولت منتخب، تا حد زیادی از علاقه مندی مردم برای شرکت در حرکت های دیموکراتیک کاسته است. اما روی هم رفته آگاهان بدین باورند که یافته های این نظر سنجی جدید، احتمالآ مایه دلگرمی مردم گردیده و ایجاد شور و شوق برای شرکت در انتخابات ریاست جمهوری سال آینده را بیشتر خواهد کرد.

۱۳۸۷ خرداد ۷, سه‌شنبه

آموزش و پرورش در افغانستان: دستاوردها، چالش ها و راهکار ها


پیشگفتار: در بخش های نخست و دوم این گفتار، به دستاوردها و چالش های آموزش و پرورش در افغانستان پرداخته شد. در این قسمت راهکارهای این وزارتخانه مورد بحث قرار گرفته است.

دولت جمهوری اسلامی افغانستان سال آموزشی ١٣۸٧ (۲٠٠۸) را، سال کیفیت آموزش و پرورش در این کشور نامگذاری کرده است.
"محمد حنیف اتمر" وزیر آموزش و پرورش این کشور اعلام کرده که دولت راهکارهایی برای ارتقای ظرفیت آموزش و پرورش را روی دست گرفته است، که ساختن ١٧٠٠ مدرسه جدید، جذب ۸٠٠ هزار دانش آموز برای سال آینده آموزشی و ایجاد خوابگاه در شماری از ولایات افغانستان، بخشی ازاین راهکار می باشد. هم اکنون نزدیک به شش میلیون پسر و دختر در افغانستان جذب موسسات آموزشی شده اند. ولی به گفته مقامات این کشور هنوز میلیون ها کودک دیگر واجد شرایط، از دسترسی به آموزش و پرورش بی بهره هستند که بخش بزرگی از آنان را دختران تشکیل می دهند.او در این مورد اظهار داشته: "اگر خواست خدا(ج) بود تصمیم داریم ۸٠٠ هزار شاگرد جدید را به معارف (آموزش و پرورش) جذب کنیم، که ٤١ فیصد این تعداد را دختران تشکیل می دهند. در تعداد مکاتب (مدارس) مخصوصآ با توجه به مناطق محروم خود، ۲٠ در صد افزایش را بمیان می آوریم. محمد حنیف اتمر وزیر آموزش و پرورش افغانستان اعلام کرده که ساختن ١٧٠٠ مدرسه جدید، جذب ۸٠٠ هزار دانش آموز برای سال آینده آموزشی و ایجاد خوابگاه در شماری از ولایات افغانستان، بخشی از راهکارهای دولت برای ارتقای ظرفیت آموزش و پرورش می باشد یعنی دست کم اضافه از ١٧٠٠ مکتب نو برای فرزندان محروم خود تاسیس می کنیم، که این تعداد شامل ٩٠ مکتب به عشایر یا کوچی ها می شود. توجه خاص را به شاگردان محروم می کنیم. یکی از پالیسی (خط مشی) های موقت ما توجه به لیلیه (خوابگاه) ها خواهد بود. در جایی که دانش آموزان ما به دلایل حملات تروریستی نمی توانند مکتب بروند و یا هم ولایات و شهرستان های شان نهایت صعب العبور است، در آنجا موقتآ روی لیلیه تمرکز می کنیم. در سال آینده دست کم به ١٦ هزار جوان این کشور که از رفتن به مکتب محروم هستند، زمینه تحصیل در مکاتبی که لیلیه دارند را مساعد می سازیم." آقای اتمر همچنین در مورد نظام جدید نظارت در آموزش و پرورش افغانستان و جذب آموزگاران مسلکی برای نظارت از سیستم آموزشی در این کشور خبر داده، و گفته که این وزارتخانه هزینه ای بالغ بر چهار میلیون دالر برای ایجاد مدارس درین کشور را در نظر گرفته است.وی در این مورد خاطرنشان می کند: "یک نظام جدید نظارت در آموزش و پرورش ساخته می شود، که در سال ١٣۸٦ (۲٠٠٧) کار رویش آغازگردید و در سال ١٣۸٧ (۲٠٠۸) ادامه پیدا خواهد کرد. ٣٣٠٠ آموزگار مسلکی ورزیده منحیث ناظر در هر شهرستان و ناحیه شهری کشور موظف می شوند، تا هر روز از مکتب، دانش آموز و آموزگار نظارت به عمل بیاورند. اعمار مکاتب در سال ١٣۸٧ (۲٠٠۸) را به شدت ادامه می دهیم. خوشبختانه امروز می توانم با اطمینان بگویم که دست کم ١٤٦۸ مکتب جدید را در این سال در ٣٤ ولایت کشور به ارزش تقریبآ ١١٤ میلیون دالر می سازیم، که ازین تعداد ١٩۸ باب کارش از قبل آغاز شده است."برطبق آماری که از سوی رسانه های افغانستان بارها پخش گردیده است، هم اکنون درحدود یک میلیون کودک یتیم در این کشور وجود دارد. شمار بیشتر این کودکان امکانات دسترسی به مکتب و آموزش ندارند. در عین حال کودکانی که هر سال از شمول به مکتب باز می مانند، شمار بیسوادان جامعه را افزایش می دهند. بدینگونه نسل جدیدی از محرومان از آموزش بوجود می آید و میزان بیسوادی در کشور بجای کاهش، افزایش پیدا می کند. آقای اتمر از برنامه های جدید دولت افغانستان برای دانش آموزانی که نیازمندی ویژه ای به آموزش و پرورش جدا از دیگران دارند، اشاره کرده و گفته است که در سال جاری دو برنامه جدید را به راه خواهد انداخت. این دو برنامه تعلیمات خاص برای دانش آموزانی که نیازمندی های ویژه دارند به شمولیت کودکان روی جاده، معلول و معیوب را، روی دست گرفته اند.وزارت آموزش و پرورش همچنین برای بهبود زمینه نظام آموزشی در این کشور شوراهای مکاتب را در ولایات ایجاد کرده، که در ظاهر اقدامی رضایت بخش برای مسوولان این اداره بوده است. آقای اتمر با تاکید بر نقش مؤثر این شوراها در طرح جدید دولت برای ارتقای ظرفیت آموزش و پرورش در این کشور، می گوید: "برنامه تقویت شورا های والدین در مکاتب را ادامه می دهیم. در سال ١٣۸٧ (۲٠٠۸) بخیر ۸٠ در صد مکاتب ما باید شوراهای والدین را داشته باشند و حد اقل برایشان ٧ میلیون دالر پول جدید را می دهیم، تا والدین مکاتب خود را و وضعش را بهبود ببخشند."در کشورهایی که شوراهای محل از قریه و ناحیه گرفته تا سطح ولایات فعال هستند، این شوراها بخش بزرگی از صلاحیت های آموزش و پرورش کودکان و مبارزه با بیسوادی را بعهده گرفته اند.

برطبق آماری که از سوی رسانه های افغانستان بارها پخش گردیده است، هم اکنون درحدود یک میلیون کودک یتیم در این کشور وجود دارد. شمار بیشتر این کودکان امکانات دسترسی به مکتب و آموزش ندارند به عنوان نمونه درکشورهای پیشرفته جهان و از جمله بریتانیا، عمدتاً امر آموزش و پرورش از سوی شوراهای محل انجام می گیرد. همچنان در برخی از کشورهای در حال توسعه شعار هایی مانند "هر باسواد یک بیسواد را خواندن و نوشتن بیاموزد" را، براه انداخته و درعمل تحقق بخشیده اند. وزارت آموزش و پرورش افغانستان از طرح جدید دولت این کشور برای مقابله با هراس افگنی که مانع بزرگی در راه نظام آموزشی در ان گردیده سخن گفته است. این وزارتخانه می گوید که دولت می تواند با اتکا به قدرت مردمی و واگذاری تأمین امنیت مدارس به مردم محل، تا حدی از مدارس خود دفاع کرده و دست تروریستان از ممانعت را کوتاه کند. همچنان وی از طرحی یادآور می شود که در شماری از ولایت های افغانستان که مناطق نا امن تشخیص شده اند، ایجاد خوابگاه ها برای دانش آموزان در نظر گرفته شده است. آقای اتمر در این پیوند خاطرنشان می کند: "برنامه ای که ما در برابر تروریسم این عملیه ضد وطنی و ضد دینی داریم، اول همکاری خود را مطلق و شدید با ارگانهای امنیتی کشور ادامه بدهیم تا امنیت لازم برای مکاتب خود را فراهم بسازیم. دوم تکیه به والدین و شورا های محلی، (که) در سال گذشته ازین رهگذر نتایج خوب گرفتیم. اگر شما ارقام بین ١٣۸۵ (۲٠٠٦) و ١٣۸٦ (۲٠٠٧) را ملاحظه بفرمائید، مردم ما با قوت و شهامت افغانی خود برای دفاع از آموزش و پرورش و دفاع از اولاد خود ایستاده شدند. در سال ١٣۸۵ (۲٠٠٦) ١٣٦ مکتب را دشمنان کشور به آتش کشیدند. در حالی که در سال ١٣۸٦ (۲٠٠٧) این رقم به ٦۲ پایین آمد. تعداد مکاتبی که در سال ١٣۸۵ (۲٠٠٦) بسته بود، در ١٣۸٦ (۲٠٠٧) ٤٩ درصد کاهش یافت. این بدان معنی است که مردم ما در شوراهای مردمی تنظیم شده، و برای امنیت فرزندان و آموزگاران و مکتب خود دست به کار شده اند. سال ١٣۸٧ (۲٠٠۸) ما روی این روش تاکید بیشتر خواهد کردیم. (همچنین) امکانات بهتر و بیشتر را به خدمت مردم خود مساعد می سازیم تا بتوانند نه تنها اینکه مکاتب خود را اعمار بکنند، بلکه در کنار آن با انسجام بهتر از مکاتب خود دفاع کنند."وی در ادامه خاطرنشان می کند: "روشی را که در سال ١٣۸٧ (۲٠٠۸) بشدت در برابر تروریست ها ادامه می دهیم، ناکام ساختن تلاش دشمن برای بدست آوردن اهداف تروریستی شان است. یعنی تروریستان می خواهند مکتب ما را تخریب کنند. ما فیصله کردیم هر مکتبی را که تروریستان تخریب می کنند (و یا) به آتش می کشند، در مدت دو ماه باید دوباره باز سازی شود. تروریستان می خواهند مکتب ها را بسته کنند، تا دانش آموزان ما را مجبور به جذب به صفوف تروریستان کنند. ما فیصله کرده ایم که برای دانش آموزان خود لیلیه (خوابگاه) بسازیم که تا زمانی امن به مناطق شان برمی گردد، با سپری کردن شب در خوابگاه به دروس شان ادامه دهند. بنآ وزارت آموزش و پرورش از تمام مردم شریف افغانستان تقاضا می کند، تا در عملی شدن این روش به دولت خود کمک کنند.

محمد حنیف اتمر: "ما فیصله کردیم هر مکتبی را که تروریستان تخریب می کنند (و یا) به آتش می کشند، در مدت دو ماه باید دوباره باز سازی شود." ما مصمم هستیم که به هیچ وجه دشمن کشور را اجازه ندهیم تا فرزندان ما را از رفتن به مکتب باز دارد. ولی یقینآ به کمک و حمایت مردم خود نیاز داریم."کمبود آموزگاران مسلکی، کتاب های درسی، ساختمان و حقوق پایین کارکنان معارف، از دیگر مشکلاتی است که همچنان به عنوان چالش های اصلی بر سر راه آموزش و پرورش در افغانستان قرار دارد. آقای اتمر در کنار اینکه می گوید مطابق طرح جدید دولت دیگر هیچ دانش آموزی در زیر سایه درختان، زیر خیمه ها، ساختمان های نیمه ویران و یا هم فضای کاملآ باز نخواهد بود، وعده بلند بردن ظرفیت مهارت آموزگاران را روی دست گرفته است. کما اینکه می گوید: "براساس موافقتنامه افغانستان در لندن، در سه سال آینده باید ٧٠ در صد آموزگاران ما آزمایش مهارت مسلکی آموزگاری را موفقانه سپری کنند. این هدف برای ما تعیین گردیده، و ما باید آنرا صد در صد تطبیق کنیم. ۵٠ در صد تعداد آموزگاران زن مطابق به ارقام سال ١٣۸۵ (۲٠٠٦) باید در سه سال آینده افزایش یابد."شماری از آگاهان بدین باورند که دولت افغانستان به ويژه مسئولان وزارت آموزش و پرورش، مشکلات این کشور درین عرصه را به درستی می دانند و در بسياری موارد از نزديک شاهد وضعيت رقت بار مدارس، دانش آموزان و آموزگاران این کشور هم بوده اند. ولی اين وزارت به رغم اين همه نياز، نتوانسته حتی در برخی موارد حداقل درصد از بودجه انکشافی خود را مصرف کند. اینکه آیا راهکار جدید دولت افغانستان قادر به حل مشکل آموزش و پرورش این کشور خواهد بود، چیزیست که گذشت زمان به آن پاسخ خواهد داد.

آموزش و پرورش در افغانستان: دستاوردها، چالش ها و راهکار ها


بخش دوم:

با آنکه در شماری از مناطق افغانستان در برخی زمینه ها وضعیت آموزش بهبود قابل توجهی یافته است، به نظر می رسد هنوز چالش های زیادی بر سر راه آموزش و پرورش در این کشور وجود دارد. آنگونه که محمد حنیف اتمر وزیر آموزش و پرورش افغانستان می گوید، ۲۸ درصد از آموزگاران این کشور تا هنوز فارغ کلاس دوازدهم نیستند، و تنها ٤٦ فیصد از آنان کلاس دوازد هم را به پایان رسانده اند. با این حساب دست کم ۸٠ در صد از آموزگاران افغان واجد شرایط معلمی نمی باشند.آقای اتمر از کمبود کتب و نصاب کهنه درسی، عدم دسترسی به لابراتوار ها (آزمایشگاه ها) و مواد ممد آموزش، و نبود فضای مصون برای آموزش و پرورش، به عنوان چالش های بزرگ فراروی نظام آموزشی این کشور یاد کرد.به گفته وی آموزش و پرورش درین کشور با دو دسته از مشکلات رو برو است:" دو دسته مشکل را ما روبرو بوده ایم. دسته اول عدم دسترسی مردم ما به مکتب (مدرسه) می باشد. با وجودی که ارقام دقیق نداریم و احصائیه ملی تا هنوز جمع آوری نشده است، تخمین ما اینست که هنوز هم نیمی از کودکان ما که دارای سن مکتب هستند خارج از مکتب هستند. یعنی صرف پنجاه در صد از کودکان ما که دارای سن مکتب هستند، به مکتب می روند. البته این پنجاه فیصد رقم ملی است که در سطح ولایات میان دختر و پسر تفاوت دارد." "دوم عدم توازن بین ولایات، و شهر و ده است. من به گونه مثال موضوع فارغین صنف دوازدهم سال پیش را یاد آور می شوم. (در آن سال) ٦٩ هزار نفر فارغ داشتیم. محمد حنیف اتمر وزیر آموزش و پرورش افغانستان: "اگر مجموع شمولیت دختران با پسر ها در مکاتب را در نظر بگیریم، در دوره ابتدائیه در برابر هر دختر ۲ پسرشامل مکتب شد، در حالی که در دوره ثانوی در برابر هر ۳ و ٤ پسر ١ دختر شامل مکاتب شده است." (اما) در ۵ ولایت کمتر از ۲٠٠ نفر فارغ شدند، در حالی که در ٦ ولایت دیگر اضافه تر ٣ هزار نفر در همین سال فارغ شد. در سطح کشور، شهر کابل یک سوم این فارغین را تقدیم کرد.""عدم توازن میان دختر و پسر در دسترسی به آموزش و پرورش (مسئله دیگر) است. باز هم اگر همین نمونه فارغین سال پیش را رویش تمرکز کنیم، در ٤ ولایت اصلآ هیچ دختر فارغ نشده، در حالیکه در ٤ ولایت دیگر کمتر از۲٠ نفر دختر فارغ شده (اند.) اما در ٤ ولایتی که در سطح بلند قرار دارند، اضافه از ١٠٠٠ تن در هر یک ازین ولایات در سال گذشته فارغ شد(ند). اگر مجموع شمولیت دختران با پسر ها در مکاتب را در نظر بگیریم، در دوره ابتدائیه در برابر هر دختر ۲ پسر شامل مکتب شد، در حالی که در دوره ثانوی در برابر هر ۳ و ٤ پسر١ دختر شامل مکاتب شده است."آقای اتمر از ناتوانی دولت در راستای تربیت آموزگاران و بهبود شرایط زندگی آنان یادآوری کرد و گفت، که در حال حاضر وزارت آموزش و پرورش به ۸٧ هزار آموزگار نیاز دارد. اما تنها ظرفیت جذب ١٢ هزار و ۵٠٠ نفر را دارد. وی از کمبود آموزگاران زن به عنوان مهمترین مشکل یاد کرد، و افزود:"کمبود معلم زن مهمترین مشکل ماست، که باعث ایجاد یک حلقه خبیثه در نظام آموزشی کشورشده (است.) دخترانی که از دوره ابتدائیه فارغ می شوند، به دوره پیش دانشگاهی نمی روند. برای اینکه آموزگاران زن در مدرسه هایشان وجود ندارد، می روند و به خانه خود می نشینند. تا زمانی که آنها به دوره پیش دانشگاهی نروند، ما هیچ وقتی نمی توانیم آموزگار کافی زن پیدا کنیم. اینجاست که ما از ایجاد حلقه خبیثه صحبت می کنیم. (کمااینکه) در حال حاضر ٤١ فیصد از شهرستان های کشورمان هیچ آموزگار زن ندارد."
او در مورد اینکه چرا شماری از آموزگاران زن حاضر به تدریس درین تعداد از شهرستانها نیستند و چه عواملی بر مشکلات فراروی آموزش و پرورش در افغانستان وجود دارد، خاطرنشان کرد:"عواملی که این مشکل را به میان می آورد، البته در تمام ولایات کشور یکسان نیست. ولی مجموع این عوامل متاسفانه دست به دست هم می دهند، تا عدم دسترسی فرزندان این وطن را به مکتب (مدرسه) به شکلی که مورد قبول هیچ کس نیست نگه بدارند. اول تروریسم (هراس افکنی) که متاسفانه در سال گذشته ١۵٢ تن از آموزگاران و دانش آموزان ما را وحشیانه به شهادت رسانیدند، و ۲٠٠ نفر را زخمی کردند که در حال حاضردر درمانگاه های کشور تحت تداوی قرار دارند. تروریستان (همچنین) در سال گذشته ٦۲ مکتب را تخریب یا به آتش کشانیدند، و ١۳١ حمله تروریستی در مکاتب ما انجام دادند. (به همین سبب) در مجموع از عموم ٩ هزار مدرسه، ٦٠٦ مکتب به علت وحشت (از) این تروریستان بسته ماند. (این مسئله باعث شد) که در مجموع ٣٠٠ هزار کودک ما از رفتن به مدرسه باز مانده اند.""اینکه چرا تروریستان چنین اعمالی را بالای آموزگاران و دانش آموزان کشور انجام می دهند، بعد از تمام تلاش های که صورت گرفت رهبری وزارت آموزش و پرورش بدین نتیجه رسید که فقط سه دلیل برای دشمنی تروریستان با آموزش و پرورش در افغانستان وجود دارد. اول تطبیق اهداف و پالیسی (خط مشی) دشمنان خارجی کشور مان است. هیچ ملتی قدرت مند شده نمی تواند، مگر اینکه فرزندان خود را با زیور علم مزین سازد."" دوم سرباز گیری است. مکاتب را بسته می کنند، تا دانش آموز مجبور شود به مراکز ترویستی که به اصطلاح مدرسه نام دارد به آن طرف سرحد برود و در خدمت اهداف تروریستان قرار بگیرد. سوم از بین بردن ارتباط میان دولت و مردم هدف تروریستان می باشد. در جایی که مدرسه نبود، در آنجا حضور دولت در شک است. مجلس نمایندگان طرح ازدیاد حقوق و دستمزدهای آموزگاران سراسر کشور را روی دست گرفت، ولی پیش از تصویب آن با واکنش وزارت مالیه روبرو شد. چراکه این وزارت از عدم توانائی دولت برای ازدیاد امتیاز آموزگاران خبر داد "این وزیر از کمبود آموزگار، فضای آموزشی و محدویت منابع مالی به عنوان عواملی یاد کرد، که در کنار تروریسم مشکلات آموزش و پرورش درین کشور را گسترده تر ساخته است. حقوق ماهيانه معلمان در افغانستان بين ۲ تا ٣ هزار افغانی، يعنی روزانه معادل ۲ دلار است. در حاليکه يک کارگر عادی روزمزد در افغانستان، حاضر نيست روزانه در بدل کمتر از ۱۸۰ افغانی (حدود ۴ دلار) کار کند. عدم هم آهنگی نهاد های دولتی جمهوری اسلامی افغانستان نیز، سبب پیچیده تر شدن این مشکل گردیده است. به عنوان نمونه مجلس نمایندگان طرح ازدیاد حقوق و دستمزدهای آموزگاران سراسر کشور را روی دست گرفت، ولی پیش از تصویب آن با واکنش وزارت مالیه (دارایی) روبرو شد. چراکه این وزارت از عدم توانائی دولت برای ازدیاد امتیاز آموزگاران خبر داد.وزارت مالیه می گوید که برای تکمیل بودجه عادی به کمک های خارجی نیازمند است، و دولت تنها می تواند ٦۷ درصد از بودجه عادی خود را تهیه کند. مشکل عدم پرداخت به وقت و مورد نیاز آموزگاران سبب گردیده است، بيشتر معلمان دلسرد شده و شغل خود را ترک کنند. نبود ساختمان یکی از موارد حاد آموزش و پرورش در افغانستان می باشد، که دولت تا حد زیادی در حل این مشکل ناکام بوده است. به عنوان نمونه در سال روان بيش از ۵۰ درصد از ۹۰۰ هزار کودکی که وارد مدارس شده اند، بايد سراسر سال آموزشی را در زير درختان، زير خيمه ها، ساختمان های نيمه ويران و يا فضای کاملا باز بگذرانند. مثلا در حال حاضر نزديک به چهار هزار مکتب در افغانستان بدون ساختمان است، و دانش آموزان در فضای باز و يا زير خيمه آموزش می بينند. در کنار اين، بازگشت هزاران پناهجوی افغان از کشورهای همسايه نيز، به تعداد دانش آموزان افزوده است. این در حالی می باشد، که جای کافی برای پذيرش دانش آموزان جديد وجود ندارد.
راهکارهای دولت افغانستان در زمینه آموزش و پرورش درین کشور را، در قسمت سوم این گزارش پی می گیریم.

آموزش و پرورش در افغانستان: دستاوردها، چالش ها و راهکار ها


بخش اول :

نخستین مدرسه در افغانستان به گونه ی نیمه عصری، درست در سال ١۸۷۵ میلادی (١۲۵٤ خورشیدی) و بوسیله ی "امیر شیرعلی خان" در شهر کابل بنا نهاده شد. اما مدارس به شکل امروزی و به سبک جدید، در سال ١٢۸۲ خورشیدی (١٩٠۳) در دوران حکومت "امیرحبیب الله خان" با تاسیس مدرسه ی به نام "حبیبیه" در کابل پایه گزاری گردید.آموزش و پرورش در افغانستان فراز و فرود های بیشماری را تجربه کرده است. به طوری که تاثیر منفی سه دهه جنگ و بحران برنظام آموزشی این کشور و بویژه آموزش و پرورش در سطح ابتدایی و پیش دانشگاهی، کاملآ محسوس است.دولت افغانستان درست چهارسال پیش یعنی با فروپاشی نظام طالبانی، با شعار"بیاید سبق بیاموزیم" مردم را تشویق کرد تا به مدارس و دانشگاه ها روی آورند. اما چنان به نظر می رسد که اکنون در برآوردن نیازهای دانش آموزان، دانشجویان و آموزگاران این کشور کوتاه آمده است.از چند روز گذشته دست کم دوسوم از مدارس شهرکابل و استان های دیگر با اعتصاب آموزگاران روبرو گشته اند. این اولین بار در تاریخ آموزش و پرورش عصری درین کشور می باشد، که آموزگاران با رقم درشتی دست به اعتصاب سراسری زده اند.اعتصاب صدها آموزگار باعث تعطیلی یا نیمه تعطیلی شمار زیادی از مدارس کلیدی شهر، و ایجاد مشکل برای والدین دانش آموزان گردیده است. محمدحنیف اتمر وزیرآموزش و پرورش جمهوری اسلامی افغانستان: "اساس هدف ماموریت ما را ماده های چهل و سه و چهل و چهارم قانون اساسی افغانستان تعیین کرده، که تعلیم حق هر فرد افغان است که باید تا سطح متوسطه به صورت اجباری باشد." آموزگاران هم می گویند که از دوماه پیش دستمزدها و حقوق شان را نگرفته اند، و افزایش سرسام آور بهای مواد اولیه سبب گشته تا روزها خانواده های شان بدون صرف نان سپری کنند.در پیوند با همین مساله، در سه گزارش دستاوردها، چالش ها و طرح های دولت افغانستان برای آموزش و پرورش درین کشور را بررسی خواهیم کرد. ابتدا به دستاورد های این دولت در زمینه آموزش و پرورش اشاره می شود.
دستاوردها
وزیر آموزش و پرورش دولت جمهوری اسلامی افغانستان در سومین دور از روند حسابدهی حکومت به ملت، سیاست نظام آموزشی کشور را که در برنامه پنج ساله و با اجرای هشت مرحله ای تعیین گردیده است، چنین بیان کرد:"روی هشت برنامه ای که وزارت معارف (آموزش وپرورش) بر اساس پلان (طرح) پنج ساله خود تدوین کرده، برنامه اول تعلیمات ابتداییه، متوسط و ثانوی اجباری (می باشد.) اساس هدف ماموریت ما را ماده های چهل و سه و چهل و چهارم قانون اساسی افغانستان تعیین کرده، که تعلیم حق هر فرد افغان است (که) باید تا سطح متوسطه به صورت اجباری باشد. (این حق) بصورت رایگان و متوازن و توجه خاص به اقشار محروم مثل زنان، کوچی ها (عشایر) و معیوبین صورت می گیرد. هدف دوم ماموریت ما را موافقتنامه افغانستان در لندن تعیین می کند. براساس این موافقتنامه دولت افغانستان در عرصه معارف مکلف است، که تا سه سال آینده یعنی ختم ١٣۸٩ (۲٠١٠) حد اقل ٦٠ فیصد دختران واجد شرایط مکتب را، شامل مکتب بسازد. (همچنین) ۷۵ فیصد پسران این کشور که دارای سن مکتب هستند را (هم)، شامل مکتب بسازد.""محمدحنیف اتمر" وزیرآموزش و پرورش جمهوری اسلامی افغانستان ازشمولیت ۸٠٠ هزار دانش آموز جدید که ٤٠ فیصد آنرا دختران تشکیل می دهند، مجموع دانش آموزان این کشور که به پنج اعشاریه هفت میلیون رسیده اند، تاسیس ٤١۲ مدرسه جدید در سال گذشته که رقم مجموع مدارس افغانستان را به ٩ هزار و ٦۲ مدرسه می رساند، و فراغت ٦٩ هزار دانش آموز از کلاس دوازدهم که ۵ فیصد آنرا دختران تشکیل می دهند، به عنوان دستاوردهای بزرگ نظام آموزش کشور یادآوری کرد.وی نقش سکتورخصوصی و موسسات غیر انتفاعی در تقویت نظام آموزشی کشور را، برجسته خوانده و گفت:" دولت همکاری خود را با سکتور خصوصی و سکتور غیر انتفاعی در عرصه معارف تنظیم کرده، و ٤٠ هزار شاگرد در ٢٠۸ مکتب خصوصی در ٢٢ ولایت کشور درس می خوانند. تقریبآ از طریق ۵ هزار مکتب محلی (هم) اضافه از ١۵٠ هزار شاگرد از طریق موسسات غیر انتفاعی درس می خوانند." آقای اتمر از جایگاه خانواده در طرح پنج ساله ی نظام آموزشی افغانستان به عنوان جهش کیفی در نظام اداره معارف کشور یاد آوری کرد و اظهار داشت، که در حال حاضر در ٣٣ در صد از مدارس افغانستان شوراهای خانوادگی ایجاد کرده است. در عین حال رقمی بالغ بر ۷ اعشاریه ٤ میلیون دالر را جهت تصمیم گیری در راستای انکشاف کیفیت آموزش و پرورش، در اختیار آنها سپرده است. او گفت با این اقدام برای اولین بار نقش رهبری نظارتی و اداره کننده آموزش و پرورش را بدستان پدران و مادران دانش آموزان سپرده است، تا در نظام آموزشی دگرگونی ایجاد کنند.نبود ساختمان کافی برای مدارس افغانستان یکی از آسیب های بوده است، که دانش آموزان افغان پس از جنگ های داخلی دست کم در دو دهه اخیر با آن دست و گریبان بوده اند. اما وزیر آموزش و پرورش روند باز سازی و نوسازی مکاتب در کشور را قناعت بخش خوانده، و از آن به عنوان بزرگترین رقم در تاریخ آموزش و پرورش کشور یاد کرد. او در این پیوند اظهار داشت:" در عرصه اعمار مکاتب در سال گذشته (به) فضل خدا(ج) پیش رفت بسیار خوبی داشتیم. در ٣٤ ولایت کشور ١٩٩٣ مکتب به ارزش ١٦٠ میلیون دالر ساخته شدند، که البته ٤٠ فیصد تکمیل شده (و) کار باقی مانده در جریان است. بدین ترتیب در سال ۸۵ چهل فیصد مکاتب ما تعمیر داشت. نبود ساختمان کافی برای مدارس افغانستان یکی از آسیب های بوده است، که دانش آموزان افغان پس از جنگ های داخلی دست کم در دو دهه اخیر با آن دست و گریبان بوده اند با اعمار ١٩٩٣ مکتب در حال حاضر ٦٠ فیصد مکاتب ما تعمیر (ساختمان) پیدا کردند. این بزرگترین رقم اعمار مکاتب باز هم در یک سال است. مکاتب به صورت عادلانه در سراسر ولایات کشور بر محروم ترین مردم ما در قدم اول اعمار شدند." شرایط بد معیشتی و امتیازات پایین مدرسین، از دیگر مواردیست که به عنوان چالش بزرگ فراروی آموزش و پرورش در افغانستان از آن یاد می شود. محمدحنیف اتمر با یادآوری از شرایط زندگی آموزگاران به نکاتی اشاره کرد، که دستاوردهای این وزارت در جهت بهبود وضعیت زندگی آموزگاران عنوان می شود. آقای اتمر از مدرسین مدارس دینی، مسلکی و فنی، به عنوان کسانی یاد کرد که در امتیازات شان در سال گذشته افزونی ٣ در صدی از سوی این وزارت آمده است. به گفته وی هر یک ازین مدرسین در حال حاضر مبلغی بالاتر از ١٢ هزارافغان به عنوان حقوق دریافت می کنند، که دست ۲۵٠ دالر آمریکایی می شود. او در مورد ازدیاد در حقوق سایرمدرسین گفت که طرحی از جانب حکومت افغانستان به شورای ملی ارسال گشته است، که با تصویب آن دست کم دوچند افزایش در حقوق مدرسین در نظر گرفته شده است.آقای اتمر دستاورد دولت افغانستان در زمینه اسکان مدرسین این کشور که به یکی از موارد حاد مبدل گشته است را، پیدا کردن زمین در هفده ولایت این کشور عنوان کرد. او در این پیوند گفت که در حال حاضر دولت در جستجوی مبلغی بالاتر از١٠میلیون دالر است، تا با استفاده ازآن زمین ها را نقشه کشی کرده و برای توزیع آماده سازد. این وزیر از توزیع کتاب های جدید که به عنوان نصاب جدید تعلیمی کشور یاد می شود، خبر داد. وی خاطرنشان کرد که مشکل عمده ی آموزش و پرورش در کشور که از دهه ها وجود داشته است، تا چند روز دیگر برای همیشه حل خواهد شد. او در این پیوند اظهار داشت:" در مورد نصاب تعلیمی فقط یک خبر خوش را می خواستم خدمت تان عرض بکنم، که بعد از ماه اسد (مرداد) سال ١٣۸٧ (۲٠٠۸) هیچ شاگردی در هیچ گوشه کشور ما بدون کتاب نخواهد بود. البته این کتب بر اساس نصاب جدید معارف که بر احکام قانون اساسی استوار است تالیف شده، همه روزه چاپ می شوند و به وزارت می رسند. و تا آخر اسد خواست خدا(ج) بود این کتب برای تمام شاگردان کشور می رسد. بنآ مشکل عمده معارف که نبود و کمبود کتاب بود و از دهه های گذشته به میراث گرفته بود، برای همیشه حل می شود."یکی از مشکلات اساسی در نظام آموزشی افغانستان کمرنگ بودن نقش دولت در فراهم سازی زمینه آموزش های دینی بوده، که کشور ازین ناحیه با مشکلات بی شماری مواجه گردیده است. علاقه مندان برای ادامه تعلیمات دینی به نسبت نبود زمینه آموزش عالی در عرصه دین، مجبور به ترک کشور و رو آوردن به کشورهای ایران و پاکستان می شوند. این رویکرد که با قرائت های جنگاوری دینی در مدارس پاکستان همراهست، با بازگشت به کشور نه تنها برای مردم افغانستان مصدر خدمت نگردیده که بیشترینه سهم ویرانی های کشور از همین نقطه بوده است. وزیر آموزش و پرورش با اشاره به این مورد، دستاورد جدید این وزارت در زمینه آموزش های دینی را چنین بیان کرد:
"آخرین خبر خوش در مورد مدارس دینی می خواستم خدمت تان عرض بکنم در سالی که گذشت در ١۷ ولایت مراکز عالی دینی به نام دارالعلوم ها عملآ اعمار شدند، تاسیس در ٣٤ ولایت صورت گرفت، تا آخر ١٣۸٧ (۲٠٠۸) در تمام ولایات کشور دارالعلوم ها هم امکانات تسهیلات فزیکی خواهد داشتند، (و هم) امکانات و تجهیزاتشان بهتر خواهد بود. علاقه مندان برای ادامه تعلیمات دینی به نسبت نبود زمینه آموزش عالی در عرصه دین، مجبور به ترک کشور و رو آوردن به کشورهای ایران و پاکستان می شوند بنآ حد اقل شاگردان ما در مدارس دینی از حالتی که قبلآ بود که در حدود حد اکثر ۲٠ هزار بود به ٩٠ هزار افزایش می یابند. بدین ترتیب اولاد (فرزندان) این وطن دیگر مجبور نخواهند بود، که به خاطر درس علم دین به خارج بروند و در کشور خود تحت نظر علمای کرام این کشور آموزش خاص دینی خواهند دید." نبود استادان کافی در زمینه آموزش و پرورش، یکی از چالش های عمده افغانستان در عمر بیش از صد سال آموزش و پرورش عصری در این کشور بوده است. ظرفیت پایین و عدم تحصیل کافی برای مدرسان نیز، از عوامل عمده در بی کیفیت بودن سیستم آموزش و پرورش در افغانستان می باشد. محمدحنیف اتمر اقدامات دولت افغانستان در رفع این مشکل را تاسیس موسسات تربیت معلم در تمامی ولایات کشور، افزایش شمار مدرسان به ۵٠٠ در صد، افزایش شمار دانش آموزان در موسسات عالی تربیت معلم به ۸۷ هزار، و نصاب جدید برای این موسسات عنوان کرد و افزود:"نصاب جدید برای این دارالمعلمین ها ساخته شد، و آموزش استادان دارالمعلمین ها در داخل و خارج کشور صورت می گیرد. سال ١٣۸٧ (۲٠٠۸) هیچ دارالمعلمینی در هیچ ولایت کشور نخواهد بود، که تعمیر نداشته باشد. برای دارالمعلمین ها برنامه آموزش وسیع ملی را مطرح کردیم. در سال ١٣۸٦ (۲٠٠٧) پنجاه وهفت هزار معلم یا ٣٦ فیصد عموم معلمین، تربیت شده (بودند). در سال ١٣۸٧ (۲٠٠۸) این رقم را به ١٤۵ هزار معلم می رسانیم. با وجود این دستاوردها، مشکلات ما هم نهایت جدی بوده است."


مشکلات در زمینه آموزش و پرورش درافغانستان را، در قسمت دوم این گزارش پی می گیریم.

رضایت مردم افغانستان از حکومت کمونیستی نجیب‌الله


نظرخواهی ایستگاه رادیو خصوصی وطندار در کابل نشان می‌دهد که دکتر نجیب‌الله، آخرین رییس جمهوری حکومت کمونیستی در افغانستان، کماکان از حمایت شماری از شهروندان این کشور برخوردار است.

نتايج يک نظرخواهی ایستگاه رادیوی خصوصی از شهروندان پایتخت و شماری از ولایت‌های همجوار نشان می‌دهد که افکار عمومی افغان‌ها از کار‌کرد‌های آخرین حکومت کمونیستی افغانستان به رهبری دکتر نجیب‌الله طرفداری می‌کند.
نتايج اين نظرخواهی نشان می‌هد که ۹۳/۲ در‌صد از شهروندان پایتخت افغانستان معتقد‌ند که حکومت به رهبری دکتر نجیب‌الله، حاکمیت مطلوب برای افغانستان بوده است. درحالی که فقط ۶/۲ در ‌صد ازین شهروندان معتقدند که دکتر نجیب، رهبری مناسبی برای این کشور نبوده است‌. اين در حالی است که یک درصد از شرکت‌کنند‌گان در این نظر‌خواهی گمان می‌کنند این حکومت نه مطلوب و نه نا‌مطلوب این کشور بوده است. نظرخواهی از ۶۰۰ نفر در شهر کابل و ولایات همجوار توسط یکی از شرکت‌های مخابراتی افغان (‌روشن) انجام شد. این نظر‌سنجی به مدت دو روز صورت گرفت و روزهای ۲۰ و ۲۱ اردیبهشت سال ۸۷ برای رای‌گیری مشخص شده بودند.
دکتر نجیب‌الله، رییس جمهور حکومت کمونیستی افغانستان یما پرویز‌، مدير این برنامه در رادیو وطن‌دار درباره اهداف این اداره از به راه‌اندازی این نظر‌سنجی می‌گويد: «هدف این برنامه در قدم نخست، شریک ساختن دیدگاه‌های شهروندان در رابطه به حکومت‌ها‌ی گذشته در این کشور است‌، من فکر می‌کنم یک زمان بسیار مناسب و خوبی است تا پیش از انتخابات ریاست جمهوری که در ماه جوزا سال آینده برگزار می‌شود، یک شور شوق و ذوقی را در میان شهروندان ایجاد کنیم تا اینها در باره مسال ملی و کشوری خود تصمیم بگیرند و زمینه بحث و نظر باز شود.»یما پرویز می‌افزايد: «مشکلاتی هم در راه‌اندازی این نظر سنجی وجود داشته ازجمله اینکه این نظرسنجی محدود به یک کمپنی مخابراتی بوده که از آن استفاده شده‌، محدود به ساحه پوشش رادیو بوده که در کابل مرکز افغانستان و ولایات همجوار محدود بوده و هم هزینه را که در فرستادن رای در نظر گرفته شده‌، ده افغانی این‌ها همه از مشکلاتی بود که درین نظر سنجی دامنگیر ما بود.»در کل این نخستین بار است که کار کرد حکومت‌های گذشته در افغانستان به نظر‌خواهی گذاشته می‌شود.این نظرخواهی پيش از آن‌که پرسش‌های خاص مربوط به این حکومت‌ها را مطرح کند، نظر مردم را توسط گیرنده‌های تلفن روی خط مستقیم قرار داد و شرکت‌کنندگان بی‌هیچ سانسوری به ابراز نظر پرداختند.به دو استدلال از موافقان و محالفین حکومت دکتر نجیب‌الله که در جریان رای‌گیری به روی خطر مستقیم نشرات رادیو آمدند گوش می‌دهیم.یکی از شرکت‌کنندگان می‌گوید: «نظرم درباره حکومت همین است که دولت بسیار خوب بود دولت وقت نجیب از این حالا که هیچ دولت نیست‌، خود حامد کرزی نه در فکر مردم است ببینید قیمتی را یک بوری آرد به پنج هزار افغانی رسیده‌.»یکی دیگر از شرکت کنندگان می‌گوید: «این‌ها به تاریخ مراجعه بکنند، فیلم‌ها را مشاهده بکنند که نجیب چگونه در مقابل لنینی‌ها و مجسمه لینن سر تعظیم خم کرد. برخلاف دین ما شعار می‌داد، که نجیب را به سزای‌ اعمالش رساند. و این کمونیست‌ها فکر نکنند که مورد عفو قرار گرفته‌اند و زیر سایه بی 52 (هواپیمای جنگی آمریکایی) مردم چشم‌شان نمی‌بیند.»این نظر‌خواهی درباره‌ی چهار حکومت گذشته بعد از حاکمیتِ دکتر نجیب‌الله در افغانستان تا آخر ماه اردیبهشت سال ۸۷ خورشیدی‌ ادامه داشته و در شهر کابل، پایتخت و ولایت‌های همجوار ‌محدود است.

سازمان ملل: «حقوق بشر در افغانستان نقض می‌شود»


گزارشگر ويژه سازمان ملل در زمينه حقوق بشر، با انتقاد از سیستم عدلی و قضایی افغانستان، از حامد کرزی، رییس دولت جمهوری اسلامی افغانستان خواسته است که مجازات اعدام را لغو کرده و پرونده‌های همه زندانيان محکوم به اعدام را مورد بازنگری قرار دهد.

فیلیپ آلستن، گزارشگر ویژه سازمان ملل در زمینه حقوق بشر پس از دیدار دوازده روزه از ولایت‌های هلمند، جوزجان و پروان، در نشست خبری در کابل گفت که از دولت افغانستان، خواستار اصلاح قوانینی شده است که در آن مجازات اعدام درنظر گرفته‌ می‌شود.
آلستن گفت که او شديداً نگران کشتار‌های خودسرانه، اعمال شکنجه، توسط پلیس و نیروهای خارجی مستقر در این کشور بوده و وجود اعمال از این دست سبب نگرانی وی شده است:«هدف و تمرکز فعالیت های من روی کشتار های غیرنظامیان بوده است، یافته‌های من بیشتر حاکی از نقض حقوق بشر به‌وسیله‌ی دولت، به‌ویژه نیروهای پلیس‌، نیروهای بین‌المللی و مخالفین مسلح دولت است.»
فیلیپ آلستن، گزارشگر ویژه سازمان ملل در زمینه حقوق بشرگزارشگر ویژه سازمان ملل در زمینه حقوق بشر که بخشی از گزارش خود را به وضعیت زنان در افغانستان اختصاص داده است، به نقض گسترده حقوق زنان در این کشور اشاره کرده می‌گوید:«بخشی از گزارش‌ام‌ که به وضعیت زنان در آن پرداخته شده‌، نشان می‌دهد که بیشترین‌ کشتار‌های زنان به علت عدم دسترسی موثر آنان به سیستم عدلی و قضایی اتفاق می‌افتد. به‌ویژه به‌وسیله‌ی عناصر غیر‌دولتی‌، فقر و نا‌امیدی در انتظار زنان افغان است که شوهران، پدران و فرزندان‌شان را از دست داده‌اند. جامعه و دولت ‌هنوز نتوانسته در‌آمد و کمک‌هایی برای زنان فراهم آورد‌، کشتار‌های خانواد‌گی مورد دیگری‌ست که شمار آن روز افزون بوده و فاجعه بزرگی را به بار آورده است.» آقای فیلیپ آلستن پیشنهاداتش برای جلوگیری از نقض گسترده حقوق بشر در افغانستان را چنین بیان می‌کند‌: «کشتار غیر‌نظامیان به‌وسیله‌ی پلیس باید خاتمه یابد، معافیت در سیستم عدلی و قضایی باید رعایت شده و به کشتار زنان و دختران پایان داده شود. همچنین نیروهای بین‌المللی باید پاسخگو بوده و شفافیت را رعایت کنند و همین‌گونه سازمان ملل باید نقش برجسته‌ای را در زمینه حقوق بشر در این کشور داشته باشد.»گزارشگر ویژه سازمان ملل افزود:«چون در افغانستان، سیستم عدلی و قضایی کامل و درست وجود ندارد، خواستار تعدیل روی احکام اعدام هستیم‌. برای از بین بردن فساد در سیستم عدلی و قضایی افغانستان باید یک کمیسیون مستقل مبارزه با فساد ادارای ایجاد شود که دارای صلاحیت‌های ‌تحقیق قانونی باشد.»فیلیپ آلستن گفت که افغانستان بايد اصلاحات قضايی را در اولويت قرار دهد و ادعاهايی را که درباره بدرفتاری با بازداشت شدگان مطرح می‌شود، به طور کامل بررسی کند.

پس‌رفت وحشتناک آزادی بیان در افغانستان



سوم ماه می از طرف سازمان ملل متحد، روز آزادی بیان نام‌گذاری شده است تا به این مناسبت، هم اصول بنیادی آزادی مطبوعات و استقلال آن‌ها در جهان بزرگ داشته شود و هم نسبت به روزنامه‌نگارانی که جان خود را در راه انجام وظیفه از دست داده‌اند، ادای احترام شود.
امسال در افغانستان در حالی با مراسمی باشکوه این روز گرامی داشته شد که عبدالکریم خرم، وزیر اطلاعات و فرهنگ جمهوری اسلامی افغانستان آزادی بیان در این کشور را پدیده‌ای وارداتی و تحفه‌ای از غرب می‌خواند.
عبدالحمید مبارز رییس اتحادیه ملی خبرنگاران افغانستان در همایشی که به مناسبت از همین روز در کابل برگزار شده بود، در واکنش به سخنان آقای خرم گفت که آزادی بیان پدیده‌ای است که مردم افغانستان آن را به قیمت خون خود به دست آورده‌اند؛ نه این‌که به وسیله‌ی دیگران به رایگان گرفته‌اند:
"جمله‌ای که من در رسانه‌ها می‌شنوم که آزادی بیان تحفه‌ای از غرب است؛ از غرب آمده و قصه‌اش مفت (بی‌ارزش) است. من این را به شدت رد می کنم؛ چرا در راه آزادی بیان و در راه مشروطیت، سال‌ها مردم افغانستان روشنفکران افغانستان قربانی داده‌اند.»
رییس اتحادیه ملی خبرنگاران افغانستان افزود: «کسی فکر نکند که غربی‌ها این تحفه را برایمان داده‌اند و ما در این راه هیچ مبارزه‌ای نکرده‌ایم؛ هیچ قربانی نداده‌ایم. ما در این راه مبارزه هم کرده‌ایم؛ قربانی هم داده‌ایم و این یک خواست مردم افغانستان بوده؛ خواست روشنفکران افغانستان بوده؛ خواست ژورنالیستان افغانستان بوده و امروز هم هست.»
حلیم صدیق سخنگوی دفتر نمایندگی سازمان ملل متحد در افغانستان که رشد آزادی بیان را مهم‌ترین دستاورد در این کشور می‌خواند، با اشاره غیرمستقیم به سخنان وزیر اطلاعات وفرهنگ افغانستان مبنی بر قصه مفت (بی‌ارزش) خواندن آزادی بیان گفت که حمله به آزادی بیان را حمله بر قوانین بین‌المللی و حمله بر سازمان ملل می‌داند:
«پیشرفت رسانه‌ها در افغانستان واقعآ مهم‌ترین علامت پیشرفت در این کشور بوده است. یک مدیا (رسانه) مستقل، محفوظ و آزاد، اولین سنگ تهداب دموکراسی است. حمله بر آزادی بیان، حمله به قوانین بین‌المللی است؛ این حملات، حمله بالای انسانیت هستند؛ این حملات، حمله بالای آزادی و اسلام هستند؛ و به عنوان نماینده ملل متحد، می‌خواهم بگویم که این حملات، حمله بالای ملل متحد هستند.»
سخنگوی نماینده سازمان ملل در افغانستان افزود: «من می‌خواهم از این فرصت استفاده نموده و به تمام شما خواهران و برادران افغان که در این پنج سال گذشته که فرصت بسیار کوتاهی بود، با کارتان چنان نمونه‌ای را نه تنها به کشورتان، که برای منطقه از آزادی بیان نشان دادید، که بی‌نظیر است و من این را به شما تبریک می‌گویم و می خواهم بگویم که ما با شما یک جا هستیم تا به کشور به منطقه و به تمام جهان نشان بدهیم که از آزادی بیان دفاع می‌نمایم.»
هم‌چنین مدیر عامل سازمان جهانی یونسکو در پیامی از تمامی دولت‌های عضو خواسته تا تلاش های خود جهت نهادینه ساختن آزادی بیان را سرعت بخشند، در پیام مدیر عامل یونسکو که توسط مسؤول رسانه‌های این ارگان در افغانستان به خوانش گرفته شد، آمده است: «به مناسبت روز آزادی مطبوعات سال 2008، یونسکو از دولت‌های عضو می‌خواهد تا تلاش‌های خود را در این راستا هر چه بیشتر افزایش دهند.»
اما نجیب‌الله منلی مشاور ارشد وزارت اطلاعات و فرهنگ جمهوری اسلامی افغانستان که به دنبال سخنرانی رییس اتحادیه ملی خبرنگاران و سخنگوی دفتر نمایندگی سازمان ملل سخنرانی می‌کرد، در واکنش به اظهارات آن‌ها یک بار دیگر به گفته‌های عبدالکریم خرم تأکید کرده؛ گفت:
«ما آزادی برای خود می‌خواهیم. آزادی برای کس دیگری نمی‌خواهیم. بدین معنی، آزادی که ما در افغانستان باید برای افغانها باشد و به نیازمندی‌های افغان‌ها پاسخگو باشد؛ نه این‌که معیارهای آزادی ما در جایی دیگر طرح شود و اگر ما واقعآ آزادی خود را در این حد بی‌ارزش بسازیم که معیارها را از جاهای دیگر بیاوریم، پس به صورت واقعی آن قصه مفت (بی‌ارزش) خواهد بود.»
این اظهارات در حالی صورت می‌گیرد که بررسی‌های انجام‌شده، نشان از انواع تهدید، ضرب وشتم خبرنگاران از سوی مقامات افغان و طالبان در یک سال گذشته را داشته و از کشته و زخمی شدن چندین خبرنگار در این کشور حکایت دارد.بشنوید:

آزادی بیان، یک گام به پس



خواست‌های شورای علمای افغانستان یک گام دیگر فراتر رفت.
پس از تسلیم شدن دو رسانه‌ی دیداری به دستور مشترک شورای سراسری علمای افغانستان، شورای ملی، شورای علمای شیعه و وزارت اطلاعات و فرهنگ، این بار شورای سراسری علمای افغانستان خواستار توقف پخش تمامی برنامه‌های تلویزیونی در این کشور گردیده که خلاف اصول اسلامی هستند.
پیش از این وزارت اطلاعات و فرهنگ جمهوری اسلامی افغانستان دستور داده بود تا پخش پنج سریال تلویزیونی هندی «کـُم کـُم» از تلویزیون آریانا، سریال‌های «امتحان زندگی» و «زمانی خشو (مادرزن) هم عروس بود» از تلویزیون طلوع، سریال «در انتظار» از تلویزیون نورین، و سریال «دزد بغداد» از تلویزیون افغان، را تا بیست و ششم فروردین‌ماه متوقف سازند. که سرانجام تلویزیون‌های نورین و آریانا با قطع سریال‌های مورد اشاره به این خواست لبیک گفتند.
وزرات اطلاعات و فرهنگ جمهوری اسلامی افغانستان اعلام کرده بود که توقف پخش سریال‌های مورد اشاره به درخواست شورای علمای افغانستان صورت گرفته است.
اما قدرت‌الله بلیغ عضو ارشد شورای سراسری علمای افغانستان می‌گوید که این شورا پخش و نشر تمامی آهنگ‌ها، سریال‌ها و فیلم‌های مبتذلی را که از رسانه‌های دیداری در این کشور منتشر می‌شوند، غیراسلامی خوانده و خواستار توقف پخش آن شده است:
«اصلآ شورای علما تمام آهنگ‌ها، سریال‌ها، فیلم‌های مبتذلی که شرعآ حرام بوده باشد و آن را اسلام حرام دانسته باشد، حرام دانسته و حرام می‌دانند. شورای علما هیچ کدام از این برنامه‌ها را نه جواز شرعی داده و نخواهد داد.
منتهی در شماری از این برنامه‌ها اغفال صورت گرفته و شورای علما در هیچ مجلسی از این وزارت شرکت نکرده است که در آن گفته شده باشد این سریال‌ها باشد و یا آن نباشد؛ این تنها نظر وزیر اطلاعات و فرهنگ بوده.
از نظر شورای علما فیلم‌ها، رقص‌ها، نشرات (برنامه‌های) کابلی تمام کار، چه از تلویزیون ملی باشد چه از رسانه‌های دیگری (خصوصی) نارواست؛ حرام است؛ ما این را نمی‌توانیم بگویم مشروعیت دارد.»
اقدام به توقف پخش سریال‌های هندی از سوی شبکه‌های تلویزیون خصوصی در افغانستان با واکنش تند نهاد‌های ملی و بین المللی روبه‌رو گشت و اتحادیه ملی خبرنگاران افغانستان این حکم را خلاف قانون اعلام کرد. فهیم دشتی سخنگوی این اتحادیه می‌گوید رسانه‌ها می‌توانند صحنه‌های غیراسلامی این سریال‌ها را سانسور کنند؛ اما اقدام به توقف پخش این سریال‌ها محدودیت برای آزادی بیان خواهد بود:
«اطلاعات و فرهنگ، شورای علما یا هر نهادی دیگری، اگر انتقادی بر نشر این سریال‌ها دارند، مشخص بسازند که انتقادشان چه است و در کدام موارد است؟ اگر مواردی باشد که قابل ادیت (ویرایش) باشد، تلویزیون‌ها حاضر هستند که همان بخش‌های از این سریال‌ها را ویرایش کنند.
قبلآ گفته شده بود که برخی از نکات این سریال‌ها که با دین بودایی، آتش‌پرستی و بت‌پرستی ارتباط دارد، خلاف فرهنگ و دین ما هستند و هم بخشی از نکات این سریال‌ها که غیراخلاقی خوانده شده بود، گردانندگان رسانه‌ها پیشنهاد دارند که اگر روی همین نکات سریال‌ها انتقاد است، پس آن‌ها حاضرند تا این نکات را قطع کنند.
ولی با وجود این، اگر وزارت اطلاعات و فرهنگ بخواهد که این سریال‌ها را بدون مفاهمه و بدون دستیابی به یک راه حل میانه، یک‌جانبه قطع کند، به یقین آن را ما یک اقدام خلاف آزادی بیان می‌دانیم و تلاش خود را به خاطر تامین آزادی بیان در افغانستان دوام خواهیم داد.»
اما قدرت‌الله بلیغ عضو ارشد شورای سراسر علمای افغانستان در برابر واکنش اتحادیه ملی خبرنگاران این کشور می‌گوید: «اگر کسی در برابر پیشنهاد شورای علما، در برابر نظریات شورای علما، کدام نظر منفی خود را که مخالف دین بوده باشد، آن‌ها پیش کنند. البته شورای علما هم در برابرش تصمیم خود را خواهد گرفت. لذا ما تمام حرکت‌هایی که غیردین بوده باشد تمام رسانه‌های که برنامه‌هایشان غیردینی بوده باشد، نزد ما رد است.»
شورای سراسری علما، عالی‌ترین مرجع دینی این کشوراست که صلاحیت صدور فتوا و تشخیص حرکت‌های غیردینی درافغانستان را دارد. این شورا بار‌ها برنامه‌های تلویزیون‌های خصوصی در افغانستان را گمراه‌کننده خوانده و خواستار بسته شدن دروازه‌های تلویزیون‌های خصوصی گردیده است.
تا حال دو خبرنگار افغان به کفرگویی از سویی این شورا متهم شده و مجبور به ترک کشور گردیده‌اند. از این رو بعید به نظر می‌رسد که نهاد‌های داخلی دفاع از حقوق خبرنگاران بتواند بیشتر از این در برابر شورای سراسری علمای افغانستان به مقاومت بپردازد.

بشنوید:

مجازات زبان، در سال بین‌المللی زبان‌ها



درحالیکه سال ۲۰۰۸میلادی از سوی مجمع عمومی سازمان ملل متحد به عنوان سال بین‌المللی زبان‌ها نامگذاری شده است، وزارت اطلاعات و فرهنگ جمهوری اسلامی افغانستان، درست در دومین ماه سال بین‌المللی زبان‌ها که سازمان "یونسکو" از تمام دولت‌ها، ارگانهای ملل متحد، سازمان‌های جامعه مدنی، سازمان های آموزشی، انجمن‌ها و سایر موسسات مرتبط و علاقه‌مند دعوت به فعالیت، تقویت و مراقبت ویژه از زبان ها و ترویج و پاسداری از تمام زبان ها کرده؛ سه تن از خبرنگاران افغان را در پیوند به استفاده از "واژه‌های فارسی" در شهر مزارشریف درشمال افغانستان مورد خشم قرار داد.
زبان فارسی دغدغه اساسیهرچند قبل از این نیز وزارت اطلاعات و فرهنگ جمهوری اسلامی افغانستان بزرگترین دغدغه خود را از بکار گیری "واژه‌های فارسی" در رسانه‌های این کشور به گونه شفاهی اعلام داشته بود اما این نخستین بار است که وزارت اطلاعات و فرهنگ جمهوری اسلامی افغانستان با ارسال نامه‌ی رسمی به رادیو تلویزیون محلی بلخ "بصیر بابی" خبرنگار این رسانه محلی را که در عین حال برای تلویزیون ملی افغانستان از شهر مزارشریف گزارش تهیه می‌کرده است، به علت استفاده "واژه‌های فارسی" به جای "واژه‌های پشتو" نظیر "پوهنزی" (دانشکده) یا "پوهنتون" که در فارسی "دانشگاه" می‌شود را خلاف اصول و فرهنگ اسلامی و افغانی خواند و او را از کار برکنارساخته و دو تن از بلند پایگان این رسانه محلی را در همین پیوند "مجازات نقدی" کرده است.
تجاهل یا تغافل؟از میان زبان‌های پشتو، دری، ازبکی، ترکمنی، بلوچی، پشه‌يی، نورستانی، پاميری و ساير زبان‌های رايج درکشور، پشتو و دری زبانهای رسمی دولت افغانستان می‌باشند.
این متن ماده‌ی شانزدهم قانون اساسی افغانستان است که دولت افغانستان را برای تقویت و انکشاف همه زبان‌ها در این کشور مکلف ساخته است. اما مشکل در کجاست؟ وزارت اطلاعات و فرهنگ جمهوری اسلامی افغانستان تاکید برآن دارد که در قانون اساسی افغانستان زبان دری به رسمیت شناخته شده است نه فارسی (که وزارت اطلاعات و فرهنگ آن را ایرانی می‌خواند). حال آنکه زبان‌شناسان بدین باورند که فارسی - دری زبانی‌ست که در سه کشور افغانستان، تاجیکستان و ایران با لهجه‌های متفاوت بکار می رود، نه اینکه دری زبان جدا از فارسی باشد.
واکنش‌هااین اقدام وزارت اطلاعات و فرهنگ جمهوری اسلامی افغانستان از جانب نهاد‌های مدنی، فرهنگیان، دانشگاهیان و نمایندگان مجلس مورد انتقاد شدید قرار گرفته و قرار است وزیر اطلاعات و فرهنگ جمهوری اسلامی افغانستان برای توضحیات دراین مورد به مجلس نمایندگان حاضر شود. نمایندگان در مجلس جدا از این مساله به چند مورد دیگر تخلفات فرهنگی صورت گرفته از جانب وزیر اطلاعات و فرهنگ نیز اشاره نموده و از وزیر اطلاعات و فرهنگ افغانستان خواستار توضیحات هستند. دست کم یکماه قبل وزارت اطلاعات و فرهنگ افغانستان تابلوی "نگارستان ملی" را به "گالری ملی" تغییر نام داد و دلیل ارائه شده از جانب این وزارت برای این اقدام، جامع بودن مفهوم "گالری" نسبت به "نگارستان" می‌باشد. اما نمایندگان مجلس و شماری از فرهنگیان به اقدامات اخیر این وزارت مظنون بوده و این اقدامات وزارت را در پیوند با آنچه چند دهه قبل در افغانستان به عنوان جایگزینی واژه‌های "پشتو" به جای واژه‌های "فارسی دری" و نام نهادن برآن به عنوان "مصطلحات ملی" در پیوند می‌دانند.
اما پژوهشگران زبان در افغانستان بدین باورند که در افغانستان در حال حاضر زبان ملی وجود نداشته و در نبود زبان ملی کاربرد "مصطلحات ملی" یا ترمینولوژی زبان هم معنی خود را از دست می‌دهد.

ستاره افغان» دریچه‌ای به جهان موسیقی در افغانستان


ستاره افغان" نامی آشنا برای شهروندان افغان است. این روزها سومین دوره از این رقابت‌ها برای کسب لقب بهترین آوازخوان افغان به پایان رسیده است. این برنامه به ابتکار تلویزیون خصوصی طلوع در افغانستان برگزار شده است.این رسانه دیداری بیشتر برای آن‌چه که «ترویج فرهنگ بیگانه در افغانستان» خوانده می‌شود، مورد انتقاد افراطیون مذهبی و گاهی هم دولت افغانستان قرار می‌گیرد.حضور و هنرنمایی دختران جوان افغان بر صفحه‌ی تلويزيون، آن هم در حال اجرای آهنگ در کشوری که تا چند سال پیش فعالیت‌های تلویزیونی از سوی رژیم طالبان در آن قدغن شده بود، موضوع قابل توجهی به شمار می‌رود.فریده ترانه بانوی بیست و چهار ساله افغان، ساکن شهر هرات در غرب افغانستان است که با وجود فضای ترس و وحشت برای آوازخوانی زنان درافغانستان به روی صحنه رفت و با اجرای چند ترانه و آواز در مسابقه انتخاب «ستاره افغان» محبوبیت زیادی به دست آورد.فریده در این مسابقه، در ميان بيش از دو هزار نفر، شرکت کننده در گروه دوازده بهترین آوازخوان جای گرفت.فریده ترانه، عشق به موسیقی را زمانی انتخاب کرد که دو گزینه بیش نداشت: آوازخوانی به قیمت از دست دادن جان و یا هم عقب‌نشینی از یک حرکت پویا و متحول:"بسیار تلخ است که بگویم؛ فامیلم در ایران زندگی می کنند. پدر جان، مادر جان و چند همشیره‌ام در ایران‌اند. من این‌جا با همشیره و یازنه‌ام (شوهر خواهرم) در کابل هستم.وقتی که من در برنامه ستاره افغان شرکت کردم، فامیلم در ایران بودند. بعد هم افراد ناشناس به خودم زنگ می‌زدند و می‌گفتند که نکن این کار را. تو از هرات هستی و از این حرف‌ها ... من زیاد بحث نمی‌کردم و هیچ‌وقت هم به فامیلم نگفتم که این‌طور اتفاق‌های شدید شده. تا این‌که چند تلفن به فامیلم در ایران شد و تهدید تا اندازه شدید شد که باعث بستری شدن مادرم در یمارستان شد.خودم تصمیم قطعی گرفته بودم حالا که به مرحله‌ی بهترین دوازده نفر رسیده‌ام، دیگر شرکت نکنم و ادامه ندهم. پدر جانم فوراً به هرات آمدند. گفتند درست است. خیر! تا این‌جا شرکت کردی؛ ما ممانعت نکردیم. ولی حالا مسأله مرگ و زندگی خود تو شده.باز وقتی گفتند مرگ و زندگی، گفتم من خودم فکر می‌کنم دارم یک جهاد می‌کنم. اگر یکی می‌آید و مرا بی‌گناه و فقط به خاطر هنرم می‌کشد، بیاید بکشد. این شد که من شرکت کردم. فکر نکردم که شاید اتفاقی برای من بیفتد. اما تهدید بسیار زیاد بود".خانم ترانه می‌گويد قبل از این‌که در برنامه ستاره افغان برای انتخاب آوازخوان برتر شرکت کند، از فضای موجود برا ی محدودیت در فعالیت‌های زنان آگاه بوده است؛ اما برای این در برنامه ستاره افغان شرکت کرده است تا دیگر هیچ تابویی برای زنان افغان وجود نداشته باشد:"خوب آدم وقتی راهی را انتخاب می‌کند، مسلماً جنبه‌های مثبت و منفی آن را هم فکر می‌کند. من می‌دانستم که جنبه منفی شرکت در برنامه ستاره افغان شاید برای من به خاطر این‌که یک دختر هستم در افغانستان، بسیار زیادتر از جنبه‌های مثبت آن است.منتهی، خب قبول کردم؛ چون افغانستان رو به پیشرفت است، هر کس از یک طریق باید این کشور را بسازد. این درست نیست بگوییم افغانستان را باید فقط از نظر صنعت بالا ببریم. فکر می کنم آوازخوانی خصوصاً طبقه بانوان که دوباره دارند رشد پیدا می‌کند، بسیار در فرهنگ افغانستان مؤثر است.در این چند دهه‌ی گذشته بسیار ترس بود؛ خصوصاً طبقه بانوان و می‌ترسیدند به اجتماع بیایند شرکت من در برنامه ستاره افغان یک روحیه‌ای شد برای بقیه و اطمینان دارم که خیلی‌های دیگر حالا روحیه بیشتر پیدا کرده‌اند تا وارد اجتماع شوند برای آوازخوانی یا غیر از آوازخوانی، مثلاً صحنه سینما و ...»ترانه می‌گوید خانواده‌اش بزرگ‌ترین حامی وی در برابر همه‌ی تهدیدها بوده و عزم وی برای آوازخوانی را بیشتر تقویت کرده است:"می‌توانم به‌صراحت بگویم که اقوام بسیار نزدیک از این کار من ممانعت شدید کردند. ولی برای شرکت در برنامه ستاره افغان، تنها حامی من، فامیل خودم بود که همیشه پشتیبانی کرد و مرا حمایت کرد. اگر پشتیبانی فامیل باشد آدم ایستادگی مستحکمی دارد و احساس می‌کند یک کوه پشت سرش است. خوشبختانه فامیلم پشتیبان من بودند در حالی که اقارب بسیار نزدیک مثل ماما، عمه یا بچه‌عمه بودند که ممانعت شدید داشتند که من نباید این کار را انجام بدهم.»آن‌گونه که مجريان اين برنامه تلويزيونی می گويند آوازخوانان جوان در برنامه ستاره افغان از طريق رأی مردم به وسیله «SMS» یا پیامک تلفنی از يک مرحله به مرحله ديگر می‌روند و انتخاب نهايی ستاره افغان نيز بر اساس همين روش صورت می‌گيرد. ترانه که حالا در میان دوازده بهترین انتخاب گردیده است و به عنوان هنرمند محبوب میان جوانان افغان مطرح گشته است، از طرح‌هایش برای آینده می‌گوید:
"تلاش خود را ۱۸۰ درجه، ۳۶۰ درجه بیشتر می‌کنم. قبل از شرکت در برنامه ستاره افغان، خب یک تمرینی برای خودم بود. شاید تمرین کمتر می‌کردم، بیشتر می‌کردم، زیاد برایم مهم نبود. وقتی حالا مثلاً در سطح کشور مطرح می‌شود، فقط باید تلاش خود را بیشتر کنم؛ به خاطر این‌که توقعات مردم بسیار بالا می‌رود.فقط به خاطر مردم؛ چون خودم شاید از خودم این توقع را نمی‌داشتم. یک یاد می‌گرفتم و یک آواز برای خود و فامیل می‌خواندم، خلاص. اما حالا نمی‌توانم فقط به خودم یا چیزی که من خودم دوست دارم، اکتفا کنم. حداقل باید ۵۰ درصد برای مردم باشد؛ ۵۰ درصد دیگر به ذوق خودم.»تحول جدیدی که در آخرین دور از رقابت های ستاره افغان از سوی مجریان آن روی دست گرفته شده است، تمرکز روی آهنگ‌های افغانی است و این در حالی‌ست که در اولين دور برنامه ستاره افغان، بيشتر شرکت‌کنندگان آهنگ‌های غيرافغانی چون ایرانی، هندی و تاجیکی را برای اجرا انتخاب می‌کردند.با اين حال «ستاره افغان» در مدت کمی که از عمرش می گذرد توانست محبوبيت زيادی در ميان جوانان افغان پيدا کند. شماری از افغان‌ها بدين باور دارند که اين اقدام در کشف استعدادهای سرکوب‌شده جوانان افغان کمک می‌کند و اگر اين ظرفيت ها از سوی ارگان‌های مسئول رشد داده شود، فصل نوینی در عرصه موسيقی و آوازخوانی افغانستان را شاهد خواهیم بود.
بشنوید:

جاسوس افزاری آلمان به دنبال وزیر تجارت افغانستان



چهارشنبه ۲۳ آوریل (٤ اردیبهشت) اولین گزارش ها حاکی از آن بود که تماس های تیلفونی خانم "سوزانه کل" خبرنگار هفته نامه "شپیگل" با یکی از سیاستمداران افغان، از جانب دستگاه استخبارات خارجی آلمان یا "بی ان دی" مورد شنود قرار گرفته است. تا روزهای پنجشنبه و جمعه هیچگونه تذکری مبنی بر اینکه این سیاستمدار افغان کی هست، مشخص نشد. اما اخبار نشر شده به سوی پنج وزیر آلمانی کابینه دولت افغانستان نشانه رفت، که مدت ها در آلمان زندگی کرده و به زبان آلمانی تسلط کامل دارند. تا اینکه جمعه ۲۵ آوریل (٦ اردیبهشت) مشخص گردید که آقای دوکتور "محمد امین فرهنگ" وزیر تجارت افغانستان با این خبرنگار آلمانی تماس داشته، و ابعاد مطلب طوری افشا شد که همکاری وی با شورشیان طالب را به عنوان جاسوسی دو طرفه خواندند. این مطلب با واکنش تند آقای امین فرهنگ روبروگردید، و در گفتگو با نشریات آلمانی گفت: "به اساس یک دروغ زندگی من و خانواده ام در افغانستان به خطر افتاد، و هر آن ممکن است در یکی از خیابان های کابل مورد سو قصد قرار بگیرم". به علاوه معلوم شد که "بی ان دی" نه تنها کمپیوتر آقای دوکتورفرهنگ، بلکه کمپیوتر تمام وزارت تجارت افغانستان را زیر نظر داشته است. همچنین گفته می شود مطالب بسیار مهمی در ایمیل آقای فرهنگ بوده، که سازمان استخبارات آلمان به آن دست یافته است.اولین روز افشای این خبر، کمیسیون تحقیق پارلمان آلمان که مسایل امنیتی را دنبال می کند این مساله را مورد بررسی قرار داد. تمام نمایندگان احزاب آلمان هم ازین مقوله اظهار نا رضایتی و نا خشنودی کردند. آنها در نخستین گام تقاضا کردند، آقای" ارنس اولا" رییس "بی ان دی" استعفا بدهد.روزنامه های آلمان نیز در واکنش به این اقدام دستگاه استخباراتی کشور خود، اظهار تعجب کردند. آنها نوشتند که چطور ممکن است کشور دوستی مانند افغانستان، مورد نظارت سازمان امنیت آلمان قرار بگیرد. پس ازین افتضاح، وزارت خارجه آلمان خبر داد چند تن از کارمندان اطلاعاتی این کشور به اتهام نظارت و کنترل غیر قانونی نامه های الکترونیکی (ایمیل) وزیر تجارت افغانستان از وظایفشان برکنار شده اند. وزارت خارجه افغانستان نیز با ابراز تاسف ازین اقدام دستگاه استخبارات دولت فدرال آلمان، مراتب تأثر دولت متبوع خود را از طریق مراجع دیپلماتیک بیان داشت. آقای سپنتا در مصاحبه با یکی از روز نامه های آلمانی گفت که ازشنیدن این مطلب شوکه شده است که چطور امکان دارد در کشوری دیموکرات نظیر آلمان، همچو وقایعی پیش بیاید. سپنتا گفته است که در صحبت تیلفونی با وزیر خارجه آلمان آقای "شتاین مایر" نیز، این مطلب را بیان داشته است. در همین رابطه گفت و شنودی داشتم با "سلطان احمد بهین" سخنگوی وزارت خارجه افغانستان، که از نظر خوانندگان گرامی می گذرد.س: واکنش دولت افغانستان در این مورد چه بود؟ ج: البته بخاطر اینکه یک سازمان استخبارات دولت دوست ما چنین کاری را انجام داده است، متأثر هستیم. ما قبلآ این مساله را با مقامات صحبت کرده ایم، و همچنان قرار بود با سفیر جمهوری فدرال آلمان در کابل گفت و گو داشته باشیم. اما ایشان در کابل نیستند. ما امید وارهستیم که این کار کاملآ استثنایی باشد، و دیگر تکرار نشود. یعنی از هیچ جایی تکرار نشود.در عین زمان روابط ما با دولت آلمان روابط بسیار مستحکم است، و امید وار هستیم با این مساله متاثر نشود.س: چه فکر می کنید این عمل سازمان استخبارات آلمان به موقف دولت افغانستان که مستقل خوانده می شود، لطمه وارد نخواهد کرد؟ ج: مقامات دولت آلمان ما را مطمئین ساختند که مساله را بررسی می کنند، و در روابط ما با جمهوری فدرال آلمان تاثیری نخواهد داشت.س: در مستقل بودن دولت افغانستان لطمه وارد نخواهد کرد؟ ج: من فکر می کنم گاه گاهی چنین کاری صورت می گیرد. بنابراین هرچند که این یک کار نادرست است، به هر شکل به هیچ صورت به مستقل بودن ما اثری ندارد.س: ارتباط وزیر دولت افغانستان با طالبان به کشور آلمان چه ربطی دارد؟ زیرا حتی اگر وزیر دولت افغانستان با طالبان ارتباط داشته باشد، بالاخره اینها وزیر این دولت هستند و توسط خود آن هم باید مورد نظارت قرار گیرند. این مساله با آلمان چه ربطی دارد، که واکنش نشان داده است؟ ج: ببینید ما این مساله را با دوستان آلمانی مان مطرح کردیم، و هنوز هم نیاز است که این موضوع بیشتر بررسی شود.س: گفته می شود واکنش دولت افغانستان بسیار سطحی بوده است. برای اینکه از دیر زمانی این مساله وجود داشته، ولی تا هنوز تنها وزارت خارجه این کشور به یک مصاحبه ی رادیویی وزیر مربوطه اتکا کرده است. در حالی که اصل دیپلماتیک که در چنین وضعیتی اعتراض دولت ها با احضار سفیر کشور مقابل به این کشور رسانیده می شود، رعایت نگردیده است. آیا این ناشی از روابط نیک آقای دوکتور رنگین دادفر سپنتا با آلمانهاست؟ ج: نه به هیچ صورت! ما هفته گذشته روز دوشنبه سفیر جمهوری فدرال آلمان را خواستیم، اما ایشان در کابل نبودند. زیرا در یک سفر رخصتی رفته بودند. مجردی که به کابل بیایند، ما ایشان را می خواهیم و این مساله را مطرح می کنیم.س: گام های بعدی دولت افغانستان درین زمینه چه خواهد بود؟ ج: یک هیئات آلمانی امروز ۲٦ آوریل (٧ اردیبهشت) به کابل می آیند، و این مساله با ایشان مطرح می شود. بعدآ با سفیر جمهوری فدرال آلمان نیز طرح خواهد شد. س: پیامد این مساله بر روابط کشور های آلمان و افغانستان چه خواهد بود؟ ج: روابط ما بسیار روابط دوستانه و محکم است. ما از حمایت کامل نظامی و ملکی دولت آلمان برخوردار هستیم، و امیدواریم که این مساله بر روابط ما تاثیری نگذارد.س: چه فکر می کنید روابط کشور آلمان با افغانستان مشروط نیست؟ همین عمل نشان نمی دهد که روابط شان تا اندازه ای شرط ها یا پیش شرط هایی دارد؟ زمانی که وزیر دولت افغانستان مکالماتش ازجانب دستگاه استخبارات آلمان زیر نظارت گرفته می شود، می توان از همکاری صادقانه صحبت کرد؟ ج: نه به هیچ صورت! این یک عملی است که ما امیدوار هستیم هیچگاهی دیگر تکرار نشود. آنها هم ما را مطمئن ساختند، که چنین چیزی در آینده تکرار نمی شود.

قوم کوچی، از امتیاز تا حق



نشست مجلس نمایندگان افغانستان چهارشنبه ۲١ فروردین ماه (٩ آوریل) سال جاری از سوی شماری از اعضای خود تحریم شد. این تحریم بدنبال آن رخ داد، که مجلس مورد اشاره در پیش نویس قانون انتخابات ماده ای را به سود "کوچی ها" به تصویب رساند. به گفته تحریم کنندگان معترض، این ماده مخالف قانون اساسی کشور می باشد. ماده مورد اشاره که به گفته نمایندگان حاضر در مجلس و کوچی ها با اکثریت آرا تصویب شده است، به این قوم حق می دهد در تمام ولایات افغانستان حوزه های رای دهی داشته باشند، و ده کرسی مجلس نیز به آنها تعلق بگیرد. این در حالیست که بر اساس قانون اساسی این کشور، هیچ قومی نسبت به قوم دیگر برتری ندارد. بنابراین نمایندگان معترض می گویند دادن حق رای دهی به کوچی ها در تمام ولایات و داشتن حد اقل ده کرسی در مجلس، به معنی امتیاز دهی برای یک قوم خاص می باشد.اما مساله تنها این نیست. بلکه تشنج زمانی مجلس را به تعلیق کشانید که "علم گل" یکی از نمایندگان کوچی ها درمجلس، در سخنانش این قوم را باشندگان اصلی افغانستان خواند و اقوام دیگر درین کشور را "مهاجر" خطاب کرد.با سخنان "علم گل" مجلس به هرج و مرج کشانیده شد، و نمایندگان دیگر اقوام به رسم اعتراض محل کار خود را ترک کردند. اینک با گذشت دو هفته از تشنج در این مجلس، دامنه ی اعتراضات فراتر رفته و دست کم صد نماینده به جمع معترضین پیوسته اند. این عده می گویند علم گل باید برای سخنانش از سایر نمایندگان اقوام افغانستان معذرت خواهی کند. اما وی هنوز بر گفته خود تاکید دارد، و خاطر نشان می کند که جز حقیقت چیزی نگفته است.کوچی؟ کوچی ها از عشاير افغانستان هستند، که به طور سنتی در فرآيند سياسی این کشور مورد معاملات سیاسی قرار گرفته اند. به این مفهوم که برای گرفتن امتیازات قومی از سوی دولت های حاکم، روی آنها معامله شده است. این قوم از جمله آسيب ديده ترين جوامع افغان هستند، که از جنگ، ميادين مين و خشکسالی به شدت صدمه دیده اند. آنها همچنین از فراگیری علم و تحصیل بازداشته شده اند. به دليل نبود سرشماری قابل اعتماد در افغانستان، افرادی نظير مورخان، جامعه شناسان و اسناد تاريخی جمعيت هر قوم درین کشوررا تعيين می کنند. بنابرین هیچ کس نمی داند جمعيت کوچی ها واقعا چقدر است. اما در لویه جرگه (مجلس بزرگ) تصویب قانون اساسی که نمایندگان به صورت انتخابی بدان راه یافته اند، کوچی ها ۲٦ کرسی از مجموع ١۵٠١ کرسی این مجلس را به دست آورده اند. دامداری اساسی ترین پیشه کوچی هاست، و تنها منبع عایداتی آنها مالداری می باشد. این قوم در فصل های مختلف در تمامی ولایات افغانستان سفر می کنند، و برای مدتی در آنجا مسکن گزین می شوند. زمامدارن افغان در اوايل سال های هزار و سيصد خورشيدی احکام مکتوبی صادر کرده اند، که در آنها مسير حرکت کوچی ها در سفرهای بهاری شان از مناطق سردسير به گرمسير، و به همراه چراگاه هايی در همين مسير مشخص شده است. اما بومیان امروز چنین مدارکی را به دلیل آنکه دیگر آن حاکمیت و حاکمان برحال و در قید حیات نیستند، بی اعتبار می دانند و برای کوچی ها حق ورود به محلات خود را نمی دهند. درگیری؟ بیش از یک قرن است که در افغانستان ميان کوچيان و ساکنان محلی درگيری های شديدی روی می دهد. این در گیری ها در کنار تلفات جانی، خسارات مالی فراوانی نيز برای هر دو طرف بر جا می گذارد. اما با پایان یافتن درگیری میان طرفین، مناقشه به پایان نمی رسد. چراکه مناقشه اساسی بر سر تصاحب زمين و چراگاه ها می باشد، که در یک سال اخیر شدت بیشتری هم یافته است. آخرین درگيری میان کوچی ها و بومیان در بهسود ولايت وردک، این مساله را بیش از هر زمان دیگر داغ تر کرده، و محراق توجه ساخته است .با گسترش دامنه ی بحران میان کوچی ها و بومیان در ولایت مورد اشاره، این تنش ها منجر به درگیری های مسلحانه گردید. درگیری هایی که ۲ کشته و ٦ زخمی از هر دو سو برجا گذاشت. مناقشات به حدی بالا گرفته بود، که پس از پنج هفته "حامدکرزی" رئيس جمهور افغانستان دست به کار گشت و از کوچیان خواست تا از بهسود خارج شوند.همچنان دفتر نمایندگی سیاسی سازمان ملل متحد در افغانستان (یوناما)، درگیری میان کوچی ها با مردم محلی را نگران کننده خواند. این دفتر از دولت آقای کرزی خواست تا برای جلوگیری از ادامه درگیری ها، نیروهای امنیتی بیشتری را در این ولایت مستقر کند. اما در عین حال تنها به این پیشنهاد بسنده نکرد، و خود نیز دو هیات را برای بررسی اوضاع بهسود اعزام نمود. راه حل؟ سرانجام با گذشت بیش از یک قرن بازی روی سرنوشت هزاران کوچی از سوی زمامداران افغان، چنان به نظر می رسد که دولت این کشور می خواهد به مشکلی زیر عنوان کوچی گری پایان دهد. زیرا پس از درگیری های اخیر در ولایت وردک، مقامات کشور از اسکان کوچی ها خبر داده اند. "وحیدالله سباوون" که در راس هیات دولتی برای پایان دادن به بحران اخیر میان کوچی ها و باشندگان بهسود از جانب رییس جمهوری مامور گشته است، در این پیوند گفت :"دولت افغانستان در نظر دارد در مناطق و ولایات مختلف کشور، ١۲ شهرک رهایشی برای اسکان کوچی ها احداث کند". وی همچنین اعلام کرد که خانه های رهایشی در این شهرک ها، به صورت اقساط در اختیار آن دسته از خانواده های کوچی قرار خواهد گرفت، که مایل به اسکان گزیدن در این نقاط باشند. او در ادامه اضافه نمود که روند اسکان کوچی ها در تمامی نقاط افغانستان خواهد بود. اما به مکان دقیق شهرک ها اشاره نکرد، و نگفت که چه زمانی کار بالای این شهرک ها آغاز خواهد گشت. بافت پیچیده قومی در افغانستان سبب شده است، تا گاه گاهی درگیری های کوچک درین کشور به تشنجات بزرگ قومی مبدل گردد. نمایندگان اقوام افغانی بدین باورند که دیگر فصل امتیاز دهی و بهره برداری به نام های مختلف از قوم های این کشور به پایان رسیده، و زمان آنست تا دولت نیز برای بهره برداری از قشر آسیب پذیر و محروم کوچی ها نقطه پایانی بگذارد.


این مطلب را روی سایت واشنگتن پریزم بخوانید

کمک به طالبان: اشتباه یا تحریف؟



در حالی که شهروندان افغان نگران قدرت گیری دوباره شورشیان طالب درین کشور هستند و در مورد منابع تمویل کننده آنها پرس و جو می کنند، نشر خبر کمک تسلیحاتی بالگردان نیروهای ائتلاف به یکی از فرماندهان معروف طالبان همه را شوکه کرده است. این اتفاق در ولایت زابل در جنوب این کشور رخ داد. هرچند پیش ازین نیز شایعاتی مبنی بر کمک تسلیحاتی نیروهای ائتلاف به طالبان وجود داشت، اما این نخستین بار است که "کمیسیون امنیت داخلی" مجلس نمایندگان افغانستان با فراخوانی رییس اداره امنیت ملی این کشور، خواستار روشن شدن این قضیه گردیده است."امرالله صالح" رییس اداره امنیت ملی افغانستان به کمیسیون مورد اشاره فرا خوانده شد، تا در مورد پرتاب یک کانتینر سلاح و مواد خوراکی از سوی بالگردهای نیروهای خارجی در شهرستان ارغنداب در ولایت زابل معلومات دهد. این کانتینر به نزدیکی منزل یک تن از فرماندهان معروف طالبان افتاده است. "فضل عظیم زلمی" (مجددی) رییس کمیسیون مورد اشاره پس از گفت و گوهای پشت درهای بسته با رییس اداره امنیت ملی افغانستان، به خبرنگاران اطلاع داد که یک کانتینر مملو از سلاح و مواد خوراکی که از ولایت قندهار در جنوب این کشور بلند شده بود، به وسیله ی بالگرد های نیروهای ائتلاف به ولایت زابل انتقال یافته و به منزل "ملا علم" فرمانده معروف طالبان درین ولایت پرتاب گردیده است. آقای مجددی در ادامه افزود: "کمیسیون ما اطلاعاتی داشته که قبلآ در آنجا (ولایت زابل) از طرف ملا علم فرمانده محلی طالبان آمادگی گرفته شده بود، و حتی امنیت ساحه نیز از سوی این گروه تأمین گشته بود. به طوری که آنها (طالبان) در جریان بودند، که برایشان محموله ای پرتاب می شود"امرالله صالح نیز پرتاب سلاح و مواد خوراکی از سوی نیروهای ائتلاف را رد نکرد. اما گفت که این نیروها حین اکمال یکی از پایگاه های دورافتاده پلیس افغانستان در ارغنداب، به صورت اشتباهی مواد متذکره را خارج از منطقه دستور داده شده پرتاب کردند. در نتیجه این اشتباه، مواد مورد اشاره به دسترس طالبان افتاده است. آقای صالح با صندوق کوچک خواندن کانتینر مورد اشاره و رد وجود مهمات در آن، خاطرنشان کرد: "اصلآ نیروهای ائتلاف محموله ی را برای طالبان نداده اند. بلکه در جریان اکمال کردن یکی از پایگاه های پلیس افغانستان هماهنگی اشتباهی رخ داده بود. به عبارت دیگر یک صندوق بسیار کوچک که در آن اندکی مواد غذایی و چند میل سلاح بود، اشتباه به محل دیگری پرتاب شد که بعد از آن به دست طالبان افتاد"اما پیش از فراخوانی رییس اداره امنیت ملی افغانستان به کمیسیون امنیت داخلی مجلس نمایندگان این کشور، "گلاب شاه علی خیل" معاون والی زابل در گفتگو با رسانه ها خاطرنشان کرده بود، که کانتینر مملو از مهمات و مواد غذایی از سوی بالگرد های نیروهای ائتلاف به این ولایت پرتاب گردیده است. وی در ادامه افزود: "بله چنین شواهدی وجود دارد که چرخبال های نیروهای ائتلاف کانتینری را به زمین پرتاب کرده، که به دست طالبان افتاده است. گفته می شود این کانتینر پر از سلاح و مهمات بوده است، و مردم محل آن را اطلاع داده اند."در همین حال "ژنرال کارلوس برانکو" سخنگوی نیروهای آیسف در کابل که در یک نشست خبری صحبت می کرد، با رد ادعای کمک به شورشیان از جانب نیروهای ائتلاف آنرا بی مفهوم خواند. وی در این مورد اظهار داشت: "این یک نظر بسیار بی مفهوم است، که اگر ما بگویم آیسف به شورشیان اسلحه می دهد و یا از آنها حمایت می کند. متاسفانه به ارتباط مساله ای که شما اشاره کردید، آن یک اشتباه در هماهنگی بوده است که کانتینر به دست طالبان افتاد " انکار از کمک تسلیحاتی به شورشیان طالبان از جانب نیروهای ائتلاف در حالی صورت می گیرد، که شماری از سربازان ارتش ملی افغانستان که در جنوب این کشور مصروف مبارزه با طالبان هستند، نظراتی دیگر ابراز می کنند. آنها می گویند که پس از اشغال پایگاه های طالبان در مناطق مختلف در جنوب این کشور، در این پایگاه ها مواد خوراکی ای را یافته اند که تنها به دسترس نظامیان خارجی بوده و در بازارهای افغانستان دستیاب نمی باشند. همچنان شایعاتی وجود دارد که شماری از سربازان ارتش ملی افغانستان برای رفتن به نبردهای جنوب این کشور آماده نبوده، و صفوف ارتش این کشور را ترک کرده اند. چراکه براساس خبر های تائید ناشده در جنوب افغانستان، این تنها نظامیان این کشور هستند که هدف گلوله باری طالبان قرار می گیرند. در حالی که با وجود حضور گسترده نظامیان خارجی درین مناطق، این نیروها کمترین آسیب ازعملیات های طالبان را برداشته اند.این روند سبب گشته که گفته شود که (نیروهای ائتلاف) با قراردادهای مقطعی و امتیاز دادن به شورشیان، سبب تقویت این نیروها شده اند.

پرسه کابوس طالبان در مجلس افغانستان



شماری از خبرنگاران رسانه ها در مجلس نمایندگان افغانستان خبر از پیش نویس طرحی در این مجلس داده اند، که افغانستان را به دوره "طالبانی" رجعت می دهد.البته تا هنوز هیچ تبصره یا خبری از رسانه های داخلی افغانستان در مورد طرح "طالبانی کردن" این کشور منتشر نشده است. اما خبرنگار مجلسی تلویزیون خصوصی طلوع در یادداشتی که به دسترس نهادهای حمایت از آزادی بیان در افغانستان رسیده، از پیش نویس طرحی سخن گفته که مجلس مورد اشاره در برابر آزادی های فردی و اجتماعی درین کشور روی دست گرفته است.این طرح که گفته می شود از جانب "ملاتاج محمد مجاهد" رییس "کمیسیون مبارزه با مواد مخدر و مفاسد اخلاقی" مجلس مطرح گردیده، تا هنوز به جلسه ی عمومی این مجلس ارائه نشده است. بنابراین در حقیقت در مرحله بسیار ابتدایی و به دور از دسترس رسانه ها قرار دارد. اما گزارش های درز کرده به نهادهای دفاع از آزادی بیان در افغانستان، به طرح جدید از برگرداندن وضعیت افغانستان به شش سال پیش اشاره دارد. طرح "طالبانی کردن" افغانستان شامل مواردی است، که از خطوط اساسی مبارزه طالبان در برابر دولت افغانستان و نیروهای خارجی درین کشور می باشد. درین طرح به مسائلی از پوشاک مردان و زنان گرفته تا ممنوعیت استفاده از بلند گوها در محافل خوشی اشاره شده، و برای تطبیق آن نیز راهکارهایی ارائه گردیده است.
نکات کلیدی در طرح کمیسیون مبارزه با مواد مخدر و مفاسد اخلاقی مجلس نمایندگان افغانستان
درین طرح مردان از به گردن انداختن گلوبند، پوشیدن شلوار های طرح دار، استفاده از دست بند، گوشواره و تی شرت، ممنوع شده اند. داشتن موهای بلند برای آنان هم، غیر اسلامی خوانده شده است. طرح مورد اشاره همچنین کبوتر بازی، جنگ حیوانات و بازی با پرندگان راغیر اسلامی خوانده، و از ممنوعیت گفتگوی زنان و مردانی بر روی جاده ها و اماکن عمومی یاد کرده است، که از خانواده های یکدیگر نباشند. در عین حال استفاده از بلند گو در محافل خوشی و رستوران ها غیر اسلامی خوانده شده، و شرط بندی در باشگاه های سنوکر ممنوع گردیده است.طرح مذکور فراتر ازین هم رفته، و خواستار توقف پخش برنامه های گمراه کننده برای جوانان از جانب رسانه های دیداری، شنیداری و شرکت های تلویزیون های کابلی درین کشور گشته است. در عین حال مردم را از فروش و نگه داشتن "دی، وی، دی" و تصاویر ممنوع ساخته است. بر اساس این طرح استفاده از الفاظ رکیک و زشت برای کودکان و زنان در اجتماع هم، خلاف اسلام خوانده می شود.در عین حال زنان به رعایت کامل حجاب اسلامی دعوت شده اند، و از آنها خواسته شده است تا از دستمال هایی استفاده کنند که موهای شان را به صورت کل بپوشاند.همچنین مقرر شده که پس از اینکه مجلس پیشنهاداتی را که در طرح کمیسیون مبارزه با مواد مخدر و مفاسد اخلاقی مجلس نمایندگان آمده تصویب کرد، نیروهای پلیس افغانستان ملزم به اجرای آن می باشند. درین طرح برای این نیروی انتظامی اختیاراتی در نظر گرفته شده است. بر اساس این اختیارات در صورت عدم رعایت مفاد این طرح از سوی شهروندان، پلیس قادر به دستگیری و رفتار اصولی با آنها می باشد.
شیوه های برخورد با متخلفین در طرح مذکور به شماری از مجازات های نقدی اشاره شده، و شیوه های برخورد با آن واضح گردیده است. برای نمونه جریمه ی نقدی برای کسانی که با پرند گان بازی می کنند، ١٠٠٠ افغانی مشخص گشته است. برای رسانه هایی که از دستور این طرح سرکشی کنند نیز، ۵٠٠٠ افغانی جریمه نقدی در نظر گرفته شده است.
رستوران ها و یا تالار های عروسی که اجازه برگزاری محافل مختلط زنان و مردان را می دهند، ١٠ هزار افغانی جریمه خواهند شد. در عین حال کسانی که به جنگ پرندگان (مرغ جنگی بازی سنتی محلی افغانستان) می پردازند، مجبور به پرداخت ١٠٠٠ افغانی خواهند بود.طرح "طالبانی کردن" افغانستان زمانی در دستور کار کمیسیون مبارزه با مواد مخدر و مفاسد اخلاقی مجلس نمایندگان قرار می گیرد، که این مجلس دو هفته پیش طرحی را به تصویب رساند که در آن تلویزیون های خصوصی درین کشور از نشر سریال های هندی بازداشته شده و از رقص باهمی زنان و مردان انتقاد شده بود.شماری از نمایندگان بدین باورند که طرح ممنوعیت نمایش سریال های هندی در رسانه های دیداری و طرح جدید برای ممنوعیت شماری از آزادی های فردی و اجتماعی درین کشور، برگشت به دوره طالبان خواهد بود.این تلاش ها به دنبال علاقه مندی حامد کرزی رییس جمهوری اسلامی افغانستان برای شرکت دادن طالبان در قدرت مطرح می شود. اما شماری از نمایندگان مردم در مجلس بدین باورند که طرح هایی ازین دست، پیش زمینه های دولت افغانستان برای آغاز گفتگو و مذاکره با طالبان می باشد. یعنی دقیقا همان موردی که در آن رییس جمهور حامد کرزی خواستار شرکت گروه طالبان در انتخابات آینده ریاست جمهوری افغانستان در سال آتی گشته است.

حمایت ایران از شورشیان افغانستان، یا شوخی سیاستمداران افغان؟



مقام های ارشد آمریکا و بریتانیا ایران را به حمایت تسلیحاتی از شورشیان افغان متهم کرده، و از لزوم اقدام برای قطع این کمک هاسخن می گویند. در همین حال "رنگین دادفر سپنتا" وزیر امور خارجه جمهوری اسلامی افغانستان در سومین دور از روند حسابدهی حکومت به ملت در روز چهارشنبه ٢١ فروردین (٩ آوریل)، گفت که هیچ مدرک و دلیلی دال بر دخالت ایران در امور داخلی افغانستان و کمک تسلیحاتی به شورشیان درین کشور وجود ندارد. شوخی سیاسی آقای سپنتا که در روز مورد اشاره در باره روابط افغانستان با کشور های همجوار صحبت می کرد، اظهار داشت: "می خواهم بدون هر نوع تعارف دیپلماتیک و بسیار صریح و روشن بگویم که هرچند شایعاتی مبنی بر مداخله جمهوری اسلامی ایران . غیره و غیره وجود دارد، اما تاکید می کنم که وزارت خارجه افغانستان هیچ نوع سند و دلیلی مبنی بر اینکه جمهوری اسلامی ایران به مخالفان دولت افغانستان اسلحه و یا آموزش بدهد، در دست ندارد."وی اظهارات اخیر سفیر افغانستان در واشنگتن را شوخی سیاسی عنوان کرد، و افزود: "سفیر ما در ایالات متحده آمریکا در یک سخنرانی گفته بود که ما خود نمی توانیم همسایه های خودمان را انتخاب کنیم. گپ ها و شایعاتی هم هست، که ایران در برابر افغانستان سیاست دوگانه دارد."تاثیر روابط تنش آلود غرب با ایران، بر افغانستان مقام های غربی به ویژه انگلیسی ها و آمریکاییان در ماه های اخیر دولت ایران را متهم کرده اند، که به نیروهای طالبان و مخالفان دولت جمهوری اسلامی افغانستان کمک تسلیحاتی می کند. از جمله خانم "کاندولیزا رایس" وزیر امور خارجه آمریکا ایران را متهم کرد، که امنیت کشورهای 'دوست و متحد آمریکا' در منطقه را به خطر می اندازد. "نیکلاس برنز" معاون حانم رایس و "رابرت گیتس" وزیر دفاع آمریکا نیز، از ارسال اسلحه از ایران به افغانستان برای تقویت شورشیان این کشور سخن می گویند. اما مقام های ایرانی مکررا این اظهارات را رد کرده اند. حتی "محمود احمدی نژاد" رئیس جمهور این کشور در سفرش به کابل، ایران و افغانستان را قربانیان تروریسم عنوان کرده و افزوده است: "هم افغانستان و هم ایران، از تروریسم آسیب دیده اند. ایران قربانی تروریسم سازمان یافته، تروریسم مورد حمایت بعضی از قدرتها، و تروریسم بسیار خشن و غیراخلاقی است." وی با انتقاد از مبارزه نظامیان غربی به ویژه آمریکاییان در افغانستان در برابر تروریسم، گفت: "کانون هایی در دنیا هستند که وظیفه آنان تولید تروریسم است، و اینها مورد حمایت هستند. اما با شاخه های این کانون که در دشت ها و کوه ها است، مبارزه می شود."جایگاه افغانستان در روابط تنش آلود غرب با ایران آقای سپنتا در سومین دور از روند حسابدهی حکومت افغانستان به مردم این کشور، با اشاره به تنش های بین المللی در روابط ایران و جهان غرب گفت: "ما می خواهیم که کشور های بزرگ، افغانستان را از تنش های خود دور نگه دارند. ما نمی خواهیم شامل تنش های میان ایران و کشورهای غربی شویم. هر قدر هم که این تنش ها گسترش بیابد، باز سیاست ما بیرون کردن افغانستان از آنهاست. سیاستی که مبتنی بر صلح و منافع ملی افغانستان می باشد. ما می خواهیم با تکیه بر غرور ملی افغانی، همچنان به سیاست دوستی خود با جمهوری اسلامی ایران ادامه بدهیم." سپنتا در مورد اتهاماتی که مقام های بلندرتبه آمریکایی و بریتانیایی از جمله وزیران خارجه این کشورها و نمایندگان سیاسی شان در مورد نقش منفی ایران وارد می کنند، خاطر نشان کرد: "می خواهم روشن و واضح برایتان بگویم که آنچه را وزارت خارجه ایران و رییس جمهور این کشور -و نه کسان دیگر- می گویند، برایمان جدیست."آینده افغانستان در روابط تنش آلود غرب با ایران آگاهان امور افغانستان می گویند در شرایطی که ایالات متحده آمریکا که از کمک دهندگان دست اول به افغانستان می باشد ایران را بزرگترین تهدید برای دولت نو پای افغانستان می خواند، اظهارات مثبت وزیر امور خارجه جمهوری اسلامی افغانستان در مورد نقش مثبت جمهوری اسلامی ایران نشانگر موقعیت دشوار افغانستان در رابطه با دو کشور اثرگذار -اما دارای روابط تنش آلود-، می باشد. به باور این آگاهان هر دو کشور که دولت جمهوری اسلامی افغانستان از آنها به عنوان کشورهای دوست یاد می کند، دارای منافع راهبردی و سیاسی متقابل می باشند. لذا این دو در یک نقطه افغانستان را در شرایطی قرار خواهند داد، که باعث از دست دادن هر دو کشور شود. آگاهان مورد اشاره تاکید می کنند که در شرایط فعلی که افغانستان به کمک قدرت های بزرگ بیشتر نیاز دارد، می باید روی اهداف راهبردی و سیاسی این قدرت ها نیز تمرکز کند.

افغانستان در اجلاس بخارست؛ حاشیه ی مهمتر از اصل



بیست و شش کشور عضو "پیمان آتلانتیک شمالی" (ناتو) در آخرین اجلاس این پیمان در بخارست پایتخت رومانی، بیشتر روی پذیرش اعضای جدید و مسأله جنجال برانگیز سپر دفاعی موشکی ایالات متحده آمریکا تمرکز داشتند. اما برجستگی ناکامی های این پیمان در افغانستان، به حاشیه ای مهمتر از اصل درین اجلاس مبدل گشت.خبر اعزام ۸٠٠ سرباز تازه نفس فرانسوی برای میدان های گرم نبرد در جنوب افغانستان، سبب خشنودی ایالات متحده آمریکا گردید. اما این اقدام سود مهم دیگری هم داشت، و در واقع خطر دودستگی این پیمان غربی را تا حد زیادی کاهش داد. خطری که به باور برخی کارشناسان شکاف پیش آمده در این اتحاد را، به شکست ناتو در افغانستان تعبیر می کرد. شکستی که در صورت وقوع، تاثیرش بر پیمان آتلانتیک شمالی، هم ردیف اثر مخرب شکست آمریکا در جنگ ویتنام بر پیمان سیتو خوانده می شود.کمااینکه پیش ازاین مجلس کانادا تهدید کرده بود که در صورت خودداری سایر اعضای این پیمان برای ارسال سربازان بیشتر به افغانستان، کانادا نظامیانش را از افغانستان خارج خواهد کرد. جدا ازین، در اجلاس مذکور دو مورد دیگر نیز نشان داد که افغانستان کماکان در صدر فهرست الویت های جهانی قرار دارد. مورد نخست این بود، که "رابرت گیتس" وزیر دفاع ایالات متحد خبر تعهد "رییس جمهور بوش" برای تقویت نیروهای آمریکایی مستقر در افغانستان و افزایش شمار نظامیان آن کشور تا سال ٢٠٠٩ (١٣۸۸) را اعلام نمود. تاکید "بان کی مون" دبیر سازمان ملل به حمایت دراز مدت کشورهای جهان به ویژه ناتو از افغانستان، مورد دیگر محسوب می شود.
در ماموریت افغانستان، ناتو در کجای راه است؟
ماموریت ناتو در افغانستان به طور کلی در قالب پنج مرحله مطرح شده است. نخستین مرحله به برقراری ثبات در کابل و اطراف آن اختصاص دارد. گسترش جغرافیایی عملیات این نیروها، مرحله دوم می باشد. برقراری ثبات کلی، مراحل گذار، و نقل و انتقال نیروها، سه مرحله بعدی را تشکیل می دهند. طبق اعلام این سازمان، "تنها دو مرحله اول این عملیات به پایان رسیده است، و هنوز مراحل سوم، چهارم و پنجم در حال اجرا می باشند."مرحله اول اجرا شده از سوی این نیروها (ناتو/ آیسف) تا اکتبر ٢٠٠٣ (مهر ماه ١۳۸٢)، تنها به کابل و نواحی اطراف آن محدود می شد. اما پس از مذاکرات انجام شده میان "حامد کرزی" رئیس جمهوری موقت وقت افغانستان و "لرد رابرتسون" دبیر کل سابق ناتو، و همچنین طبق قطعنامه ١۵١٠ شورای امنیت سازمان ملل متحد، دامنه عملیات ایسف فراتر از کابل رفت تا در فاز دوم شامل تمام افغانستان شود. بدین ترتیب ماموریت نیروهای ناتو در قالب نیروهای بین المللی آیسف به تمام سرزمین افغانستان گسترش یافت، تا منطقه ای در حدود ٦۵٠ هزار کیلومتر مربع را در بربگیرد. نیروهای آیسف در مرحله دوم از مأموریت خود در افغانستان، به پنج قرار گاه منطقه ای به صورت تقریبی مرکز: ٣ هزار، شمال: ٤ هزار، شرق: ١۵هزار، جنوب: ١٩ هزار، و غرب: ٢۳٠٠ نفر، تقسیم شده اند. با این حال ناتو از پنج الویت کاری در ماموریت هایش برای افغانستان، تنها دو مورد از آن را به پایان رسانیده است.
آیا ناتو در افغانستان موفق بوده است؟
در سال ٢٠٠۳ (١٣۸٢) "یاب دهوپ شفر" دبیر کل ناتو در بازدید از نیروهای این پیمان که در افغانستان مستقر بودند، اهداف نیروهای آیسف را در پنج مورد "برقراری امنیت و نظم در کشور افغانستان؛ کمک به مقامات افغان به منظور برقراری نظم، اجرای قانون اساسی و برگزاری انتخابات سراسری؛ بهبود توانایی های نیروهای پلیس و ارتش افغانستان به منظور خلع سلاح گروه های غیر قانونی؛ راه اندازی و اداره فرودگاه بین المللی کابل و مدیریت پروازها؛ بهبود وضعیت امنیتی و اتخاذ تدابیر لازم در این راستا"، خلاصه کرد. درین میان تنها مورد موفقیت آمیز که از جانب نیروهای ناتو در افغانستان به پایان رسیده است، برگزاری انتخابات سراسری در این کشور می باشد. اما در مأموریت هایش برای تقویت نیروهای ارتش و پلیس افغان جهت خلع سلاح گروه های غیر قانونی؛ اداره فرودگاه بین المللی کابل که تنها فرودگاه پایتخت افغانستان می باشد، و کاملآ به قرارگاهی برای نظامیان مبدل گشته؛ و بهبود وضعیت امنیتی درین کشور؛ ناکام بوده است.
فصل نوین در ماموریت ناتو برای افغانستان
یکی از موضوعات کلیدی مطرح شده از جانب رییس جمهوری اسلامی افغانستان در آخرین اجلاس ناتو، خروج نظامیان این پیمان از کابل پایتخت این کشور بود. این خروج، ماموریت این نیروها در افغانستان را وارد فصل نوینی می کند. حامد کرزی همچنین در بخارست از ناتو خواسته است، تا تأمین امنیت پایتخت را به نیروهای انتظامی افغان واگذار کنند.جالب است که درست همزمان با این درخواست، پایتخت افغانستان چهره نظامی و حالت فوق العاده به خود گرفته است. به طوری که حضور نیروهای امنیت ملی، و ارتش و پلیس ملی این کشور در گوشه و کنار شهر، به صورت گسترده ی افزایش یافته است .ولی سووالی که مطرح می گردد اینست که آیا با واگذاری تآمین امنیت شهروندان کابل به نیروهای امنیتی افغان، این نیروها قادر خواهند بود تا ازین ماموریت موفق بدر آیند؟ آنچه را تجربه از ولایت های همجوار کابل نشان می دهد، اینست که نیروهای امنیتی افغان فاقد چنین ظرفیتی می باشند. چراکه شماری از ولایات همجوار کابل به دلیل نقش کمرنگ این نیروها، شبها در تصرف شورشیان طالب به سر می برند و حاکمیت دولتی تنها در خلال روز در آن ولایت ها برقرار می باشد. در عین حال پیشنهاد رییس جمهوری اسلامی افغانستان برای سپردن امنیت کابل به نیروهای امنیتی افغان، با واکنش های متفاوت شهروندان کابل روبرو گردیده است.ابتدا شماری از باشندگان این شهر که از آمدوشد کاروان های نظامی ائتلاف ناتو /آیسف درجاده های آن به ستوه آمده اند، ازین پیشنهاد استقبال کرده اند. زیرا زمانی که کاروان های نظامیان خارجی از جاده ای عبور می کنند، باید همه خود رو ها، افراد پیاده و حتی دوچرخه ها تا عبور آنها متوقف گردند. این عمل نظامیان خارجی، سبب بی نظمی در روند ترافیک شهری می شود.دسته دوم شماری از افرادی هستند، که با این پیشنهاد مخالفت نشان داده اند. این دسته از شهروندان کابل بدین باورند که تا هنوز شماری از فرماندهان پیشین با ساز و برگ نظامی خود در کابل حضور دارند، که به عنوان تهدیدی بالقوه برای بی ثبات سازی این شهر محسوب می شوند. به طوری که تنها مانع فعالیت این گروه ها، حضور نظامیان خارجی در داخل کابل می باشد.

مصاحبه اختصاصی با دکتر رحیم شیرزوی سفیر کبیر جمهوری اسلامی افغانستان در لندن



اشاره : این مصاحبه در پایان دیدار گروهی از خبرنگاران افغان و پاکستانی که برای سفر مطبوعاتی و دوره آموزش های کوتاه مدت خبرنگاری به مدرسه اقتصاد و علوم سیاسی لندن سفر کرده بودند، با محترم دکتر رحیم شیرزوی سفیر کبیر جمهوری اسلامی افغانستان مقیم لندن انجام یافته است.
س: شما که سفیرکبیرجمهوری اسلامی افغانستان در لندن هستید، به خوبی می دانید که نظامیان بریتانیایی بیشترینه در ولایت جنوبی و ناآرام هلمند مستقر می باشند. از دیدگاه شما چرا نا آرامی ها در هلمند همچنان ادامه دارد، و چه راهی این ولایت را به صلح می رساند؟ چرا تا هنوز با وجود حضور نظامیان بریتانیایی، ثبات در هلمند وجود ندارد؟
دکتر رحیم شیرزوی: جنگ در ولایت هلمند از دیرزمانی وجود داشته، و حالا نیز ادامه دارد. اما گمان می کنم که اقدام اخیر رییس جمهوری اسلامی افغانستان حامد کرزی برای تقرر مقامات جدید درین ولایت، در پایان دادن به نا آرامی ها موثر واقع شده است. مقامات جدید در تلاش نزدیک شدن با طالبان برای دست کشیدن از جنگ هستند. این همان خط مشیی است، که رییس جمهوری اسلامی افغانستان حامد کرزی می خواهد که آشتی ملی بیاید و طالبانی که می خواهند در افغانستان زندگی کنند، بیایند و زند گی کنند.
اما این مساله به زمان بیشتر نیاز دارد. برای اینکه شما می دانید شماری از طالبان به دست خارجی ها اداره می شوند. آنها پول و چیز های می خواهند، تا خود را برای پیوستن به صلح آماده سازند. این تصمیم آقای کرزی می تواند به مرور زمان از شدت نا آرامی ها بکاهد، و تا آن زمان طالبان هم قانون اساسی افغانستان را بپذیرند. با پذیرش قانون اساسی از جانب طالبان، دیگر هیچ مشکلی نخواهد بود. ما خوشحال هستیم که اگر طالب باشد یا هر گروه دیگر، بیایند و قانون اساسی را بپذیرند و زندگی کنند. آقای کرزی برایشان وعده کمک هایی را نیز سپرده اند. من فکر می کنم که اگر دست خارجی ها قطع شود، مشکل افغانستان حل خواهد شد.
س: شما به نقش خارجی ها در تشدید بحران در افغانستان اشاره کردید. شماری از باشندگان هلمند بدین باورند که هرچند این ولایت با پاکستان مرز مشترک دارد و تروریستان از خاک پاکستان به آنجا می آیند، اما برخی از ولایات دیگر نیز هستند که با پاکستان مرز مشترک دارند. پس چرا ناآرامی ها در آن مناطق درین حد نیست؟ به عنوان نمونه نیمروز هم با پاکستان مرز مشترک دارد، ولی نا امنی درآنجا به این اندازه نمی باشد.
ج: موقعیت جغرافیایی هلمند طوری واقع شده است که از یک طرف با پاکستان مرز مشترک دارد، و از جانب دیگر با ایران هم مرز است. درین ولایت کشت خشخاش در حد اکثر رسیده است، که بنیه مالی طالبان را آماده می سازد. مواد مخدر تنها موردیست که هلمند را محور تمرکز شورش ها در افغانستان قرار داده است. طالبان می خواهند تا ازین راه مصرف خود را به دست بیاورند. برای اینکه اگر پول به دسترس آنها قرار نگیرد، دیگر وجود نخواهند داشت. بنابرین من فکر می کنم که هلمند ازین لحاظ با سایر ولایت ها متفاوت است.
مثلا به عنوان نمونه زابل را می بینیم، که با ایران مرز مشترک دارد. هرچند ایرانیان هم گاه و ناگاه در ایجاد شورش درین ولایت نقش ایفا می کنند، ولی ازین هراس دارند که این مورد به نام آنها ثبت شود.
ازین رو من فکر می کنم طرح جدید رییس جمهوری برای باشندگان هلمند مورد قبول واقع شود. در عین حال اینکه رییس جمهوری وعده ساختن مدارس و سایر تاسیسات برای هلمندیان را داده است، که انشاالله تا یک سال دیگر وضعیت در هلمند را متغیر خواهد کرد.
س: حال به بریتانیا بر می گردیم. می توانید بگوئید چه تعداد از افغانها در بریتانیا زندگی می کنند؟
ج: دو دسته از مهاجرین افغان مقیم بریتانیا هستند. شماری به شکل قانونی، و برخی به صورت غیر قانونی وارد این کشور شده اند. شمار مجموعی از افغان هایی که در بریتانیا زندگی می کنند، دست کم هشتاد تا نود هزار تن می باشد.
س: شما به شماری از افغان هایی که به صورت غیر قانونی وارد بریتانیا می شوند، اشاره کردید. رفتار دولت بریتانیا در قبال مهاجرین غیر قانونی افغان چه است؟ آیا این افغانها در صورت برخورد به مشکلات، برای حل آنها به شما مراجعه می کنند؟
ج : کسانی که به صورت غیر قانونی وارد بریتانیا می شوند، واقعآ با مشکلات مواجه اند. دولت بریتانیا نیز به دنبال آن تعداد از خارجی هاییست، که از راه های غیر قانونی وارد این کشور می شوند. کمااینکه پولیس درین کشور به دنبال مهاجرین غیر قانونی است، و در صورت برخورد آنها را دوباره به کشورهای شان می فرستد. چنانی که برای شما گقتم، اینجا قانون حاکم است و در برابر قانون هیچ نمی توان کرد. ولی پس از برگشت صلح در افغانستان، ما چندان با مشکل مهاجرین غیر قانونی درینجا مواجه نیستیم.