۱۳۸۷ خرداد ۷, سه‌شنبه

سینمای هند در منگنه تاریخ


نگاهی بر تاریخچه سینمای هند
پس از نمایش اولین فیلم برادران لومیر در پاریس در سال ۱۸٩٦(١٢۷۵)، معجزه تصاوير متحرك به بمبئی رسید. راه گشای مسافران صنعت فیلم در هندوستان اولین فیلم خبری "ورود قطار به ایستگاه بمبئی" در سال ۱۸۹۸ (١٢۷۷) بود. در سال ۱۸٩٩ (۱٢۷۸) يكی از اهالی بمبئی به نام "بهاتوادكار"، يك فيلم كوتاه سرگرم كننده درباره ميمون های سيرك و ورزش كشتی ساخت.پس از آن "دادا صاحب فالكه" در سال ۱۹۱۳ (۱٢۹٢) اولین فیلم صامت بلند داستانی را با عنوان "راجاهاری شاندرا" در تاریخ سینمای هند ثبت كرد. بازیگران اصلی این فیلم که الهام گیر قصه های کهن اساطیر هند بود، همه مردان بودند. موفقیت این فیلم سبب شد دادا صاحب فالکه اولین گارگاه فیلمسازی را در بمبئی احداث كند، و برای یك عمر فعالیت مستمر در عرصه فیلمسازی لقب پدرسینمای هند را به خود اختصاص دهد.در دهه ١٩٢٠ )١٣٠٠(، نظام کارگاهی به تدریج در سینمای هند شكل گرفت. به طوری كه سالانه صد فیلم تولید و به معرض نمایش گذاشته می شد. امروزه تعداد محدودی فیلم از آن دوران به یادگار مانده است. دهه ۱٩٣٠ )۱٣١٠( صنعت سینمای هند (بالیوود) به لحاظ مضمون و ساختار تغییرات عمده و گسترده ای یافت. اولین فیلم ناطق بالیوود به زبان اردو و هندی به نام "عالم آرا" در سال ۱۹۳۱ (١٣۱٠) ساخته شد. گرچه در این فیلم كلیشه مرسوم صحنه های رقص و آواز با سیر داستانی آن بی ارتباط بودند، اما به عنوان یك فرمول موفق به سینمای هند تزریق شد.طرح مضامین متفاوت کارگردانان بنگالی سبب دگر گونی بزرگی در سینمای هند شد. فیلم های "دیوداس" ساخت سال ۱۹۳۵ (١٣١٤) و "آجوت كانیا" محصول ۱۹۳۶ (١٣١۵) با مضامین ملودرام، سینمای هند را به سوی موضوعات اجتماعی سوق دادند.در دهه ١٩٤٠(١٣٢٠)، اتفاقات بزرگ تاریخی چون جنگ جهانی، استقلال هند، تشكیل كشور پاكستان و ترور مهاتما گاندی که همزمان با آن تغییر و تحولات عمده ای در نظام سیاسی و اجتماعی هندوستان شكل گرفت، در دگر گونی سینمای هند نیز، دهه ای سرنوشت ساز بود. بزرگترین تغییری که در این دهه در سینمای هند به منصه ظهور رسید، قدرت گیری نظام استدیویی (استودیویی) و شكل گیری فیلم هایی بود، كه محور اصلی آن را بازیگران تشكیل می دادند. در عرصه بین المللی نیز، این دهه برای سینمای هند، بسیار با اهمیت تلقی می شود. چراکه فیلم "نیچاناگار" در سال ۱۹۴۷ (١٣٢٦) به جشنواره بین المللی كن راه یافت، که اتفاق بزرگی در تاریخ سینمای هند بشمار می آید.
دهه ۱۹۵۰(١٣٣٠) كه به دوران طلایی سینمای هند شهرت دارد، شاهد ظهور سینمای بنگال و فیلمساز فقید سینمای هند "ساتیاجیت رای" بود. او با کسب جایزه هیات داوران جشنواره کن در سال ۱۹۵۶ (١٣٣۵) ارمغان بزرگی را نصیب سینمای هند نمود، و نام خود را در فهرست بزرگان تاریخ سینمای جهان ثبت كرد. جایزه بین المللی فیلم هند در بمبئی درست در پی موفقیت های پی در پی بین المللی سینمای این کشور شکل گرفت. با ظهور "راج كاپور" بالیوود شاهد یک تحول بس بزرگ درسیر تاریخی خود بود. چراکه این ظهور انقلابی درونی بود، که مسیرسینمای سرگردان هند را رقم زد. او كه ابتدا در سمت بازیگر و پس از آن در مقام كارگردان در سینمای هند آثار متعددی را از خود برجای گذاشت، توانست یك سینمای عامه پسند را عرضه كند كه به مشكلات و معضلات مردم عادی هند می پردازد. در دهه ۱۹۶۰(١٣٤٠)، تنش در روابط هند و پاكستان که به جنگ میان این دو کشورانجامید، سبب از دست رفتن بیش از پنچاه میلیون تماشاگر بالیوود شد و این سینما را با ورشکستگی بزرگی مواجه ساخت. گرچه این ورشکستگی برای سینمای هند بس دشوار و ناگوار بود، ولی روندی زود گذر و موقتی بود. چراکه با ظهور جنبش سینمای نوین در سال ۱۹۶۹ (١٣٤۸)، سینمای تجاری هند پس از تجربه ساخت فیلم های رنگی موفقیت آمیز مانند "جنگلی" ساخته "سابود ماهاراجه"، جانی دوباره گرفت.با افزایش جمعیت شهری هند در دهه ۱٩۷٠(١٣۵٠) و اعلام استقلال بنگلادش، تماشاگران فیلم های هندی رشد چشمگیری یافتند. به همین سبب نظام استدیویی بالیوود بار دیگر قدرت گرفت. در این زمان، موضوعات این سینما نیز تحت تاثیر سینمای دهه ۱٩۷٠(١٣۵٠) آمریكا و انگلستان، به سمت خشونت و زد و خورد (اکشن) سوق داده شد.این دهه که درست دهه ستاره سازی در هند بود، سبب شد که با ورود فیلم های پر زد و خورد به بازارها، بازیگرانی که در نقش های مرکزی درخشیده بودند، با استقبال گرم مردم مواجه شده و از محبوبیت و شهرت بسیاری برخوردار شوند.این دهه زمان ظهور بازیگری درسینمای هند بود، که امروزه در هر کجای جهان با شهرت وحتی عادات وی آشنایند. "آمیتا بچن" بازیگر مشهور سینمای هند كه به پادشاه این سینما هم معروف است، در این دهه با حضور در فیلم های پر زدوخورد، بالیوود را در انحصار شهرت و قدرت خود در آورد. با آغاز دهه ۱٩۸٠ (١٣۶۰) و رشد فناوری ویدئو، سینمای هند زیر سایه (تحت الشعاع) این فناوری جدید قرار گرفت. چراکه عادت فیلم دیدن مردم هند را از پرده بزرگ سینما، به پرده كوچك تلویزیون تغییر داد. كاهش نسبی تماشاگر در این دهه، زمینه ساز رویكردهای تازه در سیاست های نظام بالیوود در دهه های بعدی بود. این کاهش فیلم های هندی درسالن های سینما، موقعیت فیلم های تجاری هند را که سود هنگفتی از حضور پر شور مردم در رده های سالن های سینما می بردند، به تهدیدی بزرگ تبدل کرد و بالیوود را با چالش فراخواند. در واقع بالیوود با دو چالش روبرو بود. نخست اینکه اگر این تهدید به گونه ی اصلی آن یعنی درست مانند دهه ۱٩۸٠ (١٣۶۰) باقی بماند، سینمای هند به نحو ی در انزوا قرار می گیرد و سرانجام سرنوشت خوبی نخواهد داشت. دومین چالش این بود که بالیوود باید برای بازگرداندن تماشاگرانش، چاره ای را جستجو می کرد. با توجه به ظرفیت های هنری که در این سینما دورهم جمع شده بودند، سرانجام بالیوود در دهه ۱٩۹۰ (١٣۷٠) چاره ای اندیشید تا رنگ و روی سینما را جلال و شكوهی تازه بخشد. فیلم های سرگرم كننده و موزیكال و كاهش قیمت بلیط سینما، بار دیگر تماشاگران هندی را به دروازه های سینمای های شهر كشاند. در سال ۱۹۹۱(۱٣۷٠) فیلم "هام" با حضور پر زرق وبرق مردم در سینماهای هند، به چنان موفقیت مالی ای دست یافت، که حتی برای تهیه کنندگان آن هم شگفت آوربود. فیلم سازان هندی برای جلب هرچه بیشترتماشاگران، نیاز به کشف مضامین تازه ای داشتند. علاقه وفور (وافر) نسل جدید بخصوص جوانان هندی، فیلم سازان را برای انتخاب دشوار تر فراخواند. این فیلم سازان برای رضایت بینندگان خود و اینکه تجارت بهتری کرده باشند، پاه (پا) را از خطوط قرمزی فراتر گذاشتند که بنام سنت ، اخلاق و.... در جامعه هند پذیرفته شده بودند. آنها به سمت تابوهایی چون سكس، نژاد، مذهب، سیاست و اختلاف طبقاتی گام برداشتند. این اقدام فیلم سازان هندی در حدی بود که، حتی دولت را به خشم واداشت. خشمی که سبب شد که در کشوری که الگوی دموکراسی جهان است، پای سانسور به پرده سینما کشیده شود. یكی از فیلم های شاخص سینمای مستقل هند "آتش" به كارگردانی "دی پاماهاتا" بود، كه به واسطه سانسور در زمان خود نتوانست در هند به نمایش درآید. ولی از دید کارشناسان سینما، این اقدام تهیه کنندگان بالیوودی راه را برای موفقیت سینمای مستقل هند در بازارهای جهانی باز کرد. چراکه حضور ملكه های زیبا روی (زیبایی) هند مانند "آیشواریا رای"، "بیپاشا باسو"، "کارینا" و سایرین، با مد و لباس های غربی و اروپایی سبب شد در دهه ۲۰۰۰(۱٣۸٠)، توجه رسانه های جهان به سینمای هند جلب شود.راه یابی دیوداس به جشنواره كن حضور ستاره های هنری هند را خارج از مرزهای هند و در فیلم های غیرهندی مانند "عصیان زده" و "بانوی ادویه ها" تضمین كرد.
سینمای هند و سیاست
بر مبنای گزارش مجله نشنال جئوگرافیک، ٦/٣ ميليارد انسان در سراسر كره زمين اكنون داستان های افسانه وار هندوستان سرزمین گاندی، امیتاب و شاه رخ را تماشا می كنند. به طوری که تعداد بینندگان محصولات هالیوود (سینمای آمريكا)، يك ميليارد كمتر از رقم تماشاگران بالیوود می باشد.چراکه گرچه هالیوود نیز فیلم های تخیلی زیادی تولید می کند و به نمایش می گذارد، اما تماشاچیان این محصولات در اکثر موارد محدود به جغرافیای آمریکا و یا اروپا بوده و فراترازآن در جاهای دیگر ناآشناست. ولی بالیوود نه تنها مردمان دهات وروستا ها را به خود جذب کرده، بلکه در حال تسلط بر افکار سياستمداران بزرگ جهان هم می باشد. کما اینکه جرج بوش در ماه مارچ ٢٠٠٦( فروردین ١٣۸۵) در ديداری رسمی از هند، در شهر دهلی نو موفقيت درخشان باليوود را به شدت مورد ستایش قرار داد ." چيدامبارام" وزير دارائی هند، در يك سخنرانی در ماه جون ٢٠٠۵ ( خرداد ١٣۸٤) در برلين گفت که هندوستان "پيشتازی سينمائی اش" را گسترش می دهد. او حتی در يك ادعای شجاعانه (جسورانه) اعلام كرد که ٢٠ سال ديگر جوانان آمريكائی گمان خواهند كرد كه نام هاليوود بر مبنای باليوود به وجود آمده است! "آميت خان" تهيه كننده هندی می نويسد: اكنون دنيا به سوی هند می چرخد، و حرف آخر آن خواهد بود كه ما با هجوم فرهنگی خويش بر روح غربی تسلط خواهيم يافت.
آلمان، انگلستان، آمریکا و سایر ممالک غربی هم اكنون به هنر سرزمین گاندی آلوده شده اند. به گفته شهروندان غربی، باليوود بسيار فراتر از فيلم های سينمائی ديگر موجب شادی و هيجان می شود.(در همین پیوند)، فرستنده تلويزيونی خصوصی (آر، تی ، ال-٢) در آلمان، يك سری از فيلم های هندی را در برنامه خود گنجانده، و به موفقيتی بسيار بزرگ در جذب سهم بيشتری از تماشاگران دست يافته است. این درحالیست که رسانه های افغانستان در کل، تنها راه جلب بیننده را پخش و نشر سریال های هندی ( پائین تر از سطح فیلم ها) می دانند.بازگشای درب گفتگو میان سینما وسیاستمداران هند و پاکستان دختری ٢٩ساله به نام "میرا" می باشد. این ملکه زیبا روی سینمای پاکستان (لولی وود)، در جریان فیلمبرداری "نظر" (نگاه) نقش یک زن قهرمان را بازی می کرد. او در حین تصویر برداری در صحنه ای شورانگیز و عاشقانه، معشوقش را که هنرپیشه هندی است، در آغوش می کشد. پیش از اکران این فیلم، تصاویری ازین صحنه ی آتشین به پاکستان رسید و اسلامیست ها (اسلام گرایان) از خود عکس العمل خیلی شدید نشان دادند و این عمل را بدنامی بزرگ به (برای) پاکستان و اسلام دانستند. پس از آماده اکران شدن این فیلم، نمایش آن در پاکستان ممنوع اعلام شد. اما سازندگان آن در آمد خوبی را در هندوستان به دست آوردند. بعد از تکثیر این فیلم، میرا در مصاحبه های خود ضمن انتقاد از بالیوود می خواست به نحوی از خشم اسلامیست ها بکاهد، اما اين كار هم نتيجه به بار نياورد و نتوانست خطر را دور كند. میرا می گويد: "تلفن های ناشناسی مرا به مرگ تهديد كردند، و من ناگهان همانند سلمان رشدی خودم را در تيررس شكارچيان يافتم."مسله میرا خیلی جدی تر شد. او برای حفاظت جان خود، خواستار کمک از پلیس شد و بالاخره پرويز مشرف رئيس جمهور پاكستان شخصا خانم میرای زیبا روی را برای صرف طعام به کاخ ریاست جمهوری دعوت کرد. او به میرا اطمینان داد که اسلامیست ها هیچ کاری نخواهند توانست اما شاید میرا اینرا بداند که اسلامیست ها که مشرف را "بیشرف" خطاب می کنند، شاید به امر آن (او) هم اعتنایی نخواهند کرد وآینده دشواری در پیش خواهد داشت.خانم هنرپيشه اكنون زندگی دوگانه ای را می گذراند، و مرتبا بين پاكستان و هندوستان در حال رفت و آمد است. دولت هندوستان برای این هنرپیشه ی پاکستانی پیشنهاد کرده است که برای در امان ماندن از شر اسلامیست ها، در هندوستان مسکن گزین شود. در عین حال میرا از باليوود پيشنهادهای زيادی دريافت می كند، و همه جا با روی گشاده استقبال مي شود. اين مسئله بيشتر به عملكرد دو مرد قدرتمند و پدرخواندگان سينمای هند، يعنی آميتا بچن و "ياش چوپرا" مربوط می شود. آن ها هم اكنون نيز مقدمات صلح بين هند و پاكستان را فراهم می كنند، و حداقل در حد سياستمداران برجسته در اين كار موفق بوده اند.آمیتابچن ستاره قدیمی ٦۵ ساله سینمای هند که در برخی از فیلم های ضد پاکستانی درخشیده است، امروز بیش از هر چیز دیگر بر ارزش های مثبت خودش در ارتباط با صلح بین هند و پاکستان تاکید دارد. او حتی به عنوان شخصی معتقد به آشتی، پيشنهاد كرده است كه به نشانه دوستی مراسم اهدای جايزه اسكار مانند سينمای هند، هر سال يكبار در پاكستان برگزار شود.ياش چوپرای ۷٣ ساله، که ستاره تهيه كنندگان سینمای هندوستان هم یادش می کنند، هندوئيست که در لاهور (پاکستان) به دنيا آمده و در دوران مدرسه اش، در زمان جدائی هند و پاكستان شاهد تكه تكه شدن هزاران نفر بوده است.او می گويد: "فرياد آن انسان های در حال مرگ را هرگز فراموش نمی كنم. چوپرا می خواهد كمك كند كه زخم ها التيام يابند. او می خواهد با ندای صلح، بخشش پول، و فيلم های باليوود در مردم نسبت به " آنطرفی ها " تفاهم ايجاد كند. فيلم "ویر- زارا"ی او، اولين داستان عشقی هندی- پاكستانی است. داستان مربوط به خلبانی (هندی به نام ویر) می شود كه عاشق دختری (پاکستانی به نام زارا) می شود که در کشور خود نامزد دارد. از نظر سیاسی، باليوود در زمينه برقراری صلح ميان هند و پاكستان پيشتاز است. اکبرخان تهیه كننده ديگر باليوود اجازه یافت كه در ٢٦ آپريل ٢٠٠٦ (٦ اردیبهشت ١٣۸۵) بعد از ٤٠ سال، يك فيلم هندی به نام "تاج محل" را به طور رسمی در شهر لاهور معرفی كند. در اين مراسم، وزير فرهنگ هندوستان هم حضور داشت.
سینمای هند و مردم
معروف ترین هنرپیشه های سینمای هند در محله اشرافی "باندرا" زندگی می كنند. این منطقه برای لذت جويان به وجود آمده، و روز به روزدر حال شگوفایی و وسعت بیشتراست. باندرا منطقه ایست که (برای داشتن) رستوران های مجلل و غذا های خوشمزه، ديسكوتك (دانسینگ) بزرگ "انيگما" -كه در دو كيلومتری ساحل بنا شده-، و با جشن و پايكوبی شب هایش شهرت بین المللی دارد.استدیوی "فيلمالايا" معروف ترین استدیوی فیلم در هندوستان می باشد. مسیری که هنرپیشه ها از آن گذر نموده و به این استدیو می روند، از محله های زاغه نشينان به نام "آندهری" می گذرد. صبح زود هنگام رفتن هنر پیشه ها، همه روزه در سر چهارراه و پشت چراغ راهنمايی گروهی از كودكان فقير و گرسنه با موهای ژولیده و حالت خراب با دسته گل هایی که سرهم بسته اند، به ماشين های بی ام وی ، لکسس و انواع خودرو های تیز رفتار سوپر(فوق) ستاره ها نزديك شده و انگشت و لبانشان را بر شيشه ماشین های هنرپیشه های هندی می سايند. آنها منتظر می مانند تا چند روپیه ای از این هنرپیشگان در یافت کنند. زنان ژنده پوش نیز سعی می كنند اعضای مفلوج بدنشان را در معرض ديد فوق ستاره ها قرار دهند، ولی هنرپیشه ها بی خیال از کنار آنها رد می شوند.وقتی هنرپیشه ها می آيند، درهای استديو به طور اتوماتيك (خودکار) باز می شود و دربانان چنان به آنها سلام نظامی می دهند، كه انگاری ژنرال یا فرمانده نظامی وارد شده است. خيابان های فيلمالايا دنيایی تخیلیست، كه سبزه هايش همواره به طور مصنوعی آبياری می شود. بوته های بزرگ گل برای صحنه های عاشقانه، و ميخانه های تاريك برای صحنه های درگيری و زدوخورد که در جای جای آن به چشم می خورد، انسان را به دنیای دیگری می برد.استقبال از هنرپیشه های هندی درحدیست که مقایسه آن با سیاستمداران و رهبرانی که به واسطه آرای مردم به پارلمان (مجلس) راه یافته اند، ناممکن می نماید. (به) طوریکه مدير هنری "شاهرخ خان" یکی از ستاره های معروف هند می گويد، هنگام فيلمبرداری در مالزی، اهالی دهكده او را شناخته و تقريبا وی را ربوده و به ساختمانی بردند. در این ساختمان از سال ها پيش يك زيارتگاه بوده که با چوب هايی كه با عطرهای گوناگون دود می كنند، و تصاويری از شاهرخ خان تزئين شده است. در همين اواخر دو نوجوان پاكستانی موفق شدند در منطقه كشمير از ميدان های مين گذاری شده عبور كرده، و خود را به سرزمين "دشمن"، هندوستان، برسانند. نظاميان كه می پنداشتند این دو نوجوان تروريست هستند، آنها را دستگير كرده و پس از روزهای طولانی بازجوئی، آزاد كردند. آن دوجوان توانستند به مامورين (پلیس) بقبولانند كه آن ها به خاطر "جهاد" از مرز "داغ‌" عبور نكرده اند، بلكه می خواستند يكبار در بمبئی با معبودشان، شاهرخ خان ديدار كنند.يكی از مراقبين شاهرخ خان می گويد، هم اكنون او از لوس آنجلس و لندن هم نامه های بسياری دريافت می كند.استقبال مردم از هنرپیشه ها متفاوت است. هوادارن هنرپیشه ها حتی بعضی از هواداران هنرپیشه های هندی، در جاده ها، سینما ها، فروشگاه ها و سایر مکان ها با دیدن این افراد خود را به اصطلاح گم می کنند. همچنین تماشاگران وهواداران فیلمهای هندی با تماشای این فیلم ها به صورت های مختلفی عكس العمل نشان می دهند. در سينماهای بزرگ شهر بمبئی يا شهرهای امثال آن، تماشاگران سوت می كشند و كلمات كنايه آميزی بر زبان مي آورند. در سينماهای روباز دهکده ها و شهرك ها، تماشاگران به سوی ستارگانشان گل پرتاب می كنند يا چوب های خوشبو را می سوزانند، و با آن هايی كه الگوی دلخواهشان هستند، می خندند و می گیریند (گریند).قهرمانان سينمائی محبوبترين ها هستند، و فقط بازيگران بسيار بزرگ ورزش "كريكت" تا حدی با آن ها قابل مقايسه اند. مطبوعات همه روز حرف هایی در مورد این هنرپیشه ها دارند، وبسایت ها، وبلاگ ها، جراید، مجلات همه و همه به دنبال كوچكترين حركات اشتباهی ستارگان -و یا حتی ستارک هایی که تاهنوز در اوج شهرت نیستند-، بوده و مطالب طولانی طنز گونه درباره آن ها می نويسند: "ایشوریا" (معروفترين هنرپيشه زن هندوستان ) به گوش رقيبش سيلي زد! "كارینا" چاق شده است، "بیپاشا" با جان قطع رابطه کرد و ................
هركس از هنرپيشگان سينما كه بتواند خودش را بالا بكشد، فورا سوژه روزنامه های تبليغاتی قرار مي گيرد، و تصاويرش بر روی درودیوارها مي چسبد. سينما رفتن در هند ارزان تر از خوردن نوشابه و یک خوراک چپس می باشد. بعضی از جاها بليط سينما فقط ١۵ سنت است. در اکثر موارد تنها دلیل دعوت کننده برای رفتن به سینما، امكان نزديك شدن به جنس مخالف ( در مورد تمام اقشار هند) می باشد. (چراکه) برای بعضی (از) دختران هندی كه از طرف خانواده شان به شدت كنترل می شوند، سينمای باليوود در واقع يك دوره ابتدائی آموزش "دوست یابی" را برگزار مي كند. جوانان (دختر و پسر ) سه ساعت تمام در كنار هم لذتی را تجربه می کنند، كه در آن از زندگی كسالت بار روزمره خبری نیست.گروهی معتقدند، فرم "تميز" و "شهری" فيلم های هندی رمز موفقيت آن هاست. و درست برخلاف آن ها، عده ای می گويند رمز موفقيت اين فيلم ها در شورشی بودن و ضد سنتی بودن آن ها می باشد. (از نظر این عده) به خصوص سكس پر رمز و راز اين فيلم ها، جذب كننده است. از آنجا كه كارگردانان هندی خيلی كم می توانند صحنه های لختی، يا بوسه های آتشين لب و زبان را نشان دهند، به خلق صحنه های عاشقانه ی پر تخيل و پرهيجانی دست می يابند که برای بیننده تا حدی جالب به نظرمی رسد.
سینمای هند و جهان

رؤیا سازان هندی از پایتخت تولیدات شان در بمبئی و حیدر آباد، در حال تسخیر جهان هستند. کارگاه های روياسازی هند، با تولید سالانه بیش از حدود نوصد (نهصد) تا هزار فيلم که خيلی بيشتر از محصولات هاليوود است، در صنعت تولید فیلم جایگاه خاص خود را دارامی باشد. مخاطبان اصلی بالیوود انسان هايی هستند، كه در شبه قاره هند زندگی می كنند. زمزمه آهنگ های هندی چنان ساده و مجذوب کننده اند، كه فروشنده گان بی سواد و دوره گرد بازارهای افغانستان، پاکستان ، نیپال و سربازان پاكستانی را، به هم پيوند می دهد. توليدات پر زرق وبرق باليوود ديگر اكنون نه فقط ساكنين جنوب آسيا، بلكه بسياری از انسان ها در خاور ميانه و آفريقا را هم مجذوب نبوغ سینماگران خود کرده است . موفقیت های کلان این فیلم ها در آمریکا، انگلستان،آلمان وسایر ممالک غربی، برای برخی ها تعجب آور و حتی باورنکردنیست. كافيست بدانيم كه فيلم های كشور هند كه زمانی مستعمره انگلستان بود، اكنون به دفعات مختلف در فهرست ده فيلم برتر و پرفروش آن كشور(انگلستان) قرار می گیرند.سینمای هند در سراسر جهان بيش از ٣ ميليارد تماشاچي دارد. تماشاگران این فیلم ها از زاغه نشينان روستاهای افغانستان و پاکستان، تا ساکنان کاخ سفید هستند. صنعتگران سینمای هند اكنون برای فيلمبرداری صحنه های رقص و آواز كوهستانی فيلم هايشان به اتفاعات شهر "برن" در سوئيس و "هپنهايم" در آلمان روی آورده اند."ماتياس ويلكه" رئيس شورای شهر هپنهايم هميشه به همراهان حزبی خودش در حزب دمكرات مسيحی آلمان گفته است جهانی شدن اقتصاد تنها مشكلات به بار نمی آورد، بلكه شانس هايی هم ايجاد مي كند. (چراکه) او جايی خوانده بود كه تهيه كنندگان باليوود برای فيلمبرداری صحنه های خارجی فيلم هايشان، مكان هايی را در اروپا جستجو می كنند.سفر از سرزمین رود گنگ به سمت برن، حالا برای هر هندوستانی یک دنیای لذت و طراوت است. مهمانخانه های مخصوص که برای گروه های فیلمسازی هندی تدارک دیده شده بود، حالا دیگر به یک، دو و ده محدود نمی شوند. صنعت فیلم سازی هند تا حدی بالای (بر) سوئیسیان تاثیر گذاشته است، که حالا یکی از دریاچه های کوهستانی سوئیس به نام "چوپرا" یکی از ستارگان تهیه فیلم های هندی مسمی گردیده است.صنعت فیلمسازی هند خيلی از جوانان آلمانی را هم در جمع تماشاچیان خود در آورده است. حتی يک فيلمبردار معروف آلمانی (اشتوتگارتی) به عنوان دستيار با هندی ها کار می كند. به عقیده آلمان ها پس از دیدن فیلم های هندی، خيلی ها ترجيح می دهند كه حتی شغلی در بمبئی به دست آورند.با توجه به علاقه بین المللی به فیلم های هندی، شركت های بزرگ فیلمسازی آمریكایی و انگلیسی حالا وادار به آن شده اند که با عقد قراردادهای تولید مشترك، محصولات خود را با صرف هزینه كمتر در هندوستان تولید كنند، و سینماگران هندی را در فیلم های آمریكایی و اروپایی در مقام كارگردان و بازیگر شركت دهند. هند با تولید سالانه بیش از۱۰۰۰ فیلم بالاترین مقام تعداد تولید و تماشاگر در جهان را داراست.

هیچ نظری موجود نیست: