۱۳۸۷ خرداد ۳۱, جمعه

تهديد کرزى به جنگ با پاکستان، آخرین برگ برای رفتن به انتخابات

یکشنبه ١۵ ژوئن (٢٦ خرداد) "حامد کرزی" رییس جمهوری اسلامی افغانستان در حالیکه به شدت زیر تاثیر وضعیت نا به سامان امنیتی، زمزمه های کنار گذاشته شدن از جانب حامیان خارجی و اتهام ناکارآیی در افکار عامه قرار داشت، به پاکستان حملات تند لفظی کرد.کرزی با نسبت دادن ویرانی های سه دهه اخیر افغانستان به پاکستان، گفت که دیگر حوصله اش لب ریز شده و متجاوزین را که در خاک پاکستان پایگاه دارند مورد حمله قرار خواهد داد. به نقل از منبعی معتبر که نخواست نامش فاش شود، سوأل واکنش دولت در برابر اعلام جهاد طالبان پاکستانی با نیروهای امنیت بین المللی و افغان، از سوی سخنگویان دولت به خبرنگاری داده شد تا از کرزی بپرسد.درین نشست رییس جمهور جدا از حمله لفظی به پاکستان، از مقام های عالی رتبه افغانی که حامل تابعیت خارجی هستند نیز، انتقاد کرد. وی همچنین هشدار داد که ازین پس هیچ فردی را که حامل تابعیت دوگانه باشد، در مقام دولتی نخواهد گماشت. کرزی در حالی که این پاسخ را در پیوند به سوأل گسترش فساد در دولت ارائه می کرد، گفت: "اینطور نمی شود که هم وزیر می باشم، و هم تابعیت خارجی خود را نگه می دارم. بس است دیگر برایشان حوصله نمی کنیم".
تهدید حمله به پاکستان
کرزی درین نشست ضمن هشدار به طالبان پاکستانی و حامیان این گروه (که بیشتر از دستگاه استخبارات پاکستان نامبرده می شود)، اعلام کرد که اگر حملات آنان بالای افغانستان متوقف نگردد، واکنش نشان خواهد داد.وی به گفته های "بیت الله محسود" رهبر طالبان پاکستانی اشاره کرد که پس از قرارداد صلح با دولت پاکستان، از ادامه حملات به نیروهای غربی و دولت افغانستان (که از سوی طالبان جهاد خوانده می شود) سخن گفت. کرزی خاطرنشان کرد: "افغانستان حق دفاع از خود را دارد، و این بار بیت الله محسود و ملاعمر پاکستانی را در خانه هایشان (درخاک پاکستان) هدف قرارخواهیم داد."این اظهارات تند کرزی با واکنش شدید دولت پاکستان روبرو گشت، و این دولت با احضار نماینده سیاسی افغانستان در اسلام آباد هشدار حمله به پاکستان را نادرست وغیر مسئولانه خواند.به این مفهوم که "شاه محمود قریشی" وزیر خارجه پاکستان پس از احضار "انور انورزی" سفیر افغانستان در اسلام‌ آباد و ابلاغ شدیدترین مراتب اعتراض سیاسی به وی، بیانیه‌ای منتشر کرد که در آن اظهارات کرزی "غیر مسئولانه" خوانده شده است. در این بیانیه آمده "مایلم به خوبی این را روشن کنم، که پاکستان به هر قیمتی از تمامیت ارضی و حق حاکمیت خود در حیطه درون مرزی دفاع خواهد کرد."در بخش دیگری از آن نیز گفته شده "از آن جایی که دو کشور با دشمنی مشترک رو در رو هستند، بیش از همیشه لازم به نظر می‌ رسد که مقامات افغانی از بیان اظهارات غیر مسئولانه و تهدیدآمیز خودداری کنند."رییس جمهور کرزی درست زمانی هشدار حمله به پاکستان را می دهد، که ارتش این کشور با داشتن ٦٢٠ هزار سرباز در شمار یکی از هفت ارتش بزرگ جهان قرار دارد، که با سلاح کشنده زروی مسلح هستند.
اعلام شکست
حامد کرزی ضمن اعلام حمله به پاکستان، کماکان به شکست خود نیز اعتراف کرده است. او با اشاره به حملات طالبان که از آنسوی مرز افغان ها را هدف قرار می دهند، گفت: "به هر حال ما در اینجا کشته می شویم. پس بهتر است که یک قدم پیشتر رفته و در آنجا (پاکستان) خود را بکشیم، تا حداقل جلو حمله به افغانستان گرفته شود."اظهارات رییس جمهور مبنی بر کشته شدن و شکست، نوعی دیگر از نومیدی و اعتراف به درماندگی در راه حل بحران افغانستان می باشد. کشوری که با مصرف میلیارد ها دلار تا هنوز شمار افراد ارتش ملی آن، تنها به هشتاد هزار تن رسیده است. یعنی شماری که پاکستان چیزی بیشتر از آن را در مرزهایش با افغانستان فرستاده است.
فشارهای برونی و درونی
برونی
کنفرانس پاریس در عین حال که روزنه ای برای کمک به افغانستان خوانده می شود، حاوی پیام ناخوش آیندی هم می باشد. به این مفهوم که دولت افغانستان را بزرگترین دولت آلوده با فساد در جهان می خواند. این اتهام در همایش بزرگی که در آن نمایندگان بیش از ٦۵ کشور و ١۵ نهاد جهانی شرکت داشتند، در سخنرانی همه نمایندگان شرکت کننده مورد تأکید قرار گرفت. بنابراین جایگاه رییس جمهور کرزی را به عنوان رهبر دستگاه آلوده به فساد، بیشتر متزلزل کرد. همچنان عدم حضور "زلمی خلیلزاد" نماینده آمریکا در اجلاس پاریس و بلند گرفتن زمزمه های آمادگی او برای نامزدی انتخابات ریاست جمهوری سال آینده افغانستان، رؤیای پیروزی حامد کرزی در انتخابات سال آینده را که به کمک های جهان بویژه ایالات متحده آمریکا چشم دوخته است، تاریک ساخته و فشارهای جهانی بر وی را افزوده است.
درونی
فشارهای درونی بر رییس جمهور کرزی از قصرریاست جمهوری آغاز می شود، و تا دوردست ترین ولایت های افغانستان دامنه دارد. اختلاف وی با شماری از وزرای کابینه و معاونین دولت از عمده موارد آزار دهنده در قصر ریاست جمهوری افغانستان است، که گاه گاهی اخبار آن به رسانه ها نیز می رسد.چالش های امنیتی و ادامه نا آرامی ها که حاکمیت ملی افغانستان را نشانه گرفته و جنوب و شرق کشور را در کام خود فرو برده است، به عنوان برجسته ترین فشارهای درونی بر رییس جمهوری عنوان می گردد.حمله اخیر(هالیوودی) طالبان به زندان قندهار و فرار نزدیک به ١۵٠٠ تن از زندانیان که بیشترینه جنگجویان طالب شامل آن اند، و کنترل شهرستان "ارغنداب" که فاصله اندکی با شهر قندهار دارد، فشارها بر کرزی رابه حد اکثر رسانیده است.قندهار زاد گاه حامد کرزی است. بنابراین قدرت گیری طالبان در آن، جایگاه وی در سطح کشور را به شدت آسیب می زند. هرچند حامد کرزی پیش ازین نیز کمتر به قندهار سفر کرده و با مردم آنجا دیدار داشته است، اما شورش طالبان در زندان این شهر و به دست گرفتن شهرستان ارغنداب هشدار نزدیک شدن کرزی به قندهار را می دهد. جایی که او در آن بیشترینه آرای رقابت های انتخابات ریاست جمهوری سال ٢٠٠٤ (١۳٨۳) را، به دست آورده بود.

آخرین گزینه
در حالی که حامد کرزی برای رفتن به کارزار انتخابات سال آینده ریاست جمهوری آماده می شود، آگاهان از افت فزاینده محبوبیت وی در کشور و در میان حامیان غربی اش سخن می گویند.بنابراین برخی باور دارند که کرزی می خواهد با سخنرانی آتشین در برابر پاکستان، احساس ملی و وطنی افغان ها را بر انگیخته و به ترمیم ناکامی های شش سال آخر دولت به رهبری خود بپردازد. اما هرچند که سخنگوی وی تلاش در کم اهمیت بودن گفته های او نمود این امکان نیز وجود دارد، که کرزی به زودی برای گفته هایش از پاکستان پوزش بخواهد. گذشته هم، اینرا به اثبات رسانده است. اما کرزی ازین آزمایش ثابت کرد، که تنها برگ برنده را هنوز در اختیار دارد.زیرا مردم افغانستان که در سه دهه اخیر همواره از مرزهای جنوب کشور و با حمایت پاکستان شاهد بی ثباتی زادگاهشان بوده اند، بی تردید از سخنان حامد کرزی حمایت می کنند. لذا آخرین برگ برنده وی برای رفتن به انتخابات، قرار گرفتن در برابر پاکستان خواهد بود.

۱۳۸۷ خرداد ۲۶, یکشنبه

افغانستان و تاجیکستان، همدل و هم‌زبان

افغانستان و تاجیکستان جدا از مشترکات دینی، فرهنگی، زبانی و مرزی؛ در غم و اندوه نیز کشور‌های مشابه هم‌ هستند. جنگ‌های داخلی‌ چندین ساله در افغانستان و تاجیکستان از برجسته‌ترین غم‌های مشترک این دو کشور هم زبان است‌ که با پایان یافتن آن، زمینه ایجاد روابط فرهنگی بیشتر از پیش میان این دو کشور همسایه و هم‌زبان هموار‌تر شده است.سفر هنرمندان تاجیکی به شهرهای بزرگ افغانستان، برای کنسرت و اجرای آهنگ‌های مشترک هنرمندان تاجیک و افغانی، این پیوند را رونق بشتر بخشیده است.
فرهنگ و هنر
همکاری‌های فرهنگی و هنری کشور‌های تاجیکستان و افغانستان دست‌کم به پیش از پنجاه سال گذشته‌، یعنی زمانی‌که تاجیکستان عضو پیکره اتحاد جماهیر شوروی بود، می‌رسد. هنوز هم در کابل، پایتخت افغانستان نام خرما شیرین، هنرمند فقید تاجیکستان هم‌ردیف با یاد هنر این سرزمین است‌، و هنوز زمانی که از هنر و موسیقی تاجیکی یاد می‌شود، زنان و مردان پیر افغانی به بازگویی اجرای کنسرت‌های خرما شیرین در کابل می‌پردازند که بدون شک علاقمندی مردم افغانستان به هنرمندان تاجیک را می‌رساند.هم‌زبانی، یکی از مشترکات فرهنگی و تاریخی کشور‌های افغانستان و تاجیکستان است که بین مردمان این دو کشور پیوندی نا‌گسستنی به‌وجود آورده است.
جایگاه نخست
در شش سال اخیر و پس از فروپاشی حاکمیت طالبان در افغانستان، میزان توجه و علاقمندی جوانان کشور به هنر و هنرمندی افزایش قابل توجه‌ای داشته است. هم‌زمان با فروپاشی حاکمیت طالبان، رسانه‌های آزاد دیداری و شنیداری فعالیت‌شان را آغاز کردند که در شناساندن هنرمندان تاجیک به مردم افغانستان، نقش برجسته‌ای داشته‌اند. در میان آهنگ‌های نشر شده خارجی از این رسانه‌ها، از نظر ميزان محبوبيت موسيقی خارجی در افغانستان‌، جايگاه نخست را موسيقی تاجیکی به خود اختصاص داده است.محبوبیت ستاره‌های موسیقی پاپ تاجیکی در افغانستان در حدی‌ست که حتی گفته می‌شود، هنرمندانی که هنوز درتاجیکستان به عنوان هنر‌مند برتر شناخته نمی‌شوند، در افغانستان جایگاه «پاپ استار» را به خود اختصاص می‌دهند.
تاثیر موسیقی افغانی
کمتر هنرمند تاجیکی را می‌توان یافت که تاثیر موسیقی افغانی روی هنر تاجیکستان را دست کم بگیرد، به‌طور مثال جایگاه احمد ظاهر، هنرمند شهیر و پرآوازه افغانستان که هنرمندان تاجیک به او استاد خطاب می‌کنند. حتی در رو آوردن هنرمندان تاجیک به موسیقی، قابل ذکر است که تقلید و کپی‌خوانی از هنرمندانی چون فرهاد دریا‌، امیر جان صبوری‌، احمد ولی‌، هنگامه‌، وجیهه رستگار و‌... نقش موسیقی افغانستان در هنر تاجیکستان را به خوبی نشان می‌دهد.
موسیقی تاجیکی که هم‌زمان با استقلال این کشور هویت خود را یافته، هنوز در سطح منطقه و جهان برای فارسی‌زبانان ناشناخته مانده است. موسیقی تاجیکستان اگر پیش از استقلال در گرو سلطه و ایدئولوژی کمونیستی قرار داشت، امروز با مشکل اقتصادی و مالی دست و گریبان است.

۱۳۸۷ خرداد ۲۳, پنجشنبه

فرمانده کفتر: بزرگترین زن جنگ سالار افغانستان


خانم "بی بی عایشه" 55 ساله تنها زن جنگ سالار در کشوریست، که در آن برون رفتن زنان بدون محرم یک تابو شناخته می شود. چهره ی تاریک، دستانی بزرگ و هیکل مردانه، از او معروفترین چهره فرمانده زن افغانی را ساخته است.بی بی عایشه که به "فرمانده کفتر" مشهور است از فرماندهان جمعیت اسلامی افغانستان در سال های نبرد در برابر اشغال قشون سرخ در افغانستان بوده، و در جریان مقاومت در برابر نیروهای طالبان نیز نقش مهم و برجسته ی داشته است. او در لویه جرگه (مجلس بزرگ ملی) اضطراری سال ١۳٨١ (٢٠٠٢)، نماینده مردم شهرستان نهرین ولایت بغلان بود.کفتر خاطر نشان می کند، که مقاومت و دلاوری را از پدرش (حاجی دولت ) به ارث برده است. همچنین به گفته خودش هرچند خواندن و نوشتن بلد نیست، اما استفاده از سلاح را به خوبی می داند. وی نخستین گلوله را در سال ١۳۵٨ (١٩۷٩) شلک کرده، و یک اشغالگرروسی را کشته است. او این رخداد را چنین به خاطر می آورد: "درست بیاد ندارم چند نفر را کشته ام، اما نخستین روسی را که کشته ام بخوبی به خاطر دارم. او یک سرباز اشغالگر بود. مردی جوان که به او شلیک کرده، و وی را کشتم. پس از آن، جسدش را به دریا پرتاپ کردم."فرمانده کفتر می گوید در زمان اشغال افغانستان بوسیله ی قشون سرخ، نزدیک به ٢٠٠٠ جنگجوی مسلح را رهبری می کرده است، که ٤٠٠ تن آنان از نزدیکانش بوده اند. وی دو پسرش را نیز از دست داده است.
جنگجو
فرمانده کفتر در زمان تجاوز اتحاد جماهیر شوروی وقت و بعد از آنکه فرزندش به دست افراد مسلح به قتل رسید، سلاح برداشت و به دست خود قاتلین پسرش را کشت. به این ترتیب به یک زن جنگجو مبدل گشت. همچنان طالبان با حمله به صفحات شمال افغانستان قادر شدند، همه شهرستان ها و مرکز ولایت بغلان را به تصرف خود در آورند. اما فرمانده کفتر با مقاومت در برابر طالبان، در چندین نبرد به پیروزی دست پیدا کرد. به طوری که طالبان هرگز شهرک "بزدره " یعنی زادگاه و قرار گاه فرمانده کفتر را، به طور کامل اشغال کرده نتوانستند.کفتر که آغاز مبارزاتش را همزمان با اشغال افغانستان بوسیله ی قشون سرخ شوروی می خواند، حالا خیلی ضعیف به نظر می رسد. چرک و چروک های روی صورتش به خوبی نشان از پیری را در او برجسته ساخته است. هر چند خودش هنوز با پیر خواندنش موافق نیست و نمی خواهد خود را ضعیف نشان دهد، اما به این نکته اعتراف می کند که دیگر نمی تواند خوب نشان زند و می گوید که چشمانش دوربینی خود را از دست داده اند.همه فرماندهان همردیف کفتر و کسانی که زیر فرمانش در برابر طالبان جنگیده بودند، دیگر در منطقه ای که او در آنجا است، به روند خلع سلاح گروه های مسلح غیرمسوول پیوسته اند. روندی که بوسیله ی وزارت دفاع افغانستان تطبیق می شود. ولی شهرستان نهرین شهر بزدره ولایت بغلان قرار گاه فرمانده کفتر می باشد، و او در شمار محدود فرماندهانی است که هنوز گروه مسلحی را در اختیار دارند. سازمان ملل متحد در سال ٢٠٠٦ (١۳٨۵) اعلام کرد، که فرمانده کفتر دست کم گروه ۵٠ نفری از افراد مسلح غیر مسوول در ولایت بغلان را رهبری می کند. اما نزدیکان این فرمانده زن می گویند، که در حال حاضر افراد زیر فرمان وی نزدیک به ٢٠٠ تن هستند.
شورشی و رهزن
نیروهای امنیتی افغان در ولایت بغلان تا هنوز بارها فرمانده کفتر را متهم به ترور، قتل و سرقت های مسلحانه درین ولایت کرده اند. در آخرین مورد مقامات ولایت مورد اشاره قتل یک فرمانده جهادی و معاون قطعه منتظره پلیس در بغلان را، به فرمانده کفتر نسبت دادند و او را متهم شناختند. مقامات امنیتی بغلان می گویند زمانی که پلیس به دستگیری کفتر و افراد زیر امرش اقدام می کند، آنها به کوه هایی می گریزند که در نزدیکی قرارگاهشان واقع شده اند. به همین سبب کوه های سر به فلک کشیده ولایت بغلان که از سال های دور در حیطه ی قدرت او و فرماندهانش قرار داشته اند، کار دستگیری آنان را برای پلیس و نیروهای امنیتی دشوار می سازد.اما فرمانده کفتر این اتهام که سلاح و افراد مسلح اش را برای استفاده در راه های نا مشروع نگاه داشته است، به شدت رد می کند. او می گوید که سال های زیادی در منطقه مسلح بوده، و به قدر کافی دوست و دشمن دارد.وی همچنین خاطرنشان می کند: "اگر امروز سلاح و افرادم را تسلیم دولت کنم، شاید فردا مورد سوء قصد قرار گرفته و به قتل برسم". او با اشاره به فرماندهان رقیبش که در منطقه دارای اسلحه و نفوذ قابل توجهی هستند، خلع سلاح خود را معادل با تسلیم شدن و گردن نهادن به رقیبانش می داند.
هشدار آیسف

در آخرین نشست مشترک مقامات عالی رتبه ولایت های شمال افغانستان با فرمانده عمومی آیسف، از فعالیت های فرمانده کفتر به شدت ابراز نگرانی گردید. همچنین از او خواسته شد تا خود و افراد اش را به دولت تسلیم کند. درین نشست به او و همرزمانش هشدار داده شد که اگر خود را به نیروهای امنیتی تسلیم ندارند، باید از بین برده شوند.در نشست مورد اشاره همچنین "عبدالجبار حق بین" والی ولایت بغلان یعنی ولایتی که محل بیشترینه فعالیت های فرمانده کفتر است، گفت که باید به خود کامگی کفتر و همرزمانش پایان داده شود. چراکه اوضاع امنیتی در بغلان را به شدت نا امن ساخته اند. فرمانده کفتر پس از هشدار آیسف و نیروهای امنیتی افغان، خود و پنج تن از افراد مسلحش را به دولت تسلیم کرده است. اما مردمان محل که در منطقه ی زیر نفود وی بود و باش دارند، از اقدامات دولت در برابر این فرمانده خوش بین نبوده، و مشکوک هستند که او در حال حاضر با توجه به نفوذ خود مورد پیگیرد نیروهای امنیتی قرار گیرد.کمااینکه باشندگان شهرستان بزدره می گویند که فرمانده کفتر با مقامات عالی رتبه در سطح منطقه و مرکز ارتباط داشته، و از او حمایت می شود. یک تن از این باشندگان اظهار می کند که حتی اگر فردی در مناطق دور دست ولایت بغلان اقدامی در برابر قانون انجام دهد، در حقیقت با گریختن به این منطقه از دست دولت فرار کرده است.جهادگران افغانستان بدین باورند که در دوران جهاد و مقاومت، ده ها تن از زنان در برابر تجاوز سرخ و لشکر کشی طالبان جان هایشان را از دست داده اند. زنانی که به مانند فرمانده کفتر در برابر اشغال و تجاوز ایستادگی می کردند. زیرا نقش زنان در شکست عملیات طالبان در مناطق شمال افغانستان، به خوبی نشان از مقاومتشان در برابر اشغالگران در این سرزمین دارد. به طوری که طالبان حتی در آخرین روز های حاکمیت شان حین عقب نشینی از ولایت کاپیسا (در شمال افغانستان)، مورد هجوم زنانی قرار گرفتند که با آبجوش به آنها حمله کرده و ایشان را از پای در آوردند.اخیرآ جبهه گیری بی بی عایشه در برابر دولت افغانستان که حقوق و رهایی زن از بنیادی ترین شعارهای حاکمان آن است، بزرگترین دغدغه این دولت و نیروهای خارجی درین کشور خوانده می شود.

کنفرانس پاریس نسبت به طرح های حامد کرزی تعهد کامل نخواهد سپرد

روز دوازدهم ماه ژوئن (بیست و سوم خرداد) اجلاس پاریس با شرکت مقامات دولت جمهوری اسلامی افغانستان و نمایندگان کشورهای کمک دهنده به این دولت، آغاز به کار کرد. کنفرانسی که پس از نشست های برلین، لندن و توکیو، در نوع خود یکی از گردهمایی های حیاتی برای افغانستان به شمار می رود. اجلاس مورد اشاره از سوی حامد کرزی رییس جمهوری اسلامی افغانستان، همتای فرانسوی اش "نیکلا سارکوزی" و همچنین "بان کی مون" دبیرکل سازمان ملل متحد افتتاح شد. "کاندولیزا رایس" وزیر امور خارجه، و "لورا بوش" بانوی اول آمریکا نیز، نمایندگی کشور خود در کنفرانس پاریس را برعهده دارند.در عین حال شرکت نمایندگان ٦۵ کشور و ١۵ گروه امداد بين المللی در این اجلاس، در حقیقت نشان دهنده توجه جامعه جهانی در برابر دولت و مردم افغانستان است. پیش از آغاز اجلاس هنوز به درستی معلوم نبود که با توجه به حیف و میل شدن ملیارد ها دلار کمک شده در اجلاس های پیش ازین، و نبود شفافیت و اداره سالم در افغانستان، آیا کشورهای کمک دهنده حاضر خواهند بود تا به درخواست دولت افغانستان لبیک گویند؟ به طوری که "ریچارد باوچر" مدیرکل وزارت امور خارجه آمریکا در این پیوند گفته بود که هرچند پیش بینی نمی کند که کنفرانس پاریس نسبت به طرح های حامد کرزی تعهد کامل بسپارد، اما انتظاردارد که تعهدات کشورهای کمک دهنده از مبلغ ١٠ میلیارد دلار داده شده در کنفرانس لندن بلندتر رود. اما در خلال اجلاس، کشورهای کمک کننده تعهد کردند که در یک دوره پنج ساله ٢٠ میلیارد دلار در اختیار مقامات افغان قرار دهند.در کنفرانس های برلین و توکیو، در مجموع ١٢ میلیارد و ۷٠٠ میلیون دلار کمک به افغانستان وعده سپرده شد. از این میزان ۳٠۸ میلیون دلار به عنوان قرضه، و بقیه در چهارچوب بخشی از کمک های جامعه جهانی به دولت افغانستان در نظر گرفته شد. در کنار این، دو سال پیش کنفرانس لندن نیز ١٠ میلیارد دلار دیگر به کمک های جامعه جهانی برای افغانستان افزود.اینک دولت افغانستان در حالی با راهبرد انکشاف ملی که در پنج هزار صفحه تدوین شده است به پاریس پایتخت کشور فرانسه رفته، که تعهد کشورهای کمک کننده مبنی بر ارائه ۵١ میلیارد دلار برای عرصه های بازسازی انکشاف، آموزش و پرورش، امنیت و انرژی را در خواست می دهد.
محور گفتگوها
از جمله موارد حاد در اجلاس پاریس، امنیت، حقوق بشر، دولت داری سالم، و بازسازی زیر ساخت های افغانستان، می باشند که در صدر فهرست گفت وگوها قرار دارند.در اجلاس های پیش ازین در برلین، لندن و توکیو کمک های سرشار مالی بدون ضمانت های اجرایی در اختیار دولت افغانستان قرار داده شد. اما با مصرف ملیارد ها دلار، دستاورد ناچیز و اندک بوده است.پیش بینی می شود اجلاس پاریس با فورمول پول در برابر ضمانت های اجرایی که کشورهای کمک دهنده از دولت افغانستان در خواست می کنند، آغاز به کار کرده باشد. پیش ازین با وجود مصرف میلیاردها دلار از اجلاس بن تا حالا، بدترین پسرفت را وضعیت آزادی بیان، حقوق بشر و دیموکراسی داشته اند. یعنی همان مقولاتی که در اجلاس بن، از اساسی ترین پایه های دولت افغانستان به حمایت جامعه جهانی پیش بینی گردید بود. عدم درخواست ضمانت اجرایی در بدل کمک های کلان مالی از سوی کشور های کمک دهنده، در بی تفاوت ماندن دولت افغانستان برای نهادینه ساختن حقوق بشر، دیموکراسی و آزادی بیان، نقش برجسته ی داشته است. بنابراین کارشناسان بدین باورند که مشروط ساختن کمک ها به دولت افغانستان در برابر تعهد این کشور برای رعایت حقوق شهروندی، آزادی بیان، حقوق بشر و دیموکراسی، در تغییر وضعیت موجود موثر خواهد بود.
چالش های فرارو
به عنوان چالش های بزرگ که نتایج و دستاوردهای اجلاس پاریس را به شدت زیر شعاع قرار داده و به بی نتیجه ماندن تهدید می کند، می شود به چند محور اشاره کرد:
دولتداری ناکام :
یکی از بزرگترین مواردی که ساختار تشکیلات نظام افغانستان را به عنوان دولت ناکام به جهانیان شناسانده، ساختار دولت برمبنای مرزبندی های سمتی، گروهی، قومی و حزبی می باشد. چراکه دولت افغانستان با گذشت شش سال، تاهنوز نتوانسته از چوکات های کوچک حزبی، سمتی، گروهی و زبانی برون آمده، و به عنوان دولت ملی عمل کند. این مهم باعث آن گردید که در جلب حمایت توده ها ناکام بماند، و دیوار بی اعتمادی نسبت به دولت سالم را بلند تر کند.
نهاد های ضعیف امنیتی :
نهادهای امنیتی افغانستان با حمایت های کلان اقتصادی، سیاسی و ابزاری جامعه جهانی، تا هنوز قادر به تأمین حداقل امنیت شهروندان کشور نگردیده است. به نحوی که با گذشت شش سال در صورت برون رفتن نیروهای یاری امنیت به افغانستان (ناتو و ائتلاف )، قادر به مقاومت چند ساعته در برابر شورشیان طالب و فرماندهان فرصت طلب محلی نمی باشند.عدم قدرت و قاطعیت دولت افغانستان برای انحلال ارتش های محلی که باید در ساختار تشکیلات جدید جذب و پرورش داده می شدند، سبب ناکامی این دولت در تشکیل ارتش سامان مند گردید.زیرا تاکید برای معیار ترکیب قومی در ارتش سبب شد که نهادهای امنیتی کشور از لحاظ کمی و کیفی، فاقد افراد شایسته، حرفه ای و مبارز باشند.همچنین اتکای صد در صد روی کمک های خارجی، ارتش ملی افغانستان را بیشتر به سازمان های غیردولتی (ان،جی، او ها) شبیه ساخته است. چراکه با گذشت شش سال، دولت قادر نبوده بودجه این ارتش را از محل اخذ عواید ثابت ملی و به ویژه عواید گمرکی، تامین کند. لذا ارتش ملی فقط و فقط به کمک های کشورهای کمک دهنده وابسته مانده است.
دستگاه ناکارای دیپلوماسی :
در شش سال گذشته دولت افغانستان و به ویژه دستگاه دیپلماسی کشور، در حل بنیادی ترین مشکلات با کشورهای منطقه و همسایه ناکام بوده است. به طوری که هنوز همسایه های افغانستان، منافع سیاسی خود را در تداوم نا آرامی و بی ثباتی این کشور جستجو می کنند. حمایت و پناه دادن تروریستان که وارد جبهات جنگی در افغانستان می گردند و پشتیبانی مالی و تسلیحاتی از آنان، برجسته ترین نمونه های دخالت این همسایه ها در امور داخلی افغانستان می باشد. همچنین رابطه و تماس کشورهای مورد اشاره با احزاب، گروه ها، سازمان ها و شخصیت های مستقل افغانی خارج از چهارچوب دولت و به گونه ای غیر رسمی، از دیگر موارد تقویت احزاب، گروه ها و صف بندی های آنان، در برابر دولت افغانستان گردیده است.همچنین هراس و ناخشنودی شماری از کشورهای همسایه و منطقه از حضور پررنگ سیاسی و نظامی غربی ها و به ویژه ایالات متحده آمریکا در افغانستان، و عدم توانایی دولت این کشور برای قانع کردن کشورهای همسایه و منطقه برای تبدیل نساختن افغانستان به پایگاه ضد آنها، از بزرگترین ضعف های دستگاه دیپلوماسی افغانستان شمرده می شود.
عدالت فدای قدرت:
دولت افغانستان در راستای تأمین عدالت و حقوق بشر به شدت ناکام بوده است. کمااینکه مقامات این کشور از جمله رییس جمهور حامد کرزی، بارها از ناتوانی خود در زمینه تأمین حقوق بشر و محاکمه ناقضان این حقوق سخن گفته اند. در عین حال حضور ناقضین حقوق بشر در رده های بلند دولتی، از اعتبار دولت افغانستان در برابر مردم این کشور کاسته است. همچنین ناکامی دولت افغانستان در اجرای "برنامه عمل" که براساس آن متعهد به مستند سازی جنایات ضد بشری در این کشور شده است، سبب نگرانی نهادهای دفاع از حقوق بشر و سازمان ملل متحد می باشد.
مواد مخدر:
هر سال در افغانستان حدود یک میلیارد دلار در برنامه ای به هدر می رود که به جای نابودی مواد مخدر، کشاورزان را به حمایت از طالبان تشویق می کند. بر اساس آمار "دفتر جرایم و مواد مخدر سازمان ملل متحد"، تنها در سیزده ولایت از مجموع سی و چهار ولایت افغانستان، خشخاش زرع نمی شود. همچنین گفته می شود عالی رتبه ترین مقامات دولتی، در قاچاق مواد مخدر دست دارند. در این پیوند گاهی از نزدیکان رییس جمهوری اسلامی افغانستان نیز، نام برده می شود.

۱۳۸۷ خرداد ۱۷, جمعه

صدای گام های گلبدین حکمتیار

"گلبدين حکمتيار" رهبر "حزب اسلامی افغانستان" است. نيروهای حامی وی در هنگام حمله نيروهای آمريکايی به منطقه کوهستانی "توره بوره" در شرق افغانستان، "اسامه بن لادن" رهبر "القاعده" را از این منطقه فرار دادند. به همین سبب در پاییز ٢٠٠٢ (١٣٨٠) نام حکمتیار از سوی دولت آمریکا در فهرست سياه کسانی قرار گرفت، که در تروريسم بین المللی دست داشته و امنیت جهانی را تهدید می کنند. با تروريست شناخته شدن او و استناد به بخشنامه شماره ١٣٢٢٤ دولت آمريکا، حکم توقيف دارايی هایش نیز در اين کشور صادرگردید. "ریچارد بوچر" معاون "وزارت امورخارجه آمریکا" در پی قرار دادن نام گلبدین حکمتیار در فهرست سیاه تروریستان، گفت که از سازمان ملل متحد خواسته است نام وی را در لیست همکاران اسامه بن لادن رهبر القاعده قرار دهد تا تمامی دولت های جهان موظف به توقيف دارايی های او در خاک خود شوند.
نخستین اقدام در برابر حکمتیار
دولت جمهوری اسلامی ایران در اقدامی به عنوان پشتیبانی از حاکمیت نوبنیاد افغانستان به حمایت جامعه جهانی و شايد به عنوان حرکتی آشتی جويانه با ایالات متحده آمریکا، در روز١٠ فبروری (فوریه) ٢٠٠٢ (٢٢ بهمن ١٣٨٠) اعلام کرد که تمامی فعالیت های رهبر حزب اسلامی افغانستان در خاک ایران را ممنوع اعلام کرده، و کنش های وی را زیر نظارت قرار داده است.
مسدود شدن حساب های بانکی
"هرالدو مونوز" رييس "کميته شورای امنيـت سازمان ملل متحد" که بر تحريم های اعمال شده عليه شبکه القاعده و طالبان نظارت دارد، روز ١٨دسامبر ٢٠٠٤ (٢٨ آذر ١٣٨٣) گفت که ايران "سرمايه قابل توجهی" از گلبدين حکمتيار را در چهار حساب بانکی او مسدود، و تعدادی از فعالان القاعده را دستگير کرده است. آقای مونوز که تازه از ايران و چند کشور ديگر برگشته بود، اين مطلب را در يک جلسه علنی شورای امنيـت سازمان ملل متحد بيان کرد.
اخراج از ایران
پس از آن که دولت ايران به گلبدين حکمتيار دستور داد از این کشور خارج شود، او منزل تبعيدی خود در تهران را به مقصد نامعلومی ترک کرد. این دولت اقدام خود را نشانه ای از حمايت از دولت افغانستان به رهبری حامد کرزی اعلام کرده، و گفت: "آقای حکمتيار پس از دريافت دستور سکونتگاه خود را به مقصد نامعلومی ترک کرد، و مشخص نيست به کجا رفته و در کجا زندگی می کند." حکمتیار از سال ١٩٩٦ (١٣٧۵) در خاک ایران در تبعید به سر می برد، و در مناطق مختلف اين کشور به ويژه در شهرها و نواحی مجاور افغانستان دفاتری برای فعالیت های حزبی اش ایجاد کرده بود.
ورود به خط مقدم
بعد از تصمیم دولت ایران برای اخراج حکمتیار، وی برای نخستین بار پس از فروپاشی حاکمیت طالبان در افغانستان، دشمنی خود با کشور های غربی و آمریکا را اعلام کرد. او خاطرنشان کرد که با نظرياتی موافق است، که می گويند "حملات انتحاری در آمريکا نتيجه سياست های نادرست اين کشور بوده، و آنچه را آنها در افغانستان انجام می دهند، عمل تروريستی مشابهی است که در آمريکا اتفاق افتاد". رهبر حزب اسلامی افغانستان گفت که او در موضع دفاع از افغانستان در برابر حملات آمريکا قرار می گيرد، و سياست ائتلاف مخالف طالبان (جبهه شمال به رهبری استاد ربانی) را در حمايت از آمريکايی ها محکوم می کند.
موضع در برابر طالبان؟
حکمتيار همزمان با اعلام جنگ با آمریکا، گفت گروه های مختلف افغان در حال حاضر بايد اختلافاتشان را کنار بگذارند و دست به هم داده از کشور خود دفاع کنند. همچنین مردم افغانستان باید مانند دوران مبارزه با روس ها، در برابر حمله آمريکا به پاخيزند. وی حملات طالبان به نيروهای آمريکايی را مقاومت مردمی خواند، که از ايمان اسلامی مردم افغانستان و روحيه تاريخی بيگانه ستيزی آنها سرچشمه گرفته است. همچنین دخالت هر کشور خارجی از جمله ايران در آن را، رد کرد. او در ادامه افزود: "حزب اسلامی برای همکاری با هر گروهی از جمله طالبان که خواهان اخراج بيگانگان از افغانستان هستند، اعلام آمادگی کرده است."
نبرد های جهانی ضد آمریکا
بر اساس اطلاعات و گزارش های دقيق "سازمان امنیت ملی افغانستان"، حزب اسلامی گلبدين حکمتيار همزمان با اعلام جنگ در برابر نیروهای غربی و آمریکایی در پيشاور پاکستان، اردوگاه های نظامی را برای آموزش تروریستان ایجاد کرده است. به طوری که جنگجویان تعلیم یافته درین پایگاه ها را به افغانستان اعزام می کند، تا در کنار افراد طلبان با نيروهای دولتی و خارجی مستقر در اين کشور بجنگند. سازمان مورد اشاره می گوید، که "اين اردوگاه های نظامی در مناطق مهاجر نشين’ شمشتو‘ و ’مانسره‘ موقعيت دارند." همچنان گلبدين حکمتيار از عمليات مسلحانه طرفداران مقتدی صدر روحانی تندرو شيعه در عراق، بر عليه نيروهای ائتلاف به رهبری آمريکا در آن کشور تجليل کرد. او در بيانيه ای قيام مسلحانه شيعيان طرفدار مقتدی صدر را نشانه مبارزه مردم عراق برای خاتمه دادن به اشغال خارجی خواند، و حمایت خود را از آن اعلام نمود.آقای حکمتيار در بيانيه خود گفت که اقدام شبه نظاميان شيعه عليه نيروهای ائتلاف در عراق باعث بهبود وجهه شيعيان این کشور شده، و به تحکيم وحدت بين جوامع سنی و شيعه در آن کشور کمک کرده است. گلبدين حکمتيار بیشترینه تجارب مقاومت در برابر ارتش سرخ شوروی را دارد. اما پس از اعلام جنگ با کشور های غربی که در افغانستان حضور نظامی دارند، کمتر در میدان های نبرد شرکت می کند. بیشرینه فعالیت های حزب وی نیز، تبلیغاتی می باشد. به طوری که حزب اسلامی از فناوری نوارهای ویدیویی، سود هنگفتی برده است. کمااینکه با پخش نوارهای ویدیویی آقای حکمتیار از رسانه های عربی زبان بویژه "الجزیره" و "العربیه"، او به چهره ی بین المللی مقاومت در برابر غرب و آمریکا مبدل گشت.
تلاش ها برای نزدیکی با حکمتیار
دولت افغانستان برای نخستين بار روز ۷ نوامبر ٢٠٠٦ (١۷ آبان ١٣٨۵) از گلبدين حکمتيار رهبر فراری حزب اسلامی دعوت کرد، که به "روند صلح" بپيوندد.این نخسین بار بود که دولت افغانستان به نقش حکمتیار در برهم زدن ثبات در این کشور اعتراف کرد، و اعلام نمود در صورتی که وی خواسته باشد به صلح و امنيت در افغانستان کمک کند، "دروازه های اين کشور به روی وی باز است." ملا محمد عمر و گلبدين حکمتيار عملا در حال جنگ بر عليه نيروهای ائتلاف ضد تروريسم به رهبری آمريکا، و نيز نيروهای دولت مرکزی افغانستان هستند. با اینهمه پیش از اعلام آمادگی ریاست دولت این کشور، "صبغت الله مجددی" از رهبران شناخته شده مجاهدين و رييس "کميسيون مستقل ملی تحکيم صلح در افغانستان"، بارها اعلام کرده که این دو می توانند با پذيرفتن قانون اساسی و همکاری با روند صلح و بازسازی در کشور، به وطن بازگردند. در آخرین اقدام برای کسب رضایت مخالفین برای برگشت به قدرت و پذیرش مذاکره با دولت، نزدیک به سه هزار نفر در همایش بزرگی در کابل شرکت کردند. به گفته برگزار گنندگان، آنها نمایندگان نهادهای جامعه مدنی و حقوق بشری در کشور بوده، و خواستار صلح با طالبان و حکمتیار گردیدند. شرکت کنندگان این همایش همچنین از جامعه بین المللی و به ویژه کشورهای اسلامی تقاضا کردند، که با آنان در ایجاد زمینه های مذاکرات دولت با طالبان و حزب اسلامی همکاری کنند.
آغاز رایزنی برای برگشت
حامد کرزی رئیس جمهور افغانستان روز ٢٩ سپتامبر ٢٠٠۷ (۸ مهر ١٣٨٦) در بازگشت از سفرش به آمریکا اعلام کرد، که حاضر است با ملا عمر رهبر طالبان و گلبدین حکمتیار رهبر حزب اسلامی مذاکره کند. وی با صراحت اظهار داشت که مشورت و رایزنی در مورد مذاکره با شورشیان مسلح را در داخل آغاز کرده، و ایالات متحده آمریکا و سازمان ملل متحد نیز از این اقدام حمایت می کنند. او موفقیت در مبارزه با تروریسم را مرتبط با حضور نیروهای خارجی در کشورش خواند، و تأکید کرد که مساله خروج آنها به عنوان شرط مذاکره از سوی طالبان پذیرفتنی نیست.
میانجیگری سازمان ملل متحد
همزمان با اظهارات حامد کرزی برای آمادگی های مذاکره با گلبدین حکمتیار و طالبان، سازمان ملل متحد اعلام کرد در نظر دارد از طریق نمایندگی های سیاسی خود در افغانستان و با همکاری بزرگان قومی، نقش میانجیگری را در مذاکرات میان دولت این کشور و گروهای مخالف بازی کند. "تام کونیکز" نماینده سیاسی (پیشین) سازمان ملل در افغانستان هم، در سفرش به نیویورک گفت که مذاکره با مخالفین از این جهت مهم است که وضعیت کنونی در افغانستان تنها از راه های نظامی حل نمی شود.
استقبال ناتو
در پی اعلام حامد کرزی برای آغاز گفتگو ها با حزب اسلامی حکمتیار و طالبان، "نیکولاس لینت" سخنگوی نیروهای تحت امر "پیمان آتلانتیک شمالی" (ناتو) در افغانستان، گفت اتکای صرف به نیروی نظامی منجر به باز گرداندن ثبات پایدار درین کشور نخواهد شد. وی که در کنفرانس خبری در کابل شرکت کرده بود، افزود که آنها از تلاش هایی که دولت افغانستان برای مصالحه با مخالفان مسلح براه انداخته، حمایت می کنند.او در این پیوند گفت: "البته در سال جاری شاهد برتری های نظامی نیروهای افغان و آیساف در برابر طالبان بوده ایم. اما می خواهیم حامی تلاش هایی باشیم، که دولت افغانستان برای آشتی با مخالفان براه انداخته است. زیرا نمی توانیم برای آوردن آرامش و خوشبختی پایدار، صرفا به نیروی نظامی اتکا داشته باشیم."
امتیاز برای برگشت
رهبر حزب اسلامی افغانستان بار ها اعلام کرده، زمانی آماده مذاکره با دولت افغانستان است که نیروهای خارجی این کشور را ترک کنند. اما در پی تلاش های شدید حامد کرزی برای نزدیکی با این رهبر، وی نیز با ارسال نامه ای یک گام از موضع قبلی خود عقب رفت. این عقب نشینی حامد کرزی را نیز واداشت تا به عنوان امتیاز در برابر چنین اقدامی، از موضع قبلی خود گامی به عقب بگذارد.البته گلبدین حکمتیار در نامه خود به رییس دولت جمهوری اسلامی افغانستان، مواردی را به عنوان پیش شرط های مذاکره اعلام کرد. خروج نیروهای خارجی از شهر ها هم، به عنوان یکی از شرط های آغاز مذاکرات عنوان شده است. این در حالی است که پیش ازین، خروج این نیروها از کل کشور خواسته می شد.در پی پاسخ به این در خواست آقای حکمتیار، حامد کرزی بی درنگ در اجلاس بخارست سخنانی در مورد این خواسته عنوان کرد. وی به کشورهای عضو ناتو و ائتلاف گفت که نیروهای امنیتی افغان قادرند تا امنیت شهرها و بویژه کابل را خود تامین کنند، و دیگر نیازی برای حضور نظامیان خارجی به بهانه ی تامین امنیت شهروندان کابل دیده نمی شود. اقدامی که به باور آگاهان، آقای کرزی را یک گام دیگر به حکمتیار نزدیک تر کرد.در آخرین اقدام، به فرمان حامد کرزی "غیرت بهیر" یک عضو کلیدی (پیشین) حزب اسلامی افغانستان و داماد آقای حکمتیار، از بند رها گردید. آقای بهیر باشنده ولایت پکتیکا در شرق افغانستان است، و برای مدت طولانی بحیث سخنگوی آقای حکمتیار با رسانه ها در تماس بود. او شش سال پیش در اسلام آباد پاکستان دستگیر، و به زندان بگرام انتقال داده شد.آگاهان بدین باورند که حامد کرزی پس از اعلام آمادگی اش برای شرکت در انتخابات ریاست جمهوری که قرار است تا یکسال دیگر آغاز شود، تلاش های خود را برای نزدیکی با حکمتیار و طالبان بیشتر کرده است. زیرا با توجه به صف بندی های جدید برای رقابت های انتخاباتی و ناخشنودی گروه های مخالف طالبان که در رده های بلند دولتی و ائتلاف بزرگ مخالف قرار دارند، هر احتمال دیگری جز فرمول نزدیکی با طالبان و حکمتیار، پیروزی آقای کرزی را به صفر نزدیک می سازد.
این مطلب را روی سایت واشنگتن پریزم بخوانید

۱۳۸۷ خرداد ۱۵, چهارشنبه

«خیلی از مردم افغانستان، حقوق بشر را نقض می‌کنند»

عفو بین‌الملل در شصتمین سالگرد صدور اعلامیه‌ی جهانی حقوق بشر از دولت افغانستان و همکاران بین‌المللی این کشور که به بهانه‌ی مبارزه علیه تروریسم مسبب نقض حقوق بشر می‌شوند، شدیداْ انتقاد کرده است. این گروه مدافع حقوق بشر که مقر آن در لندن است، در گزارش سالانه خود از کشته شدن دست کم ۶۵۰۰ نفر در جریان درگیری‌های سال گذشته یادآور شده و کشته شدن غیرنظامیان از سوی نیروهای دولتی و خارجی در این کشور را «بی‌باکی آن‌ها به قوانین بین‌المللی» خوانده است. گزارش سالانه عفو بین‌الملل که همزمان با ۶۰ سالگی صدور اعلامیه‌ی جهانی حقوق بشر منتشر شد، نظام قضایی افغانستان را شدیداً مورد انتقاد قرار داده و دادگاه‌های افغانستان را به رفتار ناعادلانه در برابر مجرمین متهم می‌کند. عفو بین‌الملل از مأموران غیرمسلکی پلیس، گروه‌های مسلح غیرمسؤول و فرهنگ فرار از مجازات، به عنوان چالش‌های فراروی حاکمیت قانون در افغانستان یاد کرده است. در این گزارش، تشدید درگیری‌ها و ادامه ناآرامی‌ها در شماری از ولایت‌های افغانستان، خشکسالی و جاری شدن سیل که سبب آوارگی شمار زیادی از شهروندان افغان گردیده است، ابراز نگرانی شده است. در گزارش سالانه عفو بین‌الملل از وضعیت نابسامان زنان و کودکان افغان و محدودیت آزادی بیان در این کشور نیز یاد شده است.

ناقضین حقوق بشر؟

دکتر سیما سمر، رییس کمیسیون مستقل حقوق بشر افغانستان سهم بیشتر نقض حقوق بشر در افغانستان را به بزرگ‌شدگان جهاد افغانستان که امروزه فرماندهان مسلح غیرمسؤول خطاب می‌شوند، نسبت داده و می‌گوید: «البته مقصر اصلی در افغانستان خیلی زیاد است. یک تعداد افراد غیرمسؤول مسلح که در دوران جهاد افغانستان بزرگ شده و هنوز هم گروه‌های مسلح خود را نگه می‌دارند، باعث یک مقدار یا یک تعداد زیاد از خشونت‌ها و تخطی‌های حقوق بشر می‌شوند.» خانم سمر در کنار این فرماندهان، به شماری از موارد نقض حقوق بشر از سوی دستگاه دولت افغانستان اشاره کرده می‌افزاید: «متأسفانه بعضی از نیروهای دولتی به صورت عموم باعث نقض حقوق بشر و تخطی می‌شوند. به خاطر این‌که از نظر من رشوه گرفتن هم نقض حقوق بشر است. خود فساد اداری از جمله تخطی‌های حقوق بشر به صورت جدی محسوب می‌شود؛ به خاطر این‌که وقتی فساد اداری باشد، هیچ گاه حق به حق‌دار نمی‌رسد. وقتی حق به حق‌دار نرسید، طبیعی است که تخطی حقوق بشری صورت می‌گیرد.» خانم سمر می‌گوید اگر قرار باشد که مسایل حقوق بشری را به صورت جدی در افغانستان بررسی کنیم، شمار زیادی از مردم این کشوردر نقض حقوق بشر سهیم‌اند: «حتی افرادی که احتکار می‌کنند و سودجویی و فرصت‌طلبی می‌کنند، بعضی مواد غذایی را مثلاً احتکار می‌کنند که یک مقدار قیمت شد، بعد آن را به بازار عرضه بکنند، به نظر من یک تخطی حقوق بشر است. یعنی بیشتر از حدی که باید آن‌ها سود ببرند، از مجبوریت مردم سود می‌برند؛ این از نظر من، خودش یک نقض است. ولی اگر قرار باشد این گونه حساب بکنیم، تقریبآ تعداد زیادی از مردم افغانستان متأسفانه نقض حقوق بشر را انجام می‌دهند.» حقوق بشر، دموکراسی و حاکمیت قانون، اساسی‌ترین شعار‌های دولت زیر سایه ناتو در افغانستان بوده است که آرام آرام رنگ خود را می‌بازد.
کارشناسان بدین باورند که دولت افغانستان و شرکای بین‌المللی این کشور، با این واژه‌ها بیشتر از این‌که برخورد ارزشی کرده باشند، به بهره‌برداری‌های سیاسی پرداخته و دولت‌مردان افغان، دموکراسی، حقوق بشر و حاکمیت قانون را فدای آرمان‌های خود کرده‌اند.