۱۳۹۲ مرداد ۲۴, پنجشنبه

حامد کرزی ؛ ذوحیاتین سیاسی



"اگر من را یک دست نشانده می نامند برای اینکه سپاسگزار آمریکایی ها هستم بگزار بنامند. بگذار این نام دیگرم باشد. بدون حمایت آمریکا افغانستان یک کشور اشغال شده توسط همسایه ها القاعده و هراس افگنان بود"
 
 این بخشی از سخنان حامد کرزی ریس جمهوری افغانستان است که در گفتگو با شبکه ی تلویزیونی سی آن ان سخن می گفت مردی که ۱۱ سال پیش به حمایت جهان به ويژه ایالات متحده ی آمریکا زمام امور را به عنوان ریس اداره ی موقت بر عهده گرفت .

اما کرزی دیگر ریس اداره موقت نیست و خود را ریس جمهوری منتخب می داند. او دیگر نه اینکه خود را دست نشانده ی آمریکا نمی خواند که با یک چرخش دراماتیک ژست ضد آمریکایی گرفته ملی گرا می شود و آمریکا را متهم به تلاش برای تجزیه ی افغانستان می کند و در مورد حضور نظامیان بین المللی اینطور سخن می گوید: اگر اینها(نیروهای خارجی) بعد از اعلام دولت افغانستان که حملات هوایی به خانه های مردم افغانستان متوقف شود باز هم به این حملات ادامه بدهند حضور اینها از نیرویی که برای جنگ علیه ترویسم آمده اند به نیروی علیه مردم افغانستان و نیروی اشغالگر تبدیل می شود در این صورت تاریخ گواه است که افغانها به آن چکونه برخورد می کنند.

 حامد کرزی این سفر را چگونه پیموده ؟ چگونه مردی که برای وفاداریش به آمریکا از دست نشانده خواندنش نمی هراسید آمروز آنان را اشغالگر خوانده و از برخورد تاریخی افغانها با اشغالگران سخن می گوید؟آیا می شود حرفهای حامد کرزی را جدی گرفت؟ فاصله ی حرف تا عمل حامد کرزی کجاست؟

نگاه کوتاه بر موضعگیری های حامد کرزی در بیش از ده سال گذشته نشان می دهد که بزرگترین مشکل آقای کرزی در روش مدیریت اش بوده است  کرزی در سیمای یک ریس جمهور منتخب ادای  یک رهبر سنتی متمایل به سلاطین را در می آورد  و در روش دولت داری به جای قانون و اصول مداری به تاکیتک و معامله گری متکی بوده است. به همین دلیل کمتر موضعگیری ثابت از او دیده شده است این برخورد باعث شده تا بسیاری ها کرزی را با بیش از اینکه بازیگر هوشیاری بدانند او را سیاستمدار معامله گر و بیمار می خوانند.
 
در ۲۹ سپتامبر سال ۲۰۰۷ میلادی وقتی حامدکرزی از سفرش به آمریکا برگشت سر صبح نشست خبری برگزار کرد و در برابر دوربین رسانه ها اعلام کرد که حاضر است با  ملاعمر رهبر طالبان و گلبدین حکمتیار رهبر حزب اسلامی مذاکره کند. 
 
هر چند پیش ازین نیز کرزی از تمایلش برای گفتگو با طالبان سخن گفته بود اما این نخستین بازی بود که بی پرده و با چنین صراحتی از ملاعمر و حکمتیار دعوت به مذاکره می کرد . کرزی درین سخنرانی پا را فراتر گذاشته و اعلام کرد که اگر نشانی این دو رهبر شورشی را داشته باشد  شخصآ برای مذاکره به آنها می رود.
 
او با صراحت هرچه تمام گفت که برای ملا عمر تدابیر امنیتی هم خواهد اندیشید و ازاو حمایت خواهد کرد. همزمان برای جامعه ی جهانی هم دو گزینه پیشنهاد کرد حمایت ازین طرح یا حذف او از قدرت.

ظاهرآ پس از آنچه کرزی گفت جامعه جهانی گزینه ی دوم را انتخاب کرد. برایش فرصت داد تا برای رسیدن به ملاعمر تلاش کند.

حامد کرزی درین راستا گامهای جدی و تکان دهندی هم برداشت که برای بسیاری ها در افغانستان شوکه کننده بود از سازمان ملل خواست تا اسامی فرماندهان طالبان را از فهرست سیاه حذف کندو فهرست نامهای ۲۰ تن از اعضای ارشد این گروه رابه همین منظور به شورای امنیت این سازمان فرستاد شورای عالی صلح تشکیل داد و به بهانه ی تسهیل روند گفتگو شمار گسترده ی از زندانیان طالبان را نیز از زندانهای تحت اداره ی دولت افغانستان و خارجی ها آزاد کرد و برای رهایی زندانیان طالب با پاکستان نیز وارد مذاکرات جدی شد که منجر به رهایی هزاران طالب ازین زندانها گردید.

حامد کرزی برای ترمیم چهره ی طالبان و تفکیک طالب از القاعده نیز تلاش و پیکار گسترده ی را آغاز کرد تا جهانیان را قانع کند که طالبان دیگر با القاعده پیوندی ندارند از همین رو در موضعگیری هایش همواره تلاش کرد تا جنایت های که طالبان مرتکب می شدند را به آنها نسبت ندهد و اصطلاح جدیدی را وارد فرهنگ اصطلاحات سیاسی دولتی ساخت که دیگر فعالیت های هراس افگنانه را به دشمنان مردم افغانستان پیوند می داد در برابر دوربین رسانه ها قرار می گرفت و اعلام می کرد که این کار کار طالبان نیست.  هر چند طالبان خود پس از هر اقدام هراس افگنانه ی  با فرستادن پیام کتبی یا صوتی به رسانه ها مسوولیت آنرا بر عهده می گرفتند.

طالبان را برادر خواند و بر برادر خوانده گیش با آنان به شدت پا فشرد هر چند مورد هجوم سیل آسای انتقادات رسانه ی و افکار عامه در درون و برون از مرزها قرار گفت اما به دفاع از بردار خوانده گیش با طالبان پرداخت و در اپریل ۲۰۱۲ میلادی در سخنرانی گفت : بعضی ها در دولت افغانستان و در مطبوعات سر من قهر می شوند وقتی می گویم طالب برادر این ها می گویند چرا می گویی؟ ول من این خطاب برادر را ایلا دادنی نیستم( ترک نمی کنم) هر چند اعتراض هم شود این را ایلا دادنی نیستم. 

تلاش های کرزی جهانیان را واداشت تا در فصل جدید از ماموریت شان در افغانستان گزینه ی مذاکره و تعامل با طالبان را در پیش گیرند.

این تلاش ها تازه داشت نتایج ابتدایی اش را نشان می داد که واکنش حامد کرزی را بر انگیخت و به نقطه ی تضاد میان او و حامیان بین المللی اش تبدیل شد اوج این تضاد در زمینه ی گفتگو با طالبان گشایش دفتری برای این گروه در قطر بود که دولت افغانستان ضمن بی خبری از گشایش دفتر طالبان در قطر ابتدا با آن به شدت مخالفت کرد اما پس از آنکه  به کج بحثی و اخلال روند مذاکرات  متهم گردید به گشایش این دفتر تن داد.

کرزی ایجاد دفتر طالبان در قطر بر افراشتن پرچم امارت اسلامی و تابلوی این گروه را در حقیقت باخت بازی برای خود پنداشت.  بازیی که سالها برای رسیدن به آن تلاش کرد. کرزی گمان می کرد که به آمریکا این اجازه را نخواهد داد تا با طالبان وارد گفتگو های مستقیم گردد بنآ در چانه زنی های سیاسی از دو آدرس با آمریکا وارد معامله خواهد شد یک ریس جمهور منتخب و دوم پل ارتباطی برای رسیدن به طالبان (نماینده طالبان).

حالا که کرزی خود را بازنده ی اصلی درین بازی می داند به هر گزینه متوصل می شود تا مانعی دست یافتن توافق میان آمریکا و طالبان گردد.

پس ازین دیگر کرزی نه یک مصلح خیر اندیش که خود به مخل روند صلح مبدل گشته است و ظاهرآ در عکس تلاش های قبلی اش گام بر می دارد . با برجسته ساختن نیم رخ زشت طالبان که تا حالا بر آن پرده انداخته بود میخواهد افکار عامه را در برابر آمریکا و طالبان هر چه بیشتر تحریک کند و درین راستا بی سابقه ترین انتقادات از طالبان و آمریکایی ها را آغاز کرده است.

 در ۱۰ مارچ ۲۰۱۳ طالبان را متهم کرد که انگیزه ی شان از بمبگذاری زمینه چینی برای حضور دراز مدت آمریکاست و در ۱۲ جون ۲۰۱۳ در واکنش به حمله ی انتحاری در مقابل درب ورودی دادگاه عالی اعلام کرد که دیگر طالبان با اعمال شان نشان می دهند که در خدمت دشمنان اسلام هستند و وسیله ی دست خارجی ها شده اند.

در ۳ اپریل ۲۰۱۳ در واکنش به حمله ی انتحاری در ولایت فراه گفت که ؛ ملت افغانستان این مسلمان کشی و کشتار عامه توسط طالبان را بی پاسخ نخواهد ماند؛ 

این نخستین باریست که طالبان مورد حملات لفظی اینچنینی مردی قرار می گیرند که خود در تراشیدن پیکر جدید این گروه و تبدیل کردن آن به یک هیولای هولناک در چندین سال گذشته نقش کلیدی داشته است.  مردی که روابطش با طالبان را بر داشتن رابطه ی نیک با آمریکا ترجیج داد و برای اینکه دیگر طالبی از سوی نیروهای بین المللی بازداشت نشود تا پای جان ایستاد و بر هر دری کوبید تا عملیات شبانه ی آمریکایی را متوقف کند . آمریکا را تهدید به رسوایی رسانه ی کرد تا جلو حملات هوایی نیروهای بین المللی را بگیرد و زندانیان طالبان را از بگرام آزاد کند. 

در ۱۹ جون ۲۰۱۳ میلادی اعلام کرد که در مذاکرات با طالبان در قطر شرکت نمی کند و باصدور اعلامیه ی گفت که در عقب گشایش دفتر طالبان در قطر قدرت های بیرونی قرار دارند و تا زمانی که روند صلح کاملآ افغانی نباشد در آن شرکت نمی کند. درین اعلامیه بار دیگر بر طالبان تاخت که خدمت ستراتیژی و اهداف بیگانگان قرار گرفته اند.

آمریکا هم پس از ایجاد شوک و تکانه ی جدی که زنگ بیدار باشی برای کرزی بود درب دفتر قطر برای طالبان را قفل زد. آمریکا با ایجاد دفتر برافراشتن پرچم امارت اسلامی و تابلوی طالبان با یک تیر دو هدف را نشانه رفت برای کرزی فهماند که دیگر فصل امتیاز گیری در لباس طالب به پایان رسیده است و در ضمن  طالبان را نیز فهماند که در صورت نرمش قابل توجه هنوز گزینه ی برگشت به قدرت را می توان روی میز داشت. 

هیچ نظری موجود نیست: