۱۳۹۱ مرداد ۷, شنبه

استیضاح وزرا یا استهزای مجلس


پس ازسپری نمودن ۴۵ روز تعطیلات تابستانی نمایندگان مجلس افغانستان برسرکاربرگشتند. دستورکار نخستین نشست را شهادت احمد خان سمنگانی نماینده مردم سمنگان در مجلس نمایندگان، تشکیل میداد. او در مراسم عروسی دختراش با جمعی از مهمانانش، در نتیجه یک حمله انتحاری کشته شد. معمولآ چنین موضوعاتی وقتی در دستورکارمجلس قرار میگیرند فضا برای ابراز نظرنیز باز ترمیشود و پای عقده گشایی، گلو پاره کردن ها و شعار دادن ها نیزدر میان می آید. پس از ساعت ها بحث و تبادل نظرپیرامون چگونگی به شهادت رسیدن سمنگانی و انتقاد از برخورد سرد حکومت در برابر حملات راکتی پاکستان بر کنر نقطه ی غلیان .مجلس کلید خورد.
شماری از نمایندگان پیشنهاد کردند که به دلیل نا کارآمدی نهادهای امنیتی در جلوگیری از قتل های زنجیره یی شخصیت های برجسته، موشک پراکنی های پاکستان 
سکوت مرگبارحکومت در برابر آن و عدم رسیده گی به اطلاعات استخباراتی مساله ی استیضاح وزرای دفاع داخله و رئیس امنیت ملی روی دست گرفته شود.

این پیشنهاد با استقبال بخشی بزرگی از حاضران در تالارمواجه شد. با چشم بهم خوردنی فهرست استیضاح وزرای دفاع، داخله و رئیس امنیت ملی ترتیب و در صحن علنی مجلس برای جمع آوری امضای فرستاده شد. (یعنی بیست فیصد از اعضا مطابق ماده نوددوم قانون اساسی) دقیقآ وقتی من پای برگه ی استیضاح امضا میکردم نفر ۲۵بودم اما هنوز شماری از نماینده ها صف کشیده بودند تا پای آن امضا کنند.
چون بار ها در بحث به استیضاح کشانیدن وزرا از جانب مجلس پای معاملات پولی پیش می آید نمایندگان حین امضای فهرست پیوسته می پرسیدند که آیا اینبار پیش از آمدن وزرا به مجلس، امضای نمایندگان دراختیارآنان قرار نخواهدگرفت تا معامله ی درکار نباشد. تاکید نماینده هیائت اداری این بود که این بار ماجرا متفاوت است.
قرار بود این استیضاح چهارشنبه چهارم اسد انجام گیرد. صبح همان روز سراسیمه گی، فضای سرد و بی خاصیتی در مجلس حاکم بود. انتظارخبر به استیضاح کشیدن وزرا را داشتیم که گله گذاری هادر ساعت امتیازی پیش از آغاز رسمی اجلاس آغاز شدُ. شماری از نماینده ها گله داشتند که برای ما شب تماس های تلفنی از مقامات ارشد امنیتی رسیده است. این مقام ها از امضاء برگه استیضاح از سوی نمایندگان ابراز ناخشنودی کرده بودند. نمایندگان هم به صراحت می گفتند که حتی اگر امضای ما هم آنجا باشد ما امضای خود را پس میگیریم.

برخلاف معمول جلسه همان روز در غیاب آقای ابراهیمی، رئیس مجلس، به ریاست ظاهر قدیر، تدویر یافت. وقتی نماینده ها در ساعت امتیازی از معامله گری بالای 
دست خط های خود شکایت کردند و ظاهرآ آقای مجیدی نماینده مردم پکتیا رامتهم به معامله گری کردند. مجیدی در صحن علنی مجلس اعلام کرد که او دستخط های نمایندگان رادر پایان همان روز به حاجی ظاهر معاون اول مجلس سپرده بود. بعدا حاجی ظاهر شب همان روز به دکتر ضیا معاون امنیت ملی تماس تلفونی برقرار کرده و نام نماینده هایی که پای این برگه امضا کرده بودند را یکی یکی به او یادداشت داده است. حاجی ظاهر این ادعا را تکذیب کرد. اما در اجلاس همان روز به این سوال پاسخ داده نشد که چرا باید نام نمایندها به وزرا سپرده شود و چرا نماینده هایی که پای برگه امضا گذاشته بودند از افشای نام شان هراس داشتند. و ماجرا همینجا سربسته و مسکوت باقی ماند.

به این ترتیب روند استیضاح وزرای سکتور امنیتی به استهزای مجلس انجامید.

اینجا چند نکته قابل تامل است؛ ابتدا اینکه شماری از نماینده ها در مجلس در حالیکه برای استیضاح وزرا امضا میکنند چرا از افشای هویت شان در هراس اند. ایشان که مرتکب جرمی نمی شوند بل یکی از مسئولیت های شان را مطابق مفاد قانون اساسی افغانستان انجام میدهند پس ترس از چه؟
شماری ازین نمایندها استدلال می کنند که اگر وزیری شامل روند استیضاح در حالی گردد که آنان در پای برگه استیضاح امضا کرده باشند و وزیر از این آزمون موفق به در آید، بعدا در برابر آنان عقده گرفته ونام شان را وارد فهرست سیاهی خود خواهد کرد. دیگر این نماینده هرگز به اجرای کاری در آن اداره موفق نخواهد شد.

این طرز دید ناشی از دو مساله میتواند باشد؛ ابتدا نه فهمی و ناکارآمدی نماینده ای که صلاحیت و وظیفه اش را به درستی نمی داند، یا هم حس دیکتاتوری و مافیای درون نظام که در حال حاضر ما با هر دو مواجه هستیم..

دوم اینکه گروه های کار و باری یا مافیایی در مجلس در بیشتر موارد از چنین فرصتی برای پیش برد تجارت های مافیایی خود استفاده کرده فهرست های ترتیب شده
را به عنوان هشدار به وزرای که کار شان را انجام نمیدهند(معمولآ معاملات خلاف قانون مانند گرفتن قرار داد ها) نشان میدهند که اگر وزیری بیش از حد در برابرشان مقاومت کند به استیضاح کشیده خواهد شد، حالا اگر وزیر به معامله تن داد روند استیضاح را این گروه ها به استهزای مجلس ختم وبا چنین ترفند های کار را پایان میدهند.
سوم اینکه ریگی در کفش وزرا هم هست، ابتدا اینکه استیضاح وضاحت خواستن است و الزامآ استیضاح رد صلاحیت نیست اما در بیشتر موارد چون وزرا نا کار آمد و تنبل اند و پاسخ سوالات نمایندگان منتقد را ندارد با شنیدن کلمه استیضاح فکر از دست دادن منصب به ذهن شان میگذرد و زمینه چنین معامله گری های را مساعد می کنند.

۱ نظر:

ليلا گفت...

سلام با افتخار لينك شديد جناب بكتاش.