۱۳۸۷ خرداد ۷, سه‌شنبه

آموزش و پرورش در افغانستان: دستاوردها، چالش ها و راهکار ها


بخش دوم:

با آنکه در شماری از مناطق افغانستان در برخی زمینه ها وضعیت آموزش بهبود قابل توجهی یافته است، به نظر می رسد هنوز چالش های زیادی بر سر راه آموزش و پرورش در این کشور وجود دارد. آنگونه که محمد حنیف اتمر وزیر آموزش و پرورش افغانستان می گوید، ۲۸ درصد از آموزگاران این کشور تا هنوز فارغ کلاس دوازدهم نیستند، و تنها ٤٦ فیصد از آنان کلاس دوازد هم را به پایان رسانده اند. با این حساب دست کم ۸٠ در صد از آموزگاران افغان واجد شرایط معلمی نمی باشند.آقای اتمر از کمبود کتب و نصاب کهنه درسی، عدم دسترسی به لابراتوار ها (آزمایشگاه ها) و مواد ممد آموزش، و نبود فضای مصون برای آموزش و پرورش، به عنوان چالش های بزرگ فراروی نظام آموزشی این کشور یاد کرد.به گفته وی آموزش و پرورش درین کشور با دو دسته از مشکلات رو برو است:" دو دسته مشکل را ما روبرو بوده ایم. دسته اول عدم دسترسی مردم ما به مکتب (مدرسه) می باشد. با وجودی که ارقام دقیق نداریم و احصائیه ملی تا هنوز جمع آوری نشده است، تخمین ما اینست که هنوز هم نیمی از کودکان ما که دارای سن مکتب هستند خارج از مکتب هستند. یعنی صرف پنجاه در صد از کودکان ما که دارای سن مکتب هستند، به مکتب می روند. البته این پنجاه فیصد رقم ملی است که در سطح ولایات میان دختر و پسر تفاوت دارد." "دوم عدم توازن بین ولایات، و شهر و ده است. من به گونه مثال موضوع فارغین صنف دوازدهم سال پیش را یاد آور می شوم. (در آن سال) ٦٩ هزار نفر فارغ داشتیم. محمد حنیف اتمر وزیر آموزش و پرورش افغانستان: "اگر مجموع شمولیت دختران با پسر ها در مکاتب را در نظر بگیریم، در دوره ابتدائیه در برابر هر دختر ۲ پسرشامل مکتب شد، در حالی که در دوره ثانوی در برابر هر ۳ و ٤ پسر ١ دختر شامل مکاتب شده است." (اما) در ۵ ولایت کمتر از ۲٠٠ نفر فارغ شدند، در حالی که در ٦ ولایت دیگر اضافه تر ٣ هزار نفر در همین سال فارغ شد. در سطح کشور، شهر کابل یک سوم این فارغین را تقدیم کرد.""عدم توازن میان دختر و پسر در دسترسی به آموزش و پرورش (مسئله دیگر) است. باز هم اگر همین نمونه فارغین سال پیش را رویش تمرکز کنیم، در ٤ ولایت اصلآ هیچ دختر فارغ نشده، در حالیکه در ٤ ولایت دیگر کمتر از۲٠ نفر دختر فارغ شده (اند.) اما در ٤ ولایتی که در سطح بلند قرار دارند، اضافه از ١٠٠٠ تن در هر یک ازین ولایات در سال گذشته فارغ شد(ند). اگر مجموع شمولیت دختران با پسر ها در مکاتب را در نظر بگیریم، در دوره ابتدائیه در برابر هر دختر ۲ پسر شامل مکتب شد، در حالی که در دوره ثانوی در برابر هر ۳ و ٤ پسر١ دختر شامل مکاتب شده است."آقای اتمر از ناتوانی دولت در راستای تربیت آموزگاران و بهبود شرایط زندگی آنان یادآوری کرد و گفت، که در حال حاضر وزارت آموزش و پرورش به ۸٧ هزار آموزگار نیاز دارد. اما تنها ظرفیت جذب ١٢ هزار و ۵٠٠ نفر را دارد. وی از کمبود آموزگاران زن به عنوان مهمترین مشکل یاد کرد، و افزود:"کمبود معلم زن مهمترین مشکل ماست، که باعث ایجاد یک حلقه خبیثه در نظام آموزشی کشورشده (است.) دخترانی که از دوره ابتدائیه فارغ می شوند، به دوره پیش دانشگاهی نمی روند. برای اینکه آموزگاران زن در مدرسه هایشان وجود ندارد، می روند و به خانه خود می نشینند. تا زمانی که آنها به دوره پیش دانشگاهی نروند، ما هیچ وقتی نمی توانیم آموزگار کافی زن پیدا کنیم. اینجاست که ما از ایجاد حلقه خبیثه صحبت می کنیم. (کمااینکه) در حال حاضر ٤١ فیصد از شهرستان های کشورمان هیچ آموزگار زن ندارد."
او در مورد اینکه چرا شماری از آموزگاران زن حاضر به تدریس درین تعداد از شهرستانها نیستند و چه عواملی بر مشکلات فراروی آموزش و پرورش در افغانستان وجود دارد، خاطرنشان کرد:"عواملی که این مشکل را به میان می آورد، البته در تمام ولایات کشور یکسان نیست. ولی مجموع این عوامل متاسفانه دست به دست هم می دهند، تا عدم دسترسی فرزندان این وطن را به مکتب (مدرسه) به شکلی که مورد قبول هیچ کس نیست نگه بدارند. اول تروریسم (هراس افکنی) که متاسفانه در سال گذشته ١۵٢ تن از آموزگاران و دانش آموزان ما را وحشیانه به شهادت رسانیدند، و ۲٠٠ نفر را زخمی کردند که در حال حاضردر درمانگاه های کشور تحت تداوی قرار دارند. تروریستان (همچنین) در سال گذشته ٦۲ مکتب را تخریب یا به آتش کشانیدند، و ١۳١ حمله تروریستی در مکاتب ما انجام دادند. (به همین سبب) در مجموع از عموم ٩ هزار مدرسه، ٦٠٦ مکتب به علت وحشت (از) این تروریستان بسته ماند. (این مسئله باعث شد) که در مجموع ٣٠٠ هزار کودک ما از رفتن به مدرسه باز مانده اند.""اینکه چرا تروریستان چنین اعمالی را بالای آموزگاران و دانش آموزان کشور انجام می دهند، بعد از تمام تلاش های که صورت گرفت رهبری وزارت آموزش و پرورش بدین نتیجه رسید که فقط سه دلیل برای دشمنی تروریستان با آموزش و پرورش در افغانستان وجود دارد. اول تطبیق اهداف و پالیسی (خط مشی) دشمنان خارجی کشور مان است. هیچ ملتی قدرت مند شده نمی تواند، مگر اینکه فرزندان خود را با زیور علم مزین سازد."" دوم سرباز گیری است. مکاتب را بسته می کنند، تا دانش آموز مجبور شود به مراکز ترویستی که به اصطلاح مدرسه نام دارد به آن طرف سرحد برود و در خدمت اهداف تروریستان قرار بگیرد. سوم از بین بردن ارتباط میان دولت و مردم هدف تروریستان می باشد. در جایی که مدرسه نبود، در آنجا حضور دولت در شک است. مجلس نمایندگان طرح ازدیاد حقوق و دستمزدهای آموزگاران سراسر کشور را روی دست گرفت، ولی پیش از تصویب آن با واکنش وزارت مالیه روبرو شد. چراکه این وزارت از عدم توانائی دولت برای ازدیاد امتیاز آموزگاران خبر داد "این وزیر از کمبود آموزگار، فضای آموزشی و محدویت منابع مالی به عنوان عواملی یاد کرد، که در کنار تروریسم مشکلات آموزش و پرورش درین کشور را گسترده تر ساخته است. حقوق ماهيانه معلمان در افغانستان بين ۲ تا ٣ هزار افغانی، يعنی روزانه معادل ۲ دلار است. در حاليکه يک کارگر عادی روزمزد در افغانستان، حاضر نيست روزانه در بدل کمتر از ۱۸۰ افغانی (حدود ۴ دلار) کار کند. عدم هم آهنگی نهاد های دولتی جمهوری اسلامی افغانستان نیز، سبب پیچیده تر شدن این مشکل گردیده است. به عنوان نمونه مجلس نمایندگان طرح ازدیاد حقوق و دستمزدهای آموزگاران سراسر کشور را روی دست گرفت، ولی پیش از تصویب آن با واکنش وزارت مالیه (دارایی) روبرو شد. چراکه این وزارت از عدم توانائی دولت برای ازدیاد امتیاز آموزگاران خبر داد.وزارت مالیه می گوید که برای تکمیل بودجه عادی به کمک های خارجی نیازمند است، و دولت تنها می تواند ٦۷ درصد از بودجه عادی خود را تهیه کند. مشکل عدم پرداخت به وقت و مورد نیاز آموزگاران سبب گردیده است، بيشتر معلمان دلسرد شده و شغل خود را ترک کنند. نبود ساختمان یکی از موارد حاد آموزش و پرورش در افغانستان می باشد، که دولت تا حد زیادی در حل این مشکل ناکام بوده است. به عنوان نمونه در سال روان بيش از ۵۰ درصد از ۹۰۰ هزار کودکی که وارد مدارس شده اند، بايد سراسر سال آموزشی را در زير درختان، زير خيمه ها، ساختمان های نيمه ويران و يا فضای کاملا باز بگذرانند. مثلا در حال حاضر نزديک به چهار هزار مکتب در افغانستان بدون ساختمان است، و دانش آموزان در فضای باز و يا زير خيمه آموزش می بينند. در کنار اين، بازگشت هزاران پناهجوی افغان از کشورهای همسايه نيز، به تعداد دانش آموزان افزوده است. این در حالی می باشد، که جای کافی برای پذيرش دانش آموزان جديد وجود ندارد.
راهکارهای دولت افغانستان در زمینه آموزش و پرورش درین کشور را، در قسمت سوم این گزارش پی می گیریم.

هیچ نظری موجود نیست: