بیست و شش کشور عضو "پیمان آتلانتیک شمالی" (ناتو) در آخرین اجلاس این پیمان در بخارست پایتخت رومانی، بیشتر روی پذیرش اعضای جدید و مسأله جنجال برانگیز سپر دفاعی موشکی ایالات متحده آمریکا تمرکز داشتند. اما برجستگی ناکامی های این پیمان در افغانستان، به حاشیه ای مهمتر از اصل درین اجلاس مبدل گشت.خبر اعزام ۸٠٠ سرباز تازه نفس فرانسوی برای میدان های گرم نبرد در جنوب افغانستان، سبب خشنودی ایالات متحده آمریکا گردید. اما این اقدام سود مهم دیگری هم داشت، و در واقع خطر دودستگی این پیمان غربی را تا حد زیادی کاهش داد. خطری که به باور برخی کارشناسان شکاف پیش آمده در این اتحاد را، به شکست ناتو در افغانستان تعبیر می کرد. شکستی که در صورت وقوع، تاثیرش بر پیمان آتلانتیک شمالی، هم ردیف اثر مخرب شکست آمریکا در جنگ ویتنام بر پیمان سیتو خوانده می شود.کمااینکه پیش ازاین مجلس کانادا تهدید کرده بود که در صورت خودداری سایر اعضای این پیمان برای ارسال سربازان بیشتر به افغانستان، کانادا نظامیانش را از افغانستان خارج خواهد کرد. جدا ازین، در اجلاس مذکور دو مورد دیگر نیز نشان داد که افغانستان کماکان در صدر فهرست الویت های جهانی قرار دارد. مورد نخست این بود، که "رابرت گیتس" وزیر دفاع ایالات متحد خبر تعهد "رییس جمهور بوش" برای تقویت نیروهای آمریکایی مستقر در افغانستان و افزایش شمار نظامیان آن کشور تا سال ٢٠٠٩ (١٣۸۸) را اعلام نمود. تاکید "بان کی مون" دبیر سازمان ملل به حمایت دراز مدت کشورهای جهان به ویژه ناتو از افغانستان، مورد دیگر محسوب می شود.
در ماموریت افغانستان، ناتو در کجای راه است؟
ماموریت ناتو در افغانستان به طور کلی در قالب پنج مرحله مطرح شده است. نخستین مرحله به برقراری ثبات در کابل و اطراف آن اختصاص دارد. گسترش جغرافیایی عملیات این نیروها، مرحله دوم می باشد. برقراری ثبات کلی، مراحل گذار، و نقل و انتقال نیروها، سه مرحله بعدی را تشکیل می دهند. طبق اعلام این سازمان، "تنها دو مرحله اول این عملیات به پایان رسیده است، و هنوز مراحل سوم، چهارم و پنجم در حال اجرا می باشند."مرحله اول اجرا شده از سوی این نیروها (ناتو/ آیسف) تا اکتبر ٢٠٠٣ (مهر ماه ١۳۸٢)، تنها به کابل و نواحی اطراف آن محدود می شد. اما پس از مذاکرات انجام شده میان "حامد کرزی" رئیس جمهوری موقت وقت افغانستان و "لرد رابرتسون" دبیر کل سابق ناتو، و همچنین طبق قطعنامه ١۵١٠ شورای امنیت سازمان ملل متحد، دامنه عملیات ایسف فراتر از کابل رفت تا در فاز دوم شامل تمام افغانستان شود. بدین ترتیب ماموریت نیروهای ناتو در قالب نیروهای بین المللی آیسف به تمام سرزمین افغانستان گسترش یافت، تا منطقه ای در حدود ٦۵٠ هزار کیلومتر مربع را در بربگیرد. نیروهای آیسف در مرحله دوم از مأموریت خود در افغانستان، به پنج قرار گاه منطقه ای به صورت تقریبی مرکز: ٣ هزار، شمال: ٤ هزار، شرق: ١۵هزار، جنوب: ١٩ هزار، و غرب: ٢۳٠٠ نفر، تقسیم شده اند. با این حال ناتو از پنج الویت کاری در ماموریت هایش برای افغانستان، تنها دو مورد از آن را به پایان رسانیده است.
آیا ناتو در افغانستان موفق بوده است؟
در سال ٢٠٠۳ (١٣۸٢) "یاب دهوپ شفر" دبیر کل ناتو در بازدید از نیروهای این پیمان که در افغانستان مستقر بودند، اهداف نیروهای آیسف را در پنج مورد "برقراری امنیت و نظم در کشور افغانستان؛ کمک به مقامات افغان به منظور برقراری نظم، اجرای قانون اساسی و برگزاری انتخابات سراسری؛ بهبود توانایی های نیروهای پلیس و ارتش افغانستان به منظور خلع سلاح گروه های غیر قانونی؛ راه اندازی و اداره فرودگاه بین المللی کابل و مدیریت پروازها؛ بهبود وضعیت امنیتی و اتخاذ تدابیر لازم در این راستا"، خلاصه کرد. درین میان تنها مورد موفقیت آمیز که از جانب نیروهای ناتو در افغانستان به پایان رسیده است، برگزاری انتخابات سراسری در این کشور می باشد. اما در مأموریت هایش برای تقویت نیروهای ارتش و پلیس افغان جهت خلع سلاح گروه های غیر قانونی؛ اداره فرودگاه بین المللی کابل که تنها فرودگاه پایتخت افغانستان می باشد، و کاملآ به قرارگاهی برای نظامیان مبدل گشته؛ و بهبود وضعیت امنیتی درین کشور؛ ناکام بوده است.
فصل نوین در ماموریت ناتو برای افغانستان
یکی از موضوعات کلیدی مطرح شده از جانب رییس جمهوری اسلامی افغانستان در آخرین اجلاس ناتو، خروج نظامیان این پیمان از کابل پایتخت این کشور بود. این خروج، ماموریت این نیروها در افغانستان را وارد فصل نوینی می کند. حامد کرزی همچنین در بخارست از ناتو خواسته است، تا تأمین امنیت پایتخت را به نیروهای انتظامی افغان واگذار کنند.جالب است که درست همزمان با این درخواست، پایتخت افغانستان چهره نظامی و حالت فوق العاده به خود گرفته است. به طوری که حضور نیروهای امنیت ملی، و ارتش و پلیس ملی این کشور در گوشه و کنار شهر، به صورت گسترده ی افزایش یافته است .ولی سووالی که مطرح می گردد اینست که آیا با واگذاری تآمین امنیت شهروندان کابل به نیروهای امنیتی افغان، این نیروها قادر خواهند بود تا ازین ماموریت موفق بدر آیند؟ آنچه را تجربه از ولایت های همجوار کابل نشان می دهد، اینست که نیروهای امنیتی افغان فاقد چنین ظرفیتی می باشند. چراکه شماری از ولایات همجوار کابل به دلیل نقش کمرنگ این نیروها، شبها در تصرف شورشیان طالب به سر می برند و حاکمیت دولتی تنها در خلال روز در آن ولایت ها برقرار می باشد. در عین حال پیشنهاد رییس جمهوری اسلامی افغانستان برای سپردن امنیت کابل به نیروهای امنیتی افغان، با واکنش های متفاوت شهروندان کابل روبرو گردیده است.ابتدا شماری از باشندگان این شهر که از آمدوشد کاروان های نظامی ائتلاف ناتو /آیسف درجاده های آن به ستوه آمده اند، ازین پیشنهاد استقبال کرده اند. زیرا زمانی که کاروان های نظامیان خارجی از جاده ای عبور می کنند، باید همه خود رو ها، افراد پیاده و حتی دوچرخه ها تا عبور آنها متوقف گردند. این عمل نظامیان خارجی، سبب بی نظمی در روند ترافیک شهری می شود.دسته دوم شماری از افرادی هستند، که با این پیشنهاد مخالفت نشان داده اند. این دسته از شهروندان کابل بدین باورند که تا هنوز شماری از فرماندهان پیشین با ساز و برگ نظامی خود در کابل حضور دارند، که به عنوان تهدیدی بالقوه برای بی ثبات سازی این شهر محسوب می شوند. به طوری که تنها مانع فعالیت این گروه ها، حضور نظامیان خارجی در داخل کابل می باشد.
هیچ نظری موجود نیست:
ارسال یک نظر