۱۳۸۷ مرداد ۲۵, جمعه

نیم رخ پنهان جنگ در افغانستان

جنگ افغانستان از یک رخ مبارزه اسلام گرایان افراطی با ایالات متحده آمریکا و کشور های غربی خوانده می شود. اما با ظاهر شدن نیم رخ پنهان این سکه چنان به نظر می رسد که مبارزه دیگری نیز در این کشور جاریست، و آن جنگ منافع هندوستان و پاکستان در میدان افغانستان می باشد.حمله برسفارت هندوستان در کابل، دومین حمله بر منافع هندوستان پس از استقرار دولت غیرنظامی پاکستان است. نخستین حمله در ١۳ ماه مه (۲٤ اردیبهشت) سال جاری در شهر "جیپور" هندوستان اتفاق افتاد. درست ۵٦ روز پس از آن، به سفارت هند در افغانستان حمله صورت گرفت که ٤٩ کشته به شمول مقامات دیپلماتیک و بیش از صد زخمی برجای ماند.حمله شهر جیپور که ٩ کشته و ٦٣ زخمی برجای گذاشت، همزمان با مذاکرات مقامات بلند رتبه دو کشور هندوستان و پاکستان پس از استقرار دولت غیر نظامی به رهبری "سید یوسف رضا گیلانی" بود، که نتایج مذاکرات را به صفر نزدیک ساخت.

حمله بر نقش پررنگ هندوستان در افغانستان
هنوز تب و تاب حمله جیپور بر فضای تنش آلود سیاسی دو کشور آرام نگرفته بود که همزمان با حمله ی تروریستی به سفارت هندوستان در کابل، حامد کرزی رییس جمهوری اسلامی افغانستان بی پرده و آشکار دستگاه استخبارات نظامی پاکستان (آی، اس، آی) را متهم به دست داشتن درین حمله کرد. او دلیل این اتهام را نشانه گیری روابط تنگاتنگ و رو به انکشاف کشورهای هندوستان و افغانستان بوسیله ی دستگاه مورد اشاره عنوان نمود. کرزی با تاکید اضافه کرد که برای پاکستان جز کارشکنی و استفاده از عوامل تروریستی برای دوری هندوستان از افغانستان، هیچ راه دیگری باقی نمانده است.پیش ازین نیز بار ها به گروه کارگران هندی که در بازسازی افغانستان سهم داشته اند، حملاتی صورت گرفته و این کارگران به گروگان گرفته شده اند. بیشترینه این گروه ها به سبب کارشکنی که در راهکار آنان وجود داشته، به ناچار افغانستان را ترک کردند. اما آخرین گروه هندی که مصروف ساختمان بزرگراه جنوب غربی افغانستان هستند که این کشور را با خط آهن و شبکه بزرگراه از طریق جمهوری اسلامی ایران به "خلیج فارس" وصل می کند، تا هنوز دراین کشور باقی مانده است. پایان کار این بزرگراه یکی ازدستآوردهای بزرگ هندوستان در افغانستان خواهد بود، که پاکستان سخت از آن ناراحت می شود.جدا از اهداف راهبردی پاکستان، طالبان نیز می دانند که فروپاشی حاکمیت به رهبری حامد کرزی پیوند تنگاتنگی با متحدین قدرتمند این کشور دارد. چراکه کشور هندوستان پس از فروپاشی حاکمیت طالبان در بازسازی افغانستان نقش برجسته ی داشته، و در کار بازسازی این کشور زرق و برق بیشتری از دیگر همسایگان نشان داده است.

هندوستان در کجای راهبرد نظامی طالبان قرار دارد؟
براساس برخی اطلاعات، رهبری طالبان تصمیم بر آن دارند تا به دستور آی، اس، آی موج جدیدی از حملات را آغاز کنند. این حملات اهدافی را مورد حمله و یورش قرار می دهند، که به شدت به منافع هندوستان در افغانستان آسیب می رساند. هدف این است که هندوستان به عنوان یک متحد قدرتمند افغانستان، از کنار دولت به رهبری حامد کرزی فاصله بگیرد.گفته می شود در موج جدید از حملات طالبان، این گروه جبهات جنگی در افغانستان را به سه بخش "جبهه شمال"، "جبهه افغانستان مرکزی" و "جبهه جنوب و شرق افغانستان" تقسیم بندی کرده اند.درین تقسیم بندی جدید "جبهات شمالی" به علاوه ولایت های "نورستان" ، "لغمان" ، "جوزجان" و "وردک"، به نیروهای فعال زیر فرمان حزب اسلامی افغانستان به رهبری گلبدین حکمتیار سپرده شده اند. "جبهات افغانستان مرکزی" به اضافه ولایت های "ننگرهار"، "خوست" و "پکتیا" به گروه زیر فرمان مولوی جلال الدین حقانی تعلق می گیرند."جبهات شرق و جنوبی افغانستان" هم، به گروه طالبان زیر فرمان ملا محمد عمرمجاهد درآمده اند. در تقسیم بندی مورد اشاره، سطح نفوذ هر گروه و رهبر در واگذاری مناطق به آنان در نظر گرفته شده است. به عنوان مثال شبکه حقانی به سبب هم مرز بودن ولایت های شامل پایگاه های عمده وی با وزیرستان پاکستان، به رهبری حملات این ولایت ها گمارده شده است. در حالی که جبهات شمال به نسبت نفوذ حزب اسلامی گلبدین حکمتیار درین ولایت ها، زیرنظر نیروهای زیر فرمان وی درآمده اند.

کدام گروه از طالبان؟
حال این پرسش مطرح می شود که آیا طالبان در حمله به سفارت هندوستان بر اساس تقسیم بندی جبهات شان عمل کرده اند، و یا این حمله به صورت مشترک و یا هم انفرادی انجام یافته است؟درست ساعتی پس از حمله به سفارت هندوستان در کابل، طالبان به رهبری ملامحمدعمر که در "کویته" پاکستان پایگاه مرکزی داشته و فرماندهی جبهات شرق و جنوب افغانستان در راهبرد جدید را برعهده دارند، در تماس به رسانه مسوولیت حمله را برعهده نگرفتند و گفتند که در حمله دست ندارند.این اظهارات سخنگوی طالبان این گمان را تقویت کرد، که حمله به صورت انفرادی و از سوی یکی از گروه های شورشی در افغانستان صورت گرفته است.براساس پیشینه ی حملاتی از این دست، احتمال دست داشتن گروه زیر فرمان گلبدین حکمتیار هم بسیار ضعیف به نظر می رسد. زیرا ابتدا اینکه گروه وی تا حالا دست داشتن در هیچ حمله ی انتحاری در افغانستان را به صورت واضح نپذیرفته اند، اما گاه ناگاه حملاتی به آنها نسبت داده می شود. دوم اینکه این گروه در شهر کابل، توانایی اجرای حمله ای با این پیچیدگی را ندارد.در حالی که دو گروه شورشی طالبان و حکمتیار دست داشتن خود در حمله به سفارت هند در کابل را یا رد کرده اند و یا هم نپذیرفته اند، انگشت ها به سوی گروه زیر فرمان مولوی جلال الدین حقانی نشانه می رود. چنانیکه شواهد و پیشینه ی حملات نیز این حرکت را بیشتر از هر گروه دیگر، به شبکه حقانی پیوند می زند. و از همینجاست که پای آی، اس، آی نیز در معامله وارد می شود.ابتدا به نسبت پیچیدگی این حمله که دست داشتن آی، اس، آی در آن پوشیده بماند، شاید هیچ گروه دیگری جزشبکه حقانی مطلوب این سازمان اطلاعاتی برای چنین گزینش نبوده است تا بشود برآن اعتماد کرد. (این مساله را بیشتر پیشینه ی وفاداری شخص حقانی به آی، اس، آی ثابت می سازد.)دوم بیشتر بمبگذاران و یا هم شماری از انتحار کنندگانی که با گروه زیر فرمان ملاعمر مرتبط هستند، تا حالا پیش از اجرای حمله به دست نیروهای امنیتی افغان افتاده و یا هم در هدف گیری مکان های دلخواه خود ناکام مانده اند. این مساله را نیز می توان به عنوان یک فرضیه در عدم اعتماد آی، اس، آی به سایر گروه ها دانست. این در حالیست که تا هنوز پس از شش سال از حملات تروریستی که بوسیله ی گروه های شورشی در افغانستان اجرا می شود، کمتر کسی از گروه حقانی به دست نیروهای امنیتی افغان افتاده است. این خود دست این گروه در جلب اعتماد آی، اس، آی در میان سایر شورشیان در کشور را بلند نگه داشته است.

سیاست های کهنه بازیگران نو
باید گفت که دستگاه استخبارات نظامی پاکستان در طرح و اجرای حمله به سفارت هندوستان در کابل، مهارت کامل به خرج داد. اما به نظر می رسد که این بار با تعویض مهره های اصلی و گردانندگان کار کشته سیاست پاکستان و روی کار آمدن سیاست گزاران نو، دستگاه دولتی این کشوردر پوشیده نگاه داشتن این راز تا حدی کوتاه آمده است.بر اساس گفته های احمد مختار وزیر امور داخله ی پاکستان، در جریان دیدار سید یوسف رضا گیلانی نخست وزیر تازه به قدرت رسیده ی پاکستان از ایالات متحده آمریکا، رییس جمهور بوش از وی پرسیده است که واقعآ آی اس آی را چه کسی اداره می کند؟ این بدان معنی است که آقای گیلانی در یک دیدار بازیی را که ژنرال پرویز مشرف رییس جمهوری پاکستان با صد خدعه و نیرنگ در هفت سال گذشته و با بیش از ده بار دیدار از کاخ سفید ادامه داده بود، به نقطه پایان رساند.با این حال پاکستان هنوز دارد بر محور راهبرد کهنه به پیش می رود. اما روی کار آمدن سیاست گزارن نو به خوبی نشان می دهد که موتور کهنه سیاست های این کشور بیش ازین از نفس افتاده است، و نمی توان با تعویض پرزه جات آن را به راه انداخت. مگر آنکه موتور جدیدی برای این کشور جستجو کرد.
این مطلب را روی سایت واشنگتن پریزم بخوانید

۲ نظر:

Unknown گفت...

سلام دوست عزیز.
تبریک می گویم بخاطر داشتن سایت حرفه ای و خبری خوبی که دارید. حتما هر روز سری به یادداشتهای خوب شما خواهم زد. با سپاس از علاقه ای که به سایت من دارید. یزدان پشت و پناهتان باشد.
کاملیا انتخابی فرد

Baktash Siawash گفت...

درود بر کاملیایی عزیز
سپاس از قدر دانی
به شما خوش آمدید می گویم
سبز باشید