۱۳۸۷ آذر ۱, جمعه

چهار نسخه ی اوباما برای افغانستان

بارک اوباما رییس جمهور منتخب ایالات متحده ی آمریکا که تقریبا تا دو ماه دیگر زمام امور این کشور را بدست می گیرد، در حال بررسی طرحی جامع و فراگیر برای حل مساله ی افغانستان می باشد. آن چنان كه مشاوران امنیت‌ ملی رئیس‌ جمهور آتی می‌ گویند، او به دنبال اعمال رویكردی منطقه ‌ای‌ تر در جنگ افغانستان است. به همین سبب ارائه نسخه های راه حل نظامی، رایزنی و مصالحه با برخی از عناصر طالبان، پیشرفت اقتصادی، و افزایش کمک های غیر نظامی در این کشور را، مد نظر دارد.
راه حل نظامی: افزایش نظامیان
اوباما عملیات ناموفق جستجوی اسامه بن ‌لادن رهبر القاعده كه مورد بی ‌توجهی قرار گرفته، و تمركز بیش از حد بر عراق به قیمت نادیده انگاشتن افغانستان را، از بزرگترین اشتباهات اداره زیر رهبری جرج بوش در افغانستان خوانده است. او در این پیوند می گوید: "چیزی که مدت هاست از تلاش های ملی ما غایب می باشد، بحثی صادقانه و جدی در مورد عواقب راهبردی حضور طولانی ما در عراق است. زیرا این جنگ باعث شده از پرداختن به تمام مشکلات جدی پیش رو مانند عروج مجدد القاعده در افغانستان، دولت ستیزه جوی ایران که مصمم به ساخت سلاح های هسته ای است، و گسترش ایدئولوژی افراط گرایی در سراسر جهان، ناتوان باشیم."
رییس جمهوری منتخب آمریکا یکی از الویت های سیاست خارجی خود پس از ورود به قصر سفید را اعزام نیروهای تازه‌ نفس به افغانستان عنوان کرده، و می افزاید: "اولین دستور من به عنوان فرمانده کل قوا پایان جنگ در عراق، و تمرکز مجدد نیروها بر افغانستان و منافع امنیتی وسیعتر ما خواهد بود. ما باید بدانیم که جبهه مرکزی در جنگ علیه تروریسم عراق نیست، و هیچ وقت هم نبوده است. این جبهه در افغانستان و پاکستان می باشد. در عین حال ناپذیرفتنی است که نزدیک به هفت سال پس از ١١ سپتامبر (٢٠ شهریور)، مسببان این حمله ها تا حدود زیادی سرجایشان باشند." دستیاران نزدیك به آقای اوباما می‌گویند او گسترش جنگ افغانستان در دو جبهه سركوب طالبان و ریشه‌ كن كردن القاعده را، مد نظر دارد. به باور آنان قرار است اوباما در این چهارچوب از طرح جرج بوش برای فرستادن ۲ تا ۳ لشكر تازه‌ نفس به افغانستان برای سرکوب شبه‌ نظامیان قبایلی و رویارویی با طالبان استقبال کرده، و آن را عملی نماید. طرحی که طی آخرین ماه‌ های ریاست جمهوری بوش، بیشتر در مورد آن سخن گفته می شود. همچنین گمان می‌ رود دولت اوباما به عنوان بخشی از راه حل نظامی مساله ی افغانستان، به پیشنهاد ژنرال دیوید پترائوس سیاسی ترین افسر پنتاگون توجه کند که اكنون فرماندهی مركزی نیروهای آمریكایی در خاورمیانه و افغانستان را بر عهده گرفته است. ژنرال در این پیشنهاد گفته: "سیاست های آمریکا در افغانستان در مسیر غلطی طراحی شده است، ما (آمریکا) در افغانستان در شرایط بسیار بدی بسر می بریم، و روند كنونی در این كشور سیر قهقرایی دارد."
راه حل سیاسی: مذاکره و گفت وگو
اهمیت مذاكره با عناصر آشتی‌ پذیر طلبان برای ارتش آمریکا در حدی است، که برخی از طراحان راهبردهای پنتاگون از آن به عنوان دروازه پایان جنگ در افغانستان یاد می ‌كنند. همچنین سعی خواهد شد با اعزام نیروهای تازه‌ نفس، شبه‌ نظامیان طالبان در مناطق جنوبی افغانستان در تنگنا قرار داده شوند. در عین حال امید می‌ رود پیگیری مذاكرات با عناصر سازش‌ پذیر طالبان، به بروز شكاف در داخل این گروه منجر شود. این همان ایده ایست، که آمریکایی ها در عراق از آن سود بردند. اما هنوز روشن نیست چنین طرحی تاچه حد برای بهبود اوضاع در افغانستان مفید واقع گردد. زیرا عراق كشوری با نیروهای خارجی و نیروهای داخلی آموزش دیده و مجهز است، که می‌ توان با آنان راحت‌ تر جنگ را مدیریت كرد. از سوی دیگر نیروهای شبه نظامی دردسر آفرین در عراق، نمی ‌توانند مانند همتایان خود در افغانستان با استفاده از آشفتگی مرزها و پناه گرفتن در خاك كشورهای همسایه حضور خود را حفظ کنند. در حالی که شبه نظامیان افغان به راحتی می‌ توانند در مناطق مرزی با پاكستان پنهان شوند، و حتی خود را در میان قبایل منطقه‌ ای قرار بدهند. در عین حال گرچه شرایط اجتماعی افغانستان كاملا منطبق بر وضعیت عراق نیست، اما تجربه موفق شكل‌ گیری شوراهای بیداری در این کشور موجب شده پنتاگون به تكرار نسخه افغان‌ آن رغبت نشان دهد. این فن به این ترتیب عمل می کند كه با استفاده از نیروهای محلی و قرار دادن سلاح در اختیار آنان (البته با نظارت آمریكا و یا دولت افغانستان)، با شورشیان مبارزه می شود. این شیوه مبارزه در افغانستان پیش از این نیز وجود داشته است. مثلا در دهه ۱۹۸۰ (١٣٦٠)، ارتش شوروی بسیار از چنین شیوه ای در افغانستان بهره برد. اما در نهایت همین گروه ها بودند، که بر حکومت زیر سایه شوروی در افغانستان نقطه ی پایان گذاشتند.
راه حل منطقه ای: رایزنی با کشورهای منطقه
به نظر می‌ رسد یکی از راه حل هایی که بارک اوباما در راهبرد جدید برای افغانستان بدان می اندیشد، كمك گرفتن از قدرت‌ های منطقه‌ ای برای مهار خشونت‌ها در این کشور است. چراکه در طول زمامداری رییس جمهور بوش، دولت افغانستان هرگز نتوانست در مورد حضور نظامیان خارجی در کشور خود، آرامش خاطر همسایگان و کشورهای منطقه را فراهم آورد. این مساله ایست که بیشتر نگاه های منفی کشور های همسایه و منطقه را نسبت به افغانستان جلب کرد. مثلا ایران یکی از کشورهای تاثیرگزار در منطقه است که با وجود اعلام حمایت و پشتیبانی از دولت افغانستان به رهبری حامد کرزی، حضور نظامیان آمریکایی در افغانستان را بزرگترین دغدغه خود خوانده است.
راه حل اقتصادی: افزایش کمک های غیرنظامی
فرماندهان ارشد آمریکایی و مقامات "سازمان اطلاعات مرکزی آمریکا" (سیا) تاکید بر آن دارند، که یکی از راه های حل مساله ی افغانستان تمرکز بیشتر روی پیشرفت اقتصادی و سیاسی درین کشور می باشد. این ایده در درون افغانستان نیز هواداران زیادی دارد. کمااینکه کارشناسان امور افغانستان یکی از دلایل طویل شدن صفوف مخالفین دولت افغانستان را، عدم اشتغال شهروندان افغان و عدم دولتداری بهتر در افغانستان می خوانند. در همین پیوند بارک اوباما در مورد طرح هایش برای تندتر ساختن روند اقتصادی و سیاسی در افغانستان خاطرنشان می کند: "من روی آموزش نیروهای امنیتی افغانستان و حمایت از قوه قضائیه این کشور متمرکز می شوم. من القاعده و طالبان را یکبار برای همیشه ریشه کن می کنم. راه حل در افغانستان تنها نظامی نیست، بلکه سیاسی و اقتصادی هم هست. به همین علت کمک غیرنظامی را به یک میلیارد دلار افزایش خواهم داد."

هیچ نظری موجود نیست: