۱۳۸۷ تیر ۲۰, پنجشنبه

مبارزه با تروریسم بخش سوم: نقش مردم در حمایت از طالبان چیست؟

"حاجی عمر" رهبری طالبان را در وزيرستان جنوبی به عهده دارد. وی در سال ۲٠٠٤ (١۳۸۳) بعد از کشته شدن "نيک محمد" رهبر سابق طالبان پاکستانی به دست نيروهای ائتلاف در افغانستان، جانشین او شد. عمر گفته است که آنها با دولت پاکستان قرارداد کرده اند که با حکومت مرکزی اين کشور جنگ نکنند، اما به نبرد عليه نيروهای خارجی در افغانستان ادامه دهند. اين جنگسالار پاکستانی در مصاحبه با گزارشگر پشتوی بی بی سی اظهار داشته که تا وقتی نيروهای خارجی (آيساف و ائتلاف بين المللی) در افغانستان حضور دارند، او و همرزمانش به "جهاد" عليه اين نيروها ادامه خواهند داد. وی همچنين اين خبر را تاييد کرد که جنگجويانی از مناطق قبايلی پاکستان، در کنار طالبان در افغانستان حضور دارند. او در بخش ديگری از اين گفتگو خاطرنشان کرد که همان طور که آمريکا، بريتانيا و پاکستان متحد شده اند، افراد طالبان نيز در مناطق قبايل آزاد پاکستان با افرادی که او آنها را "مجاهد و طالبان افغان" خواند، اتحاد کرده اند. وی در این پیوند گفت: "کسانی که با ما می جنگند، ما هم با آنها می جنگيم."عمردر مورد اين اظهار نظر گزارشگر پشتوی بی بی سی که "پاکستان نمی خواهد جنگجويان پاکستانی در افغانستان بجنگند"، گفته است: "ما به خواست حکومت پاکستان عمل نمی کنيم، بلکه بر اساس اسلام و شريعت رفتار می نمایيم. بر اين اساس، ما در هر کشوری خواهيم جنگيد." وی در بخش ديگری از اين مصاحبه گفته است، در بين جنگجويان طالبان شمار زيادی از جنگجويان پاکستانی پشتون تبار مشغول نبرد هستند. او همچنین اظهار داشته که از زمان مبارزه با شوروی سابق در افغانستان، افرادش همچنان مسلحند و اکنون هم از همان پايگاه های زمان شوروی استفاده می کنند.این فرمانده طالبان پاکستانی در پاسخ به اين پرسش که آيا مستقر شدن ارتش پاکستان در مرز اين کشور با افغانستان، فعاليت طالبان پاکستانی را محدود نخواهد کرد، گفته است: "هيچ نيرويی ما را از رفتن به افغانستان باز نخواهد داشت. راه های زيادی وجود دارد، که می شود پنهانی به افغانستان رفت." (١)

همچنان طالبان در درون مرزهای افغانستان نیز، پایگاه های مردمی دارند. این پایگاه ها بیشتر در مناطق جنوب افغانستان می باشند. یک تن از باشندگان هلمند در جنوب افغانستان می گوید: "کسانی درین مناطق هستند، که طالبان را حمایت می کنند. این کار درست همانند زمانی است که مردم از مجاهدین افغان که در برابر روس ها می جنگیدند، پشتیبانی می کردند. به طور مثال زمانی طالبان به یک مسجد وارد می شوند تا شب را آنجا گذشتانده، و روز بعد عملیات را آغاز کنند. مردم محل نه تنها به دولت افغانستان خبر نمی دهند، که برای آنها نان شب و چیزی برای خوردن صبح نیز به مسجد می فرستند. همین، نوعی حمایت است." "ژان ماری گينو" معاون دبيرکل سازمان ملل متحد در امور حفظ صلح، تاکيد کرد: "برغم تلاش های انجام شده، هنوز بسياری از عوامل ناامنی و بی ثباتی در افغانستان باقی هستند." وی ريشه اين ناامنی ها، حملات تروريستی و عمليات نفوذ از مرز پاکستان را، توسط افراد مظنون به عضويت درطالبان و القاعده، و ساير پيکار جويان دانسته است. "فليپو گراندی" کمیسیونر عالی امور پناهندگان سازمان ملل در افغانستان نيز با بيان اينکه علايم نگران کننده ای دراين کشور به مشاهده می رسد، هشدار داد که در جنوب افغانستان خطر و تهديد طالبان و القاعده همچنان باقی است. به طوری که آنان در حال تصرف بخش هايی از اين کشور هستند. "انتونيو مارياکوستا" رئيس دفتر سازمان ملل متحد در امور مواد مخدر و مبارزه با تبهکاری، می گويد: "به عقيدهً من قطع نظر از مسئلهً اعتياد، نبرد عليه تروريزم موفق نخواهد بود. مگر اينکه بتوانيم اقتصاد ترياک در افغانستان را تحت کنترول بياوريم. زیرا در حال حاضر اقتصاد متکی به مواد مخدر، مانند سرطان به ولايات سرايت می کند. ممکن است افغانستان دوباره سقوط کند، و اين بار در چنگ کارتل های مواد مخدر و تروريست هايی قرار بگيرد که از قاچاق آن بهره می برند. تجارت مواد مخدر افغانستان هم اکنون سالی بيش از دو مليارد دالر نصيب زارعان و قاچاق چيان افغانی می کند، و حجم معاملات سالانهً آن بالغ بر ٣٠ مليارد دالر تخمين زده ميشود." (٢)
جدا ازین، شماری از شهروندان افغان بدین باورند که در پاکستان همه از طالبان حمایت نمی کنند. "کریم الله" دانش آموز یکی از مکاتب شهر کابل می گوید: "ما می دانیم که طالبان در افغانستان و پاکستان فقط از جانب کسانی حمایت می شوند، که منافع خود را در قدرت آنها می دانند. ما می دانیم که مردم امروز در پاکستان هم از دست طالبان روزگار خوشی ندارد، و ما باید با هم شویم تا با این مشکل مشترک مقابله کنیم."شماری از شهروندان پاکستانی بدین باورند که مراکز و پایگاه های مردمی طالبان در خاک کشورشان، مدرسه های علوم دينی هستند. مدارسی که در دهه ١٩٨٠ (١۳٦٠) با کمک های مالی مذهبيون تندرو عربستان سعودی و دولت آمريکا در پاکستان (وبه عنوان مراکز آموزش و مسلح کردن هزاران مجاهد که در افغانستان با نيروهای شوروی می جنگيدند)، ظهور کردند. "هدایت" باشنده اسلام آباد پاکستان می گوید: "با خروج نيروهای شوروی از افغانستان و انحراف توجه آمريکا از منطقه، مدرسه های مذهبی به کار خود ادامه دادند. آن زمان بود که توجه پيکارجويان اسلامی که در بسياری از اين مدارس حضور می يافتند، به نبرد عليه حکومت هند بر ناحيه ای از کشمير که تحت کنترل آن کشور است، معطوف گردید. بعدا از اين مدرسه ها برای آموزش و مسلح کردن جنگجويان جوان طالبان استفاده شد، که در دهه ١٩٩٠ (١۳۷٠) بخش اعظم افغانستان را به کنترل خود درآوردند." هدایت که دانشجوی سال سوم "دانشگاه دولتی پاکستان" است، در ادامه خاطرنشان می کند: "از آن زمان تاکنون، اين مدرسه ها به مرکز تعليم پيکارجويان مسلمان بدل شده است و ملاها در آنها "جهاد" عليه غرب و حاميان آن را موعظه می کنند.".وی با اشاره به تلاش های دولت پاکستان برای نابودی این مدارس، می افزاید: "تلاش ها کم جان و ناکام بوده است. چراکه پرويز مشرف برای حفظ قدرت خود، هنوز به حمايت رهبران تندروي مذهبی متکی می باشد. با اين حال مدافعان مدرسه های دينی می گويند که اينها مراکزی برای آموزش کودکان، و ايجاد رفاه برای خانواده های فقرزده آنها هستند. نيازهای اوليه ای که به گفته ایشان، دولت به طور چشمگيری در تأمين آنها ناکام است."تخمين ها درباره شمار مدارس دينی در پاکستان متفاوت است. دولت می گويد کمتر از ده هزار مدرسه علوم دينی در اين کشور وجود دارد. اما به گفته سیاستمدارن این کشور، رقم واقعی دو برابر اين است. همچنین تخمين زده می شود، که در حدود يک و نيم ميليون کودک درین مدرسه ها تحصيل می کنند. بسياری از اين مدارس، نقش اجتماعی مهمی در جامعه پاکستان بازی می کنند. زيرا دولت در فراهم آوردن امکانات تحصيلی برای ميليون ها خانواده تهيدست ناکام مانده است. اين مدرسه ها اغلب پرورشگاه پيکارجويان توصيف می شود. اين چنين وصفی دست کم در گذشته، تا حدودی ريشه در واقعيت داشته است.تحقیقات انجام شده در مورد وضعیت کنونی در افغانستان و پاکستان نشان می دهد که کمک های زیادی به فعالیت های شورشی صورت گرفته است، که منافع پاکستان را به بهترین وجه تأمین می کنند. "قاری محمد یوسف" سخنگوی طالبان، آزادانه در مناطق کویته و چمن ایالت بلوچستان پاکستان گشت و گذار می کند. او با مطبوعات دید و وادید دارد، در مورد طالبان معلومات ارائه می کند، شماره تیلفون محلی دارد، و درمورد وقایع طالبان به خبرنگاران پاسخ می دهد. "عبید الله" فرمانده دیگر طالبان است، که از قرار معلوم ساحه فعالیت های او نسبتا محدود می باشد. افراد وی را اکثرا مهاجرین افغان در اردوگاه های پاکستان تشکیل می دهند. هریک از این افراد ماهانه ١٠ هزار کلدار معاش دارند، اما طالبان از ملا عبید الله فاصله می گیرند. "رضا بچه" یک فرمانده تازه به شهرت رسیده طالبان که در ولایت هلمند فعالیت دارد، به نشریه "آسیا تایمز" گفت: "اگر من از سرحد گذشته و به کویته بروم، مرا بزودی دستگیر می کنند. اما چرا صحبت تیلفونی قاری یوسف تعقیب، و خودش دستگیر نمی شود؟" وی با توجه به فرماندهی که در جنوب غرب افغانستان فعالیت دارد، می گوید که طالبان خرسند هستند از اینکه دستگاه مشخص پاکستانی مجددا برنامه کاری طالبان را فعالانه تنظیم می کند. آنها هیچگاهی از رهبری طالبان اوامر و دایر کتیف نگرفته اند. اما برعکس هدایات و پول شان را از دستگاه پاکستانی بدست می اورند. اداره استخبارات بریتانیا ضمن اینکه مداخله پاکستان در امور افغانستان را تائید می کند، به این باور می باشد که این دخالت شکل دیگری به خود گرفته است.این اداره، پرویز مشرف رئیس جمهور پاکستان را برای حمایت از تروریزم و افراطیت متهم می سازد. کمااینکه اداره استخبارات پاکستان "آی اس آی"، گروهی به نام "جیش المسلمین" را برای شکستن نفوذ و قدرت ملاعمر بر طالبان به میان اورده است. جیش المسلمین شبکه ای را در افغانستان تاسیس کرد. اما اکثر آنهایی که مدتی پول و آموزش زیاد به دست اورده بودند، گروه اصلی خود را ترک کرده و به طالبان مبدل شدند. دراین مقطع دستگاه آی اس آی گروه دیگری متشکل از طالبان (نیک) را تشکیل دادند، که اکثر انها از مناطق چمن و سپین بولدک جذب شده بودند. این گروه تحت رهبری "ملا عبدالرزاق" به فعالیت آغاز کرد، و برای نخستین بار با پاکستان مذاکره نمود تا زمینه متارکه مساعد گردد. تمامی این ابتکارات بدون مشورت با ملاعمر صورت می گرفت. (۳)
پانوشت ها
١- بخش فارسی بی بی سی پنج شنبه ١۷ اوت ٢٠٠٦ (٢۷ مرداد ١۳۸۵)
٢- بخش فارسی بی بی سی ٢٩ اکتوبر ٢٠٠٦ (٨ آبان ١٣٨۵)
٣- سایت خبری خ-افغان ۳ اکتوبر ٢٠٠٦ (١٢ میزان/مهر ١٣٨۵)

هیچ نظری موجود نیست: